۱۳۹۶ آذر ۳۰, پنجشنبه

شغالی گر و ماهی بلند (۱۸)

ویرایش و تحلیل
از
میم حجری
 
 
۱
آيدا در مصاحبه اى می گوید:
آن روزگار اگر شخصی توده‌ ای نبود 
به حساب نمی‌ آمد. 
 
شاملو زمانی كه در سال‌ های ۳۳-۳۲ زندانی می‌ شود 
برداشت‌ های او به کلی تغییر می‌ کند. 
 
بعد از یک سال که با افراد حزب در زندان است 
از 
سوی حزب توده
 پیغام می‌ دهند
 كه 
توبه‌ نامه را امضا كنید كه بیرون موثرترید. 
 
حتی
پدر شاملو 
به
 او 
اصرار می‌ كند 
كه 
توبه‌ نامه 
را 
امضا كند
 و 
آزاد شود. 
 
شاملو سخت برآشفته می‌ شود و در پاسخ می‌ گوید 
که
برای عقایدش به زندان افتاده 
نه برای حزب 
و
  این توبه‌ نامه را امضا نمی‌ كند 
 
شعر «نامه» را می‌ نویسد. 
 
شعر «نامه» شاملو
را
خواندیم و منتشر کردیم.
 
عقیده ای 
در آن 
نیافتیم 
تا 
شاملو به خاطرش به زندان افتاده باشد.
 
 شاملو
به
دلیل آشنایی با برخی از توده ای ها
به
زندان افتاده بود.
 
فرق شاملو
با
 اعضا و هواداران ساده حزب توده
طرز رفتار متفاوت آنها در زندان بوده است:
شاملو
ضمن گرم بودن پشتش به پدر
مدافع نام 
بوده است.
 
او
نخواسته 
که
تواب شود 
و
سرافکنده باشد.
 
این خصایص اخلاقی
ربط تعیین کننده ای
به
 ایده ئولوژی کسی ندارند.
 
یکی 
به دلایلی توبه می کند
و
دیگری
به دلایل دیگری
زندان می کشد و یا اعدام می شود.
 
دلایل
تعیین کننده 
اند
نه
رفتار فردی. 
 
 
 ایکاش
جوانشیر و شهبازی و مهرگان و ابراهیمی و غیره
فرار کرده بودند
و
یا
به نحوی از انحاء زنده مانده بودند
تا
حزب توده 
احیا شود.
 
 گاهی
زنده ماندن شخصیتی
نقش خارق العاده ای
در
سیر و سرگذشت و «سر نوشت» حزب و سازمان و جنبشی دارد.
 
۲
بعد از یک سال که با افراد حزب در زندان است 
از 
سوی حزب توده
 پیغام می‌ دهند
 كه 
توبه‌ نامه را امضا كنید كه بیرون موثرترید. 
 
حتی
پدر شاملو 
به
 او 
اصرار می‌ كند 
كه 
توبه‌ نامه 
را 
امضا كند
 و 
آزاد شود.
 
آیدا
چنان وانمود می کند
که
انگار
دعوت رهبری حزب توده به امضای توبه نامه
تفاوتی
با 
دعوت پدر شاملو به همان کار
ندارد.
 
 چرا
رهبری حزب توده
دعوت به امضای توبه نامه می کند؟
 
منظور از توبه اصلا چیست؟
 
۳
توبه
مفهومی فقهی ـ مذهبی است.

عضویت در حزب توده
در
قاموس طبقه حاکمه
به
معنی ارتکاب معصیت 
 تعبیر و تفسیر می شود.
 
ما
هنوز 
نشنیده ایم
که
احدی
نسبت به این مفهوم
موضع انتقادی گرفته باشد.
 
راستی
چرا
عضویت فقط در حزب توده
ارتکاب معصیت 
محسوب می شود
و
نه
عضویت
در
دار و دسته های فئودالی، بورژوایی، فاشیستی، فوندامنتالیستی، تروریستی و غیره؟
 
چرا
کسی
مش ممد مصدق
را
مجبور به امضای توبه نامه نکرده است؟
 
۴
بعد از یک سال که با افراد حزب در زندان است 
از 
سوی حزب توده
 پیغام می‌ دهند
 كه 
توبه‌ نامه را امضا كنید كه بیرون موثرترید.
دلیل زدن این اتهام به اعضای حزب توده،
احتمالا
همان تحریف آیة اللهی  مفهوم کمونیست است:
کمو
یعنی خدا.
 
نیست
هم
که 
معلوم است، چیست.
 
بدین طریق 
و
با 
این ترفند
عضویت در حزب توده
به
معنی آته ئیسم (الحاد) قلمداد می شود.
 
البته
سطح فوق العاده نازل توسعه نیرو های مولده
هم
در
این تحریف مفهوم کمونیسم
نقش مهمی به عهده داشته است.
 
درک رهبری حزب توده
حتی
از
فلسفه مارکسیستی ـ لنینیستی
بسیار سطحی و نازل بوده است.

حتی
احسان طبری
درک درستی
 از 
ماتریالیسم دیالک تیکی و تاریخی و دیالک تیک ماتریالیستی
نداشته است.
 
به
همین دلیل
استالینیسم
به جای مارکسیسم ـ لنینیسم اشاعه داده می شود.
 
در نتیجه
انکار وجود خدا و خرافه
برای عضویت در حزب توده  
کفایت می کند.
 
۵
بعد
 از
 اتفاقاتی كه در زندان مشاهده می‌ کند 
از حزب می‌ برد 
  
آیدا
با 
بهره گیری از مفهوم «بریدن از حزب توده»
هندوانه ای
زیر بغل الف بامداد می چپاند
و
چنان وانمود می کند
که
انگار
او
در
حزب توده عضو بوده و کاره ای بوده است.
 
در هر صورت
همان الف بامدادی
که
به خاطر عقایدش به زندان افتاده بود
و
نه
 به خاطر حزب،
همان الف بامدادی
که
به دلیل ایمان آهنین به عقایدش
تن به امضای توبه نامه نداده بود،
پس از مشاهده اتفاقاتی در همان زندان،
از
حزب توده
می برد.
 
بیچاره
حزب توده.
 
این اما به چه معنی است؟
 
۶
بعد
 از
 اتفاقاتی كه در زندان مشاهده می‌ کند 
از حزب می‌ برد 
  
این بدان معنی است
که
الف بامداد
با
تبدیل هواداری از حزب توده به ننگ،
نام 
را
نجات می دهد
 
ولی
در واقع و در عمل
بدتر از امضا کنندگان توبه نامه،
توبه
می کند.

 دلایل قوی آیدا
در این زمینه
شنیدنی 
اند:
 
 ۷
چرا که احساس می‌ كند
 افراد در حزب فدای فرصت‌ طلبی چند نفر می‌ شوند. 
 
دلایل قوی باید و منطقی.
 
چون
اعضای حزب توده
فدای فرصت طلبی چند نفر می شوند،
پس
پیش به سوی بریدن از حزب توده.
 
ایها الناس
کودتایی 
در کشوری پیروز شده،
اعضای رهبری حزب توده
یا
بازداشت، محاکمه و اعدام شده،
یا
از کشور فرار کرده اند
و
یا
توبه کرده اند
و
دعوت به امضای توبه نامه کرده اند.
 
چگونه
و
به چه ترفندی 
می توان
به
 فرصت طلبی چند نفر 
رسید؟
 
۸
چرا که احساس می‌ كند
 افراد در حزب فدای فرصت‌ طلبی چند نفر می‌ شوند. 
  
اگر به فرض محال
قضیه 
از این قرار باشد،
چه باید کرد؟
 
در این صورت
می توان دست به روشنگری علمی و انقلابی زد.
 
یعنی
از
فدا شدن اعضای حزب توسط چند نفر فرصت طلب
ممانعت به عمل آورد.
 
این کار
اما
نه
با
بریدن از حزب 
بلکه
با
افشاندن بذر روشنگری
در
مزرع دل اعضای حزب 
شدنی است.
 
همان
اعضایی
که
الف بامداد
می خواهد توبه نامه ننویسند 
و
بسان حجری و عموی و شلتوکی و یاران
حبس ابد بگیرند
و
یا
اعدام شوند.

۹
می‌ گفت:
«تاریخ بی‌ رحم است. 
پشت سر ما می‌ آید 
و 
همه چیز روشن می‌شود.»
 
زنده باد آیدا
و
الف بامدادش
که
تئوریسین طویله عه «هورا» ست.
 
زباله به عنوان تئوری:
دلیل بی رحمی تاریخ
این است
که
پشت سر آیدا و الف بامداد  
می آید
و
با
آمدنش
همه چیز روشن می شود.
 
پشت سر آیدا و الف بامداد آمدن تاریخ 
تماشایی است.
 
فقط باید از آیدا پرسید:
تاریخ چیست
که
هم
الف بامداد،
«بیرون از تاریخ ایستاده است»
و
هم
همان
«تاریخ پشت سر همان ایستنده در بیرون از تاریخ می آید.»
 
ادامه دارد.
 
 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر