گاگیک آوانسیان
مستند سیمرغ
(ناگفته های حزب توده)
قسمت اول
تحلیلی
از
گاف سنگزاد
شخصیت بعدی
که
خود
را
معرفی می کند
گاگیک آوانسیان
گاگیک آوانسیان
است.
گاگیک آوانسیان
در
سال ۱۳۰۵
در
شهر قزوین
به دنیا آمده
و
در
سال
۱۳۳۲
به عضویت سازمان جوانان و سپس حزب توده ایران
در آمده است.
گاگیک آوانسیان
از
همان دوران جوانی
تا روز شهادتش
در صفوف حزب
پیگیر و خستگی ناپذیر
به
مبارزه خود ادامه داده و بارها در اثر فعالیت خود دستگیر و راهی
شکنجه گاههای ساواک شده بود.
اولین بار
در
سال ۱۳۳۹ دستگیر و تا سال ۱۳۴۲ (۳
سال) در زندان قصر بود.
در
سال ۱۳۴۷
مجددا دستگیر، تا سال ۱۳۵۰در زندان
قصر محبوس بود.
پس از دستگیری و شهادت دکتر هوشنگ تیزابی
در
اواسط سال ۱۳۵۰
ساواک به تعداد زیادی از اعضای قدیمی حزب یورش برد
و
گاگیک آوانسیان
را
نیز
همراه یاران با وفایش دستگیر کرد
گاگیک آوانسیان
در
سال ۱۳۵۷
همراه با دیگر
زندانیان سیاسی، در آستانه عنگلاب اسلامی،
آزاد شد.
گاگیک آوانسیان
بعد از عنگلاب اسلامی
مسئول تدارکات حزب بود.
گاگیک آوانسیان
در
سال ۱۳۶۰
(قبل از یورش سرتاسری به حزب)
دستگیر و این بار راهی شکنجهگاه های جمهوری
اسلامی گردید.
او مدتها در زندانهای نامعلوم تحت شکنجههای وحشیانه
روحی و جسمی قرار گرفت و پس از بازداشت رهبری حزب از بازداشتگاه نامعلوم
به
کمیته مشترک
(بند ۳۰۰۰ سابق)
منتقل شد و دوباره زیر شکنجه رفت
و
بالاخره
در سال ۱۳۶۴
در اثر ضربات سنگین ناشی
از شکنجه
به شهادت رسید.
«در انتقال زندانیان از بندی به بندی دیگر همیشه چشم ها بسته، دستها به شانه رفقای جلو بود، رفیقی مشاهده میکند زندانیای ناتوان از حرکت اختیاری با شلواری مندرس و پاره شده که پاهای مجروحش نمایان بود برای حفظ تعادل و امکان راه رفتن هر دو دست را روی شانههای نفر جلو قرار داده و با اتکا به او راه می رود.
«در انتقال زندانیان از بندی به بندی دیگر همیشه چشم ها بسته، دستها به شانه رفقای جلو بود، رفیقی مشاهده میکند زندانیای ناتوان از حرکت اختیاری با شلواری مندرس و پاره شده که پاهای مجروحش نمایان بود برای حفظ تعادل و امکان راه رفتن هر دو دست را روی شانههای نفر جلو قرار داده و با اتکا به او راه می رود.
وقتی این رفیق مشاهدات خود را در اتاق جمعی برای سایرین
مطرح میکند،
منوچهر بهزادی میگوید:
«گاگیک آوانسیان بوده است.»
نقل از نامه مردم
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر