مائوئیسم
و
رسالت تاریخی طبقه کارگر
(نقد ایده ئولوژی بورژوایی)
پروفسور دکتر رولف ماکس
برگردان
شین میم شین
بخش اول
ماهیت ضد
سوسیالیستی طرح مائوئیستی جامعه
ادامه
۳۷
· گذار از جامعه نیمه فئودال ـ نیمه مستعمره به
سوسیالیسم در پیوند محتوایی با خصلت دوران ما ست.
· یعنی در پیوند محتوایی با گذار گلوبال
(تمامارضی، جهانشمول) از سرمایه داری به سوسیالیسم است.
· (محتوای دوران ما، گذار گلوبال (تمامارضی، جهانشمول) از سرمایه
داری به سوسیالیسم است.
· مراجعه کنید به دوران در تارنمای دایرة المعارف
روشنگری.
· این ضمنا به این دلیل است که بورژوازی، دیگر
ظرفیت انقلابی ندارد و به دره بورژوازی واپسین سقوط کرده است.
· یعنی به اتحاد با طبقات اجتماعی برده دار و
فئودال رسیده است و به ایدئال های بورژوازی مترقی آغازین پشت کرده است.
· مراجعه کنید به دایرة المعارف فلسفه بورژوایی
واپسین در تارنمای دایرة المعارف روشنگری.
· مترجم)
۳۸
· علل مسائل زیر نیز در همین رابطه و پیوند است:
الف
· علت شووینیسم ابر قدرتی مائوئیستی در جهت کسب
هژمونی (سرکردگی) در مقابل جنبش انقلابی
جهانی.
· (گرایش هژمونیکی به مثابه ابزار و فرم نمودین
شووینیسم ابر قدرتی مائوئیستی)
ب
· علت اینکه مائوئیسم، عناصری از مارکسیسم ـ
لنینیسم را و قبل از همه اصطلاحات مارکسیستی ـ لنینیستی رامجزا از ایده بنیادی
جهان بینی علمی و مجزا از ایده بنیادی رسالت تاریخی ـ جهانی طبقه کارگر اخذ کرده است و استراتژی و تاکتیک خود را در
لفافه سوسیالیستی و مارکسیستی ـ لنینیستی پرده پوشی و ماستمالی کرده است.
پ
· علت اینکه مائوئیسم، رابطه انگلی (پارازیتر) با
مارکسیسم ـ لنینیسم دارد.
ت
· علت اینکه مائوئیسم خود را در چارچوب سازمان
سیاسی حزب کمونیست چین رونق بخشیده و شکوفا ساخته است.
۳۹
· پرولتریزاسیون به لحاظ طبقاتی نسبتا ناچیز توسعه
یافته در پیوند با فاکتورهای فوق الذکر، زمینه عینی لازم را برای مسئله ی تعیین
کننده ی ملی و خودی نسبت به خارجی (بیگانه) در مائوئیسم پدید می آورد.
۴۰
· این رابطه در مائوئیسم، به مثابه تضاد سیاسی،
اقتصادی، نظامی و فرهنگی جا زده می شود که گویا باید تحت علامت ناسیونالیستی ـ
شووینیستی توسط چین حل شود.
۴۱
· از این رو، مائوتسه تونگ در کنفرانسی راجع به
مسائل مربوط به سیاست خارجی در تاریخ (۱۱. ۹. ۱۹۵۹)، می گوید:
· «ما باید کل کره ارض را تحت تابعیت خود درآوریم.
· کل کره ارض باید اوبژکت (موضوع) تلاش های ما
باشد.»
· (کریوزوف، «مائوئیسم و شووینیسم هان بزرگ
بورژوازی چین.»
۴۲
· مائوتسه تونگ در سال ۱۹۵۶ گفته بود:
· «ما باید به لحاظ توسعه فرهنگی، علمی، فنی و
صنعتی به اولین کشور در جهان تبدیل شویم.»
· (ایضا همانجا)
۴۳
· اینجا طرحی نمودار می گردد که با مارکسیسم ـ لنینیسم
به مثابه جهان بینی علمی طبقه کارگر بین المللی، بیگانه است و به لحاظ محتوایش، به
لحاظ طبقاتی خنثی است و سمت و سوی قدرت طلبانه دارد.
۴۴
· اینجا اما همزمان از موضعی پرده برمی افتد که با
قوانین اساسی «مانیفست حزب کمونیست» تضاد اصولی دارد:
· در مانیفست آمده است که مشخصه کمونیست ها این
است که «در مبارزات ملی مختلف پرولتاریا منافع مشترک و مستقل از ناسیونالیته
(ملیت) پرولتاریا را ارجحیت می بخشند و جامه عمل می پوشانند.»
· (مارکس و انگلس، «کلیات»، جلد ۴، ۱۹۷۴، ص ۴۷۴)
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر