پروفسور دکتر مانفرد بور
پروفسور دکتر گرهارد بارچ
بخش سوم
مکان تاریخی فلسفه
فرانسیس بیکن
فرانسیس بیکن
(۱۵۶۱ ـ ۱۶۲۶)
قسمت دوم
ادامه
۴۳
·
اکنون به دو مثال در این زمینه اشاره می کنیم:
الف
۱
· میزان اهمیت ارزیابی فلسفه
فرانسیس بیکن در رابطه با انباشت آغازین سرمایه را می توان در «مقالات» بیکن
دید.
۲
·
در «مقالات» بیکن مسئله ماهیت انسانی و یا معنای زندگی نقشی
بازی نمی کند.
۳
· در مقایسه با اخلاقفلسفه
فرانسه در این دهه، این مسئله حاوی و حامل دشواری های تفسیری است.
· در ادبیات بیکن شناسی نیز
ب این مسئله اشاره شده است.
۴
·
اما اگر توجه داشته باشیم که دوره حیات بیکن با نقطه اوج
انباشت آغازین سرمایه همزمان بوده است، آنگاه کلیدی برای توضیح این مسئله به دست می آید.
۵
· فرانسیس بیکن هر نوعی از
آرمانگرایی را و هر تئوری مربوط به مسئله اخلاق را دور می اندازد.
· فکر و ذکر فرانسیس بیکن
تشکیل و تقویم (قوام بخشیدن) حتی الامکان عاری از تضاد متد فکری اش است.
· بیکن از افشای هدف و آماج
این متد فکری اکیدا پرهیز می ورزد.
· بدین طریق، هدف و آماج متد
فکری او خود متد فکری نمودار می گردد:
· متد فکری هم وسیله می شود
و هم آماج.
۶
· بیکن اما ضمنا درک نوینی
از طبیعت (طبیعت پژوهی) تأسیس می کند که حاوی آماج عملی نامحدود است.
· این آن چیز جدید تعیین
کننده ای است که بیکن وارد فلسفه و طبیعت پژوهی کرده است.
۷
·
در فلسفه فرانسیس بیکن، دانایی و توانایی بشری چنان مکمل
یکدیگر جا زده می شوند که انگار نادانی علت اصلی هر معضلی است.
۸
· از دید بیکن، طبیعت را فقط
از طریق اطاعت می توان مهار کرد.
۹
· آنچه که در مشاهده به
مثابه علت جا زده می شود، در اجرا به مثابه قاعده قلمداد می شود.
· (آنچه که در بررسی (تجربه)
به مثابه علت جا زده می شود، در عمل به مثابه قاعده قلمداد می شود. مترجم)
۹
· این آماجگزاری عملی مطلوب
بیکن، اما در آن زمان، دقیقا مد روز بوده است.
· بیکن مترجم این مد روز
بوده است.
۱۰
· بیکن بر بنیان تمایلات
مبتنی بر راسیونالیزاسیون صنایع دستی و بر بنیان مطالبات مربوط به گسترش معارف در
رشته های کاملا معین علمی از قبیل بنای برج ها و استحکامات و ناوتیک (علوم مربوط
به کشتی رانی) در عرصه های معین شیمی و مکانیک تلاش می ورزد که با صنعت در آن زمان، پیوند تنگاتنگ داشته است.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر