۱۳۹۶ اسفند ۱۷, پنجشنبه

خرد ـ انسان ـ تاریخ (۲۶)



پروفسور دکتر مانفرد بور
پروفسور دکتر گرهارد بارچ

بخش سوم
 مکان تاریخی فلسفه
فرانسیس بیکن



فرانسیس بیکن
(۱۵۶۱ ـ ۱۶۲۶)

۴۶
·     البته هلموت هویسلر قبل از کسیرر همین نظر او راجع به فرانسیس بیکن را به طرز دیگری بیان داشته است.
·     (هلموت هویسلر، «فرانسیس بیکن و جایگاه تاریخی اش»، ۱۸۸۹)

۴۷

هیپولیت آدولف تاین
(۱۸۲۸ ـ ۱۸۹۳)
فیلسوف
مورخ
منتقد
فرانسوی

·     هلموت هویسلر تحت تأثیر تاین، آثار فرانسیس بیکن را نقطه پایانی فلسفه رنسانس انگلیس محسوب داشته بود:
·     فلاسفه رنسانس ایتالیا  برای هنر نقش استثنایی قایل بودند.
·     فرانسیس بیکن به عوض هنر، برای فن نقش استثنایی قایل می شود و با توجه به فن، جهانتصویر خود را تشکیل می دهد.

۴۸
·     در سال ۱۹۱۹ واژه «اندیشه قدرت مبتنی بر هوش (اینتلکتوئال)» فرانسیس بیکن مطرح می شود و اندکی بعد توسط جوزه په فورلانی مورد استفاده مجدد قرار می گیرد.
·     فورلانی بیکن را تحت تأثر کیمیاگری قلمداد می کند. 

۴۹
·     بیشک حق با فورلانی بوده است.
·     ولی قبل از او، پیر ژانه فرانسوی همین نظر را در تز خویش به سال ۱۸۸۹ ابراز داشته بود.

۴۰
·     فقط بر پایه «اندیشه قدرت مبتنی بر هوش»، آثار فرانسیس بیکن به طرز قطعی توسط روانشناسی تصاحب می شوند و طولی نمی کشد که روانکاوی تاریخی ساز، فرانسیس بیکن و آثار او را به خدمت می گیرد.


۴۱
·     بدین طریق، راه به سوی فلسفه فرانسیس بیکن مسدود می گردد. 

۴۲
·     هرچه از فرانسیس بیکن  و فلسفه اش از شر کونو فیشر و دیلتی و بخشا ویندل باند جان به در برده بود، توسط طرز نگرس پسیکولوژیکی در دهه های اخیر مدفون می گردد. 

۴۳
·     در نتیجه، برسمیت شناسی و تجلیل بحق و همه جانبه از فلسفه فرانسیس بیکن تا همین امروز به عمل نیامده است.   

۴۴
·     ضمنا فیلسوفی یافت نمی شود که راجع به او به اندازه فرانسیس بیکن مجادله شورانگیز و تلخ صورت گرفته باشد.  

۴۵
·     از گذشته نه چندان دور، فقط می توان به دو کتاب از تاریخفلسفه نگاری بورژوایی  اشاره کرد که در آنها زحمات فرانسیس بیکن برسمیت شناخته شده است: 

الف
·     والتر فروست، «بیکن و طبیعتفلسفه» (۱۹۲۷)

ب
·     هلموت بوک، «دولت و جامعه در قاموس بیکن» (۱۹۳۷)

۴۶
·     ما در اینجا به همه قضاوت ها راجع به بیکن نمی پردازیم.
·     ما فقط به برخی از آثار آلمانی راجع به بیکن بسنده می کنیم.
·     اما از همین آثار انگشت شمار معلوم می شود که چه بلبشوی نظری راجع به بیکن وجود دارد. 

۴۷
·     دلایل این بلبشوی نظری، نه در بی لیاقتی های مؤلفین مربوط به آثار بیکن و یا در شناخت ناقص از منابع و مواد مربوطه، بلکه در دو نکته زیر است:

الف
·     اولا در متد تاریخ نگاری معیوب بورژوایی است.  

ب
·     ثانیا همان طور که ذکرش گذشت، در جنبه جهان بینانه بیکن است.
·     بیکن ماتریالیست بوده است.  

پایان
ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر