۱۳۹۶ اسفند ۲۳, چهارشنبه

دایرة المعارف جامعه شناسی مارکسیستی ـ لنینیستی (۱۹۸)

 
پروفسور دکتر
ولفگانگ ایشهورن
اریش هان
مانفرد پوشمن
روبرت شولتس
هورست تاوبرت
و دهها تن دیگر
(۱۹۶۹)


برگردان
شین میم شین  
 
پیشکش
به

امیر حسین آریان پور

آزادی 
(اختیار)
ادامه

۱۱
·    انقلاب سوسیالیستی نقطه عطف تعیین کننده ای را در مبارزه به خاطر آزادی اجتماعی  به معنی فراگیر و همه جانبه اش تشکیل می دهد. 

۱۲
·    طبقه کارگر با استقرار قدرت (حکومت) سیاسی خود  مناسبات تولیدی کاپیتالیستی را به گور می سپارد و با  مناسبات تولیدی سوسیالیستی جایگزین می سازد و بنیان انقیاد (فقدان آزادی) در کاپیتالیسم را نابود می سازد.  

۱۳
·    با اجتماعی کردن مالکیت بر وسایل تولید به استثمار انسان به وسیله انسان هم در روند تولید و هم در حیات جامعه به طور کلی خاتمه داده می شود. 

۱۴
·    در نتیجه، روابط مبتنی بر همکاری و کلکتیویته تشکیل می یابند.
·    روابط مبتنی بر همکاری و کلکتیویته، بنیان لازم برای آنند که کار  بتواند به نیاز روز افزون زحمتکشان مبدل شود و جامعه به سوی کمونیسم پیش تازد.
·    همان کاری که در کاپیتالیسم تحت شرایط مبتنی بر استثمار و سرکوب و ستم زحمتکشان وسیله ای در دست  صاحبان خصوصی وسایل تولید بوده است. 

۱۵
·    مناسبات اجتماعی در سوسیالیسم می توانند تحت رهبری حزب مارکسیستی ـ لنینیستی طبقه کارگر و متحدینش هماهنگ با ضرورت (جبر) تاریخی، آگاهانه و برنامه ریزانه قوام یابند. 

۱۶
·    این بدان معنی نیست که آزادی در سوسیالیسم به چیزی مطلق تبدیل می شود. 

۱۷
·    آزادی، به طرز تاریخی ـ مشخص تعیین می شود. 

۱۸
·    جامعه سوسیالیستی برای تحکیم و تضمین و توسعه ی آزادی مکسوبه، باید مقاومت طبقات اجتماعی استثمارگر سرنگون گشته را در هم بکوبد و همه تلاش ها و تشبثات ارتجاعی آنها را (تشبثات آنها برای رستاوراسیون را، برگشت به نظام سابق را) سرکوب سازد.

۱۹
·    با تشکیل سیستم تماماجتماعی سوسیالیسم، با تکثیر بنیان مادی آزادی و با برابری اجتماعی روز افزون اعضای جامعه، شرایط لازم برای آن فراهم می آید که با گذار به کمونیسم، حوایج رئال به اهرم تنظیمگر مادی و روحی تعیین کننده ی تولید مبدل شوند. 

۲۰
·    در سوسیالیسم برای اولین بار در تاریخ، همبود بشری ئی شروع به  توسعه می کند که به معنی شکوفایی آزادی شخصی است. 

۲۱

·    به قول کلاسیک های مارکسیسم، «هر فرد فقط در همبود (هر کس با دیگران) وسیله لازم را برای تشکیل و توسعه همه جانبه استعدادهای خود کسب می کند.
·     فقط در همبود است که آزادی شخصی امکان پذیر می گردد.
·    افراد در همبود واقعی، در وحدت با همدیگر و با وحدت با همدیگر، همزمان به کسب آزادی خود نایل می آیند.»
·    (مارکس و انگلس، «کلیات»، جلد ۳، ص ۷۴)

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر