دایرة المعارف جامعه شناسی مارکسیستی ـ لنینیستی (۱۲۳)

پروفسور دکتر 

ولفگانگ ایشهورن

اریش هان
مانفرد پوشمن
روبرت شولتس
هورست تاوبرت 

و دهها تن دیگر
(۱۹۶۹)

برگردان
شین میم شین

پیشکش
به

امیر حسین آریان پور

رابطه

ادامه

 

ب

۱

·    تحلیل های ساختاری ـ کارکردی (استروکتورال ـ فونکسیونال)، علی (علت و معلولی)، ژنه تیکی (تاریخی) و غیره در متدئولوژی سوسیولوژیکی مارکسیستی وحدت بغرنجی را با هم تشکیل می دهند که در آن، تحلیل ژنه تیکی (تاریخی) نقش مقدمی به عهده دارد.

۲

·    میان تحلیل ساختاری ـ کارکردی (استروکتورال ـ فونکسیونال) و امکان فرمالیزاسیون مناسبات اجتماعی، پیوند تنگاتنگی برقرار است.   

۳

·    این پیوند، خود را در مدل سازی از روند های اجتماعی نمودار می سازد که عالی ترین فرمش، تشکیل مدل های   ساختاری ـ کارکردی (استروکتورال ـ فونکسیونال) است.

  

·    مراجعه کنید به مدل در دایرة المعارف جامعه شناسی مارکسیستی ـ لنینیستی  

پ

۱

·    اینها همه حاکی از آنند که عرصه عامی در کلیت مشخص واقعیت اجتماعی، واقعا وجود دارد. 

۲

·    این  عرصه عام در کلیت مشخص واقعیت اجتماعی، با قوانین اجتماعی  عام مربوطه تعیین می شود. 

۳

·    این جور قوانین عام توسط مارکس مورد بررسی قرار گرفته اند.

·    مثلا در فرم قوانین عام هر تولید.

·    (مارکس و انگلس، «کلیات»، جلد ۱۳، ص ۶۱۶) 

۴

·    قوانین عام هر تولید در هر مرحله تاریخی وجود دارند.

·    بدون این قوانین نمی توان چنین مرحله تاریخی  (به مثابه قانون عینی) را در کلیتش تعیین کرد و (به مثابه فرمولبندی  تئوریکی قانون مربوطه) توضیح داد.

·    مراجعه کنید به قانون در دایرة المعارف جامعه شناسی مارکسیستی ـ لنینیستی  

۵

·    وارد کردن هر چه بیشتر متد های کمی ساز و فرمالیزه گر به جامعه شناسی مارکسیستی، ناگزیر منجر بدان می شود که هرچه بیشتر چنین مناسبات اجتماعی عام در نظر گرفته شوند  و قوانین بنیادی آنها مورد پژوهش قرار گیرند و فرمولبندی شوند.    

۶

·    مفهوم رابطه در جامعه شناسی مارکسیستی ـ لنینیستی در موارد زیر نقش مهمی بازی می کند: 

الف

·    در کمی سازی

ب

·    در فرمالیزاسیون (بویژه در مدل سازی)

پ

·    در تحلیل ساختاری ـ کارکردی (استروکتورال ـ فونکسیونال)

۷

·    مفهوم رابطه در جامعه شناسی مارکسیستی ـ لنینیستی، به مثابه زیرجنبه ی مقوله تاریخی ـ مشخص فراگیر «مناسبات اجتماعی» جلوه گر می شود.

·    بدین طریق از مطلق کردن آن پرهیز به عمل می آید.  

۸

·    چنین مفهومی باید در عین حال مبتنی بر به رسمیت شناسی پاسخ ماتریالیستی بر مسئله اساسی فلسفه مربوط به جامعه شناسی باشد. 

·    مراجعه کنید به مسئله اساسی فلسفه در تارنمای دایرة المعارف روشنگری

۹

·    این جور مفهوم رابطه باید ضمنا بر عناصر مکانیسیستی نمونه وار در آموزش (تعلیمات) رابطه بورژوایی به طرز رادیکال غالب آید.

·    بویژه بر تفسیر رابطه  به مثابه پیامد عمل و شرایط (یعنی بر توضیح مکانیسیستی ـ علی آن) غالب آید و همچنین بر تفسیر مکانیسیستی روند اجتماعی به مثابه روند تقرب و تنافر (نزدیک شدن و دور شدن) که بنیاد ان رابطه محسوب می شود، غالب آید. 

۱۰

·    جای آن را باید بررسی ساختار فرمال و انتزاعی ـ عام مختلف وساطت روند اجتماعی کلی در کردوکار اعضای گروه ها و طبقات اجتماعی بگیرد. 

·    مراجعه کنید به جامعه پژوهی امپیریکی (تجربی)، تاریخ جامعه شناسی، جامعه شناسی گروهی در دایرة المعارف جامعه شناسی مارکسیستی ـ لنینیستی  

پایان