مائوئیسم
و
رسالت تاریخی طبقه کارگر
(نقد ایده ئولوژی بورژوایی)
پروفسور دکتر رولف ماکس
برگردان
شین میم شین
بخش اول
ماهیت ضد
سوسیالیستی طرح مائوئیستی جامعه
ادامه
۲۸
· وقتی کسی از مائوئیسم، به عنوان جریان سیاسی ـ
ایده ئولوژیکی خرده بورژوایی دم می زند، باید این نکات را فراموش نکند و نادیده
نگیرد.
۲۹
· پرولتریزاسیون به لحاظ تاریخی توسعه نیافته و به
لحاظ طبقاتی خام و نپخته، خود را قبل از همه در ضعف کمی و کیفی پرولتاریای چین
نمودا ساخت:
· در اوایل قرن بیستم تعداد کارگران صنعتی مدرن
چین بیش از ۳ میلیون نفر نبود.
۳۰
· این امر، خود را در ضعف بورژوازی ملی چین نیز
نمودار ساخته است.
۳۱
· مشخصه ماهوی عقب ماندگی اجتماعی ـ اقتصادی چین،
این است که طبقات اجتماعی مدرن در چین در سال های ۲۰ و ۳۰ قرن بیستم شروع به تشکیل
کرده اند.
۳۲
· این مسئله در انعکاس خرده بورژوایی به مثابه برون
آیی از «توده»، به مثابه انحراف از عادیت جلوه گر می شود.
۳۳
· مائوئیسم معلول درجه معینی از بلوغ (پختگی)
شرایط اجتماعی ئی است که در آن، بورژوازی به لحاظ تاریخی لیاقت تقبل فونکسیون طبقه
اصلی جامعه را دیگر ندارد و طبقه کارگر هنوز نمی تواند این فونکسیون را به عهده
گیرد.
۳۴
· این مسئله با توجه به مرحله گذر و یا مرحله گذار
اجتماعی خاص، با توجه به گذار تاریخی از جامعه نیمه فئودال ـ نیمه مستعمره به
سوسیالیسم در چین قابل توضیح است.
۳۵
· مائوئیسم به زبان لنین، بر بنیان نیروهای
اجتماعی ئی تشکیل می شود که نه نیروی
محرکه جامعه کهنه اند و نه نیروی محرکه جامعه نو:
· «عناصر خرده بورژوایی در نوسان میان جامعه کهنه
و نو به سر می برند.
· آنها، نه، می توانند نیروی محرکه جامعه کهنه
باشند و نه، نیروی محرکه جامعه نو.»
· (ولادیمیر لنین، «مجموعه آثار»، جلد ۲۹، ۱۹۷۰، ص
۱۳۳)
۳۶
· نقش بزرگی که تضاد در طرح های مائوئیستی بازی می
کند، جایگاه اجتماعی بینابینی خرده بورژوازی را منعکس می کند:
· «چنین خرده بورژوایی به تقدیس تضاد مبادرت می
ورزد.
· برای اینکه تضاد، هسته ذات (ماهیت) او ست.
· خود خرده بورژوا، تضاد اجتماعی عریان (صرف) در
عمل است.
· خرده بورژوا باید با تئوری توجیه کند که چگونه
در پراتیک است.»
· (مارکس و انگلس، «کلیات»، جلد ۲۷، ۱۹۶۳، ص ۴۶۲)
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر