۱۳۹۷ دی ۱۵, شنبه

زبان فارسی و ناهنجاری های جدیدش (۷۳)

 
مهندس صادق انصاری
(ا. برزگر)
اندیشه ها، مفاهیم و زبان فارسی
در
قلمرو «ولایت فقیه»
دفتر چهارم
شورای نویسندگان و هنرمندان ایران
(۱۳۶۵)

ویرایش و تحلیل
از
شین میم شین
 
۱
(موسوی اردبیلی، جمهوری اسلامی، ۳۰ دی ۱۳۶۴)

«قانون زمین باید به شیوه اسلامی درست شود،
حالا
اسلامیش هر چه که هست.»

تبصره:

«آورده اند
که
میخواره ای
به
می فروشی رفت
و
دهشاهی عرق خواست.

صاحب میخانه
به او
گفت:
«برادر، دهشاهی عرق که فایده ندارد.»
در
پاسخ گفت:
«هرچه هست، عرق است.
همانقدر که از دهانم بویش برآید، باقی اش با خودم.»

این تحلیل الف برزگر از جمله موسوی اردبیلی است:
این بدان معنی است
که
از
قانون اسلامی زمین
تحت فشار قوانین عینی جامعه بشری
همان
باقی خواهد ماند
که
از
مار پوست عوض کرده ای
در
کویر
باقی می ماند.
 
این
عملا و عینا
به معنی پایان اوتوپی اسلامی است.
 
این بدان معنی است
که
ارتجاع سیاه فئودالی
به
اجرای وصایای انقلاب بورژوایی سفید
مجبور می شود
و
فاتحه ای بلند بالا
بر
آرزو ها و رؤیاهای ارتجاعی خود می خواند.
 
بدترین دشمنان انقلاب بورژوایی و سنتی ترین سد سازان در برابر شط پیشرونده تاریخ،
به
تداوم انقلاب بورژوایی و به شکستن سدهای سنتی
مجبور می گردند.
 
طنز تاریخ
همین است:
خندیدن ریشه ای به ریش مرتجعین از هر رنگ و نوع.
 
از
اسلام
در
عمل
همان
باقی می ماند
که
از
عرق سگی
به قیمت دهشاهی.
 
۲
(موسوی اردبیلی، سمینار بررسی بخش تعاونی )

«تعاونی یک شرکت است،
چه مصرف و چه تولید.
این شرکت اصولی دارد.
موازین فقهی روشن است.
هر جا دیدند که با اسلام نمی سازد،
آن را کم و یا زیاد می کنند.»
 
در قاموس موسوی اردبیلی
تعاونی
(کئوپراتیو)
نه
فرمی از مالکیت بر وسایل تولید
بلکه
فرمی از نهادهای جامعه است.
شرکت
است.
 
۳
این شرکت اصولی دارد.
موازین فقهی روشن است.
هر جا دیدند که با اسلام نمی سازد،
آن را کم و یا زیاد می کنند.»
 
تعاونی
به مثابه شرکت
حاوی اصول شرکتی است.
 
فقه
هم
موازین روشن
در این زمینه است.
 
موسوی اردبیلی
بسان میلیون ها نفر از سکنه طویله جماران
حرف دهان مبارک خود
را
نمی فهمد.
 
چون
بلافاصله
ادعای یک ثانیه قبل خود
را
نفی می کند:
 
۴
موازین فقهی روشن است.
هر جا دیدند که با اسلام نمی سازد،
آن را کم و یا زیاد می کنند.»
 
اگر تعاونی به مثابه شرکت تولیدی و توزیعی
اصول خاص خود
را
داشته باشد،
کم و کسر کردن از آن اصول و دمساز کردن تعاونی با اسلام
به معنی خدشه وارد آوردن بر تعاونیت تعاونی خواهد بود.
 
به معنی شیر بی یال و دم سر هم بندی کردن از آن خواهد بود.
 
این خود افشاگری اجامر خونخوار جماران
اما
ضمنا
به معنی فقدان پرنسیپ و اصولیت و معیار
 در
 آیین تشیع علوی و هر ننه قمری 
است.
 
به معنی اوپورتونیسم خالص و بی غل و غش است.
 
ضمنا
در همه زمینه ها ست:
 
مثال
جاسوس رسمی سازمان سیا
را
که
از
آقازاده ها بوده،
خمینی جلاد
غسل تعمید می دهد و آزاد می سازد.
 
جوان ساده نادانی بوده و دچار لغزش شده است.
 
مثال دیگر
 
اما
همان خمینی جلاد
جوانان و پیران توده
را
با
صدها دوز و کلک
جاسوس قلمداد می کند
و
پس از رسواسازی
اعدام و تیرباران و حتی شقه شقه می کند.

نه
معیاری
نه
پرنسیپی

فقط و فقط
اوپورتونیسمی:
کم و کسر کردن و دمساز اسلام کذایی ساختن.
 
خامان خام اندیش
اسم این کردوکار ها
را
انعطاف
نهادند
و
بر آنها
 
«همان رفت که بر باخه ای به نام استالین رفته بود.»
کلیله و دمنه

ادامه دارد.


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر