۱۳۹۶ دی ۱۰, یکشنبه

کار (۳)


 
بخش اول
پروفسور دکتر گونتر هیدن
برگردان
شین میم شین
 

۴
مفهوم کار در قاموس مارکس و انگلس

۱
·      مارکس و انگلس بر اساس ماتریالیسم تاریخی، تعریف جدیدی از کار ارائه می دهند:

الف
·      مارکس و انگلس کار را به مثابه کرد و کار خاص انسانی تلقی می کنند.

ب
·      مارکس و انگلس کار را به مثابه شرط تعیین کننده برای جدا شدن انسان از حیوانات محسوب می دارند.

ت
·      مارکس و انگلس کار را به مثابه شرط تعیین کننده برای تعیین چند و چون پدیده ها و مناسبات اجتماعی می دانند.

۲
·      (بدون کار بر روی چیزها، پدیده ها و سیستم ها هرگز نمی توان به شناخت ماهوی آنها نایل آمد.
·      طبیعت «اسرار» درونی خود را به رایگان ارزانی کسی  نمی دارد.
·      فقط در روند کردوکاری عرقریز و عصب سوز است که می توان در ذات چیزها، پدیده ها و سیستم ها نفوذ کرد و حقیقت پنهان در ظلمات را کشف کرد و بیرون آورد.
·      مترجم) .

۳
·      به قول مارکس و انگلس، «انسان در روند کار به عنوان قدرتی طبیعی در مقابل مواد طبیعی قرار می گیرد تا آنها را برطبق نیازهای خود تغییر دهد.

۴
·      انسان با تأثیر گذاشتن برطبیعت برونی و با تغییر آن، همزمان طبیعت خود را تغییر می دهد.

·      (یعنی انسان در روند کلنجار با طبیعت اول، خود را هم به مثابه طبیعت دوم تغییر می دهد. مترجم)

۵
·      انسان در روند کار و ببرکت کار، توان های نهفته در طبیعت را کشف می کند و قوای طبیعی را به خدمت می گیرد.

۶
·      روند کار عبارت است از کرد و کار هدفمند، برای تولید ارزش های مصرفی و استفاده از مواد طبیعی در راستای  نیازهای انسانی.

·      مراجعه کنید به روند کار در تارنمای دایرة المعارف روشنگری

۷
·      روند کار شرط عام جذب و دفع میان انسان و طبیعت است.

·      (انسان در روند کار و ببرکت کار به جذب و دفع با طبیعت اول نایل می آید:
·      مواد خام را از طبیعت برمی دارد (جذب) و پس از تحول بخشیدن بدان، تفاله حاصله را به طبیعت برمی گرداند (دفع):
·      سنگ آهن را برمی دارد (جذب) و پس از استخراج آهن از آن، مابقی را به طبیعت برمی گرداند. (دفع)
·      این روند جذب و دفع بطرق مختلف صورت می گیرد:
·      انسان سیب و سیب زمینی و گوشت حیوانات و آب و هوا را جذب می کند و پس از استفاده لازم از آنها در اندام خویش، مابقی را بصورت گاز کربنیک، مدفوع و ادرار و عرق و ناخن و غیره به طبیعت پس می دهد:
·      دیالک تیک جذب و دفع.
·      بدون این دیالک تیک هیچ موجود زنده ای نمی تواند حتی لحظه ای زنده بماند. مترجم)

۸
·      روند کار شرط طبیعی ابدی حیات انسانی است.

۹
·      روند کار از این رو، مستقل از هر فرم این زندگی است.

·      (روند کار در همه فرماسیون های اجتماعی صرفنظر ناپذیر خواهد بود. مترجم)

۱۰
·      روند کار وجه مشترک کلیه فرم های زندگی اجتماعی انسانی است.»
·      (کلیات مارکس و انگلس، جلد ۲۳، ص ۱۹۲)

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر