۱۳۹۶ دی ۲, شنبه

پای منبر بهاره مهرجویی (۱۶)


 
چرا زنان شوهردار
در هوس
ترمز می برند؟
بهاره مهرجویی 
 
خیانت زنان شوهردار

ویرایش و تحلیل
از
ربابه نون

۱
زن چهل و سه ساله‌ ای که با پسر خواهر شوهرش وارد رابطه شده.
 پسر جوانی که پانزده سال با او تفاوت سنی دارد.
 
هر خواننده ای 
که 
ذره ای مغز اندیشنده در کاسه سر دارد،
از
بهاره مهر جویی روانشناس و یا روانکاو
انتظار دارد
که
برقراری رابطه زن مزدوج با مرد عزب
را
حداقل
به لحاظ پسیکولوژی و یا پسیکوآنالیتیکی (روانتحلیلی)
مورد تأمل قرار دهد.
 
بهاره مهرجویی
اما
بسان مشتریانش
غیر از مغز اندیشنده
همه چیز در کاسه سر دارد.
 
حریف خری
از
همسرش جدا شده بود و دچار بحران روحی و روانی شده بود.
 
گفت: 
پیش روانکاوی در طویله جماران رفتم
و
کلی هزینه کردم.
 
پرسیدند:
چه دوا و درمانی تجویز کرد؟
 
جواب داد:
گفت:
کوهنوردی کن.
 
پرسیدند:
درد روحی و روانی ات
درمان شد؟
 
جواب داد:
آره.
کوه
از
عیاش جماعت 
پر بود.
 
۲
 زن هیچ وقت فکرش را نمی‌ کرد 
که
 شوخی‌ ها و تنها شدن‌ ها و جای پسرم است 
و من با فلانی می‌ روم خانه، 
برایش دردسرساز شود.
 
تحلیل روانشناسان و روانکاوان طویله جماران 
دستکمی
از تحلیل هواداران فروید و یونگ و این و آن
ندارد:
اولین دلیل برقراری رابطه زن مزدوج با مرد عزب
شوخی های زنکه بوده است.
 
دلایل قوی باید و شوخکی.
 
اگر
 زنکه شوخی نکرده بود،
نر ۲۸ ساله ی ترشیده
نرم و گرم و خام و خر نمی شد
و
فاجعه رخ نمی داد.
 
۳
 زن هیچ وقت فکرش را نمی‌ کرد 
که
 شوخی‌ ها و تنها شدن‌ ها و جای پسرم است 
و من با فلانی می‌ روم خانه، 
برایش دردسرساز شود.
 
دلیل دوم فاجعه
تنها شدن ها 
بوده است.
 
من ـ زور
از
مش مفهوم «تنها شدن» ها چیست؟
 
کس چه می داند.
 
شاید 
منظور بهاره
همبایی زنکه و مردکه دور از چشم این و آن
باشد.
 
شاید
هم
من ـ زور
بیکسی و تنهایی زن مزدوج باشد.
 
ما
در
طویله جماران
با
دیالک تیک منفی خواندن و نوشتن 
سر و کار داریم.
 
منظور 
از 
دیالک تیک منفی خواندن و نوشتن
چیست؟
 
۴
 زن هیچ وقت فکرش را نمی‌ کرد 
که
 شوخی‌ ها و تنها شدن‌ ها و جای پسرم است 
و من با فلانی می‌ روم خانه، 
برایش دردسرساز شود.
 
منظور این حقیقت امر بی برو برگرد  است
که
وقتی کسی توان نوشتن ندارد،
طبیعی است
که
توان خواندن هم نداشته باشد.
 
توان فهمیدن، پیشکش از او بهتران.
 
۵
 زن هیچ وقت فکرش را نمی‌ کرد 
که
 شوخی‌ ها و تنها شدن‌ ها و جای پسرم است 
و من با فلانی می‌ روم خانه، 
برایش دردسرساز شود.
 
دلیل سوم فاجعه
جای پسرم است،
 بوده است.
 
به این می گویند:
روانشناس و روانکاو اعلی از کویر کربلا.
 
زنان شان
چنین اند، عیرانیان
 چگونه اند، مردان و گندآوران؟
 
اگر زنکه مزدوج نگفته بود
که
مردکه ۲۸ ساله
جای پسرش است،
فاجعه هرگز رخ نداده بود.
 
تعیین کننده در رابطه نامشروع زنکه با مردکه
نه
حوایج غریزی و روحی و روانی و احساسی و عاطفی آندو،
بلکه 
بر زبان راندن جملات توخالی بوده است
که
نه
خودش به آنها تره خرد می کرد
و
نه
مخاطبین او.
 
 آنهم
در طویله ای
که
سکنه اش
در
بی آبرو کردن همدیگر
تخیلی حاصلخیز دارند.

ادبیات فئودالی
از
ثمرات زقوم این تخیل خارق العاده مملو است:
 
از
کمترین تغییر در رنگ رخسار همنوع با ورود حریفی به جمع
طبل رسوایی اش
به غریو و غوغا در آورده می شود.

سخن عشق تو بی آن که برآید به زبانم
رنگ رخساره خبر می‌ دهد از حال نهانم
سعدی
 
۶
 زن هیچ وقت فکرش را نمی‌ کرد 
که
 شوخی‌ ها و تنها شدن‌ ها و جای پسرم است 
و من با فلانی می‌ روم خانه، 
برایش دردسرساز شود.
 
دلیل چهارم فاجعه
من با فلانی می روم خانه،
 بوده است.
 
بدین طریق
علل فساد و خیانت و غیره زنان به نران در طویله جماران
مشتی حرف بی ربط اند
و
نه
نیازهای غریزی و روحی و روانی غول آسا.
 
بهاره مهرجویی و تهمینه میلانی
نمی دانند
که
چه می کنند.
 
خدا
را
هزار شکر
که
سکنه طویله 
توان خواندن متنی و فهمیدن محتوای متن مربوطه
را
ندارند.
 
و
گرنه
پس از انتشار این جفنگ بهاره و شر شدنش توسط تهمینه
خلایق
به محض دیدن سکنات و شنیدن جملات خطرناک فوق الذکر
بی کمترین تردید و تعلل
هر همنوعی
را
 به سپاه پاسداران عفت عمومی
لو می دهند
تا
جامعه
از 
بلایای آسمانی 
مصون بماند.
 
وقتی
در 
طویله ای 
دیده شدن موی سر ضعیفه ای
به
وقوع زلزله می انجامد،
جفتگیری زن مزدوجی با نر عزبی
به
چه فاجعه ای
باید بیانجامد؟
 
سر خدا که نمی توان کلاه گذاشت.
 
خدا
هزاران جاسوس و خبرچین مرئی و نامرئی دارد
و
از
خیالات بندگانش
حتی
با خبر می شود.
 
۷
 زن هیچ وقت فکرش را نمی‌ کرد 
که
 شوخی‌ ها و تنها شدن‌ ها و جای پسرم است 
و من با فلانی می‌ روم خانه، 
برایش دردسرساز شود.
 
نکته جالب و غالب
در این جمله بهاره مهرجویی
دردسر تصور و تصویر کردن برقراری رابطه میان زن مزدوج و نر عزب 
است.

بهاره مهرجویی و تهمینه میلانی
احتمالا
از
کرات آسمانی
به
کره با کره و بی کره ارض
آمده اند.

به همین دلیل از روابط سکنه طویله زمین کمترین خبری ندارند.

برقراری رابطه هایی از این قبیل
از
دیرباز رواج داشته است.
 
ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر