۱۳۹۶ دی ۶, چهارشنبه

قیاس وجود (۱)



پروفسور دکتر هاینتس پپرله
برگردان
شین میم شین

·      قیاس وجود مفهوم اصلی اونتولوژی و متافیزیک تومیستی و نئوتومیستی را تشکیل می دهد. 

·      مراجعه کنید به اونتولوژی، تومیسم، نئوتومیسم در تارنمای دایرة المعارف روشنگری

۱
·       تئوری قیاس وجود بر آن است که مفهوم  وجود مبهم و مبتنی بر قیاس است:
·      یعنی اگر واژه «وجود» را به اشیاء مختلف نسبت دهیم، حاوی معانی مختلف ولی نسبتا یکسان خواهد بود.
·      و لذا هر آنچه که هست، وجود دارد و ببرکت وجود، وجود دارد.
·      اما آن چیزها هر کدام، وجود را به انحای مختلف در بر دارند.

۲
·      این تئوری برای فلسفه تومیستی ارزش بنیادی دارد و فلسفه نئوتومیستی نیز آن را بمثابه پیش شرط فلسفیدن راستین می داند:
·      «فیلسوف باید بداند که وجود چیزها، در همه چیزها وجود واحد و یکسانی نیست، بلکه در هر چیز متفاوت است.
·      اگرچه آن در قالب ایده ی وجود واحدی ریخته شده است و با کلمه واحدی بیان می شود.»
·      (ماریتاین، «راه های شناخت خدا»، ص ۲۵، ۱۹۵۵)

۳
·      فلسفه تومیستی با تجزیه و تحلیل مفهوم وجود به قیاس وجود می رسد.

۴
·      چون مفهوم وجود، بمثابه یک مفهوم عام قابل تعریف نیست، پس نمی تواند به عنوان «یونی وک» صدق کند و گر نه دچار اشکالاتی خواهد شد.

·      (یونی وک به واژه ای اطلاق می شود که حاوی معنی چیزهای مختلف است:
·      مثال:
·      اسباب بازی که شامل چیزهای مختلف می شود.
·      اکوی وک اما به واژه ای اطلاق می شود که معانی مختلف دارد:
·      رشک هم به معنی حسد است و هم به معنی تخم شپش. مترجم)

۵
·      اگر کسی بر آن باشد که مفهوم وجود انعکاس درست هر اوبژکت مشخص مورد نظر است، آنگاه او بدلیل پیش شرط قرار دادن یونی وک وارگی  مجبور به انکار فرق چیزها خواهد شد.

۶
·      اگر کسی بر آن باشد که مفهوم وجود فقط تا حدودی انعکاس اوبژکت ها ست، آنگاه باید قبول کند که اوبژکت های مختلف (که با همدیگر به سبب تفاوت شان مرزبندی می شوند)، باید در خارج از حیطه وجود باشند.    

۷
·      بنابرین ما زمانی به حقایق امور واقف خواهیم شد که «بپذیریم که مفهوم وجود در محتوای معنوی اش از وحدت خشک برخوردار نیست.

۸
·      معنی آن حاوی نفس واحدی نیست، بلکه خود را به اوبژکت های مختلف تطبیق داده و با هر کدام از آنها متناسب شده است.

۹
·      مفهوم وجود مفهوم یونی وک و با معنی یکسان نیست، بلکه مفهوم قیاسی و تشابهی است.

۱۰
·      عامیت و وحدت مفهوم وجود از آن رو ست که آن نماینده مبهم و کاملا نا متعین است.

۱۱
·      و این عدم تعین ناگزیر، جمع آمدن هم وحدت اوبژکت ها را و هم اختلاف اوبژکت ها را در آن و در آن واحد امکان پذیر می سازد.

۱۲
·      این عدم تعین، همزمان، هم حاوی وحدت اوبژکت ها ست و هم حاوی  اختلاف آنها ست و وحدت وجود در هر دو جاری است.

۱۳
·      به عبارت دیگر وحدت ایده ی وجود یک ایده نا کامل، تناسبی و یا قیاسی است.»
·      (اشتاین برگر، «اونتولوژی»، جلد ۴، ص ۷۸)

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر