۱۳۹۵ بهمن ۱۷, یکشنبه

متا تحلیلی بر تحلیل یاسر عزیزی در رابطه با دونالد ترامپ (7)


توضیح «کارل مارکس»
بر حقیقت «دونالد ترامپ»
سرچشمه:
صفحه فیسبوک
یاسر عزیزی 
ویرایش و متا تحلیل از
مسعود بهبودی

پیش تر نوشته شد که
«ترامپ هیچ ندارد، هیچ.
او فقط پول دارد.
با اینهمه
یک ‌تنه
دارد اساس سامان مبتذل سیاسی امریکا را
به ریشخند می‌ گیرد.»

·       سؤال آخر این است که منظور یاسر از مفهوم «به ریشخند گرفتن اساس سامان سیاسی مبتذل امریکا» چیست؟

1

ترامپ هیچ ندارد، هیچ.
او فقط پول دارد.
با اینهمه
یک ‌تنه
دارد اساس سامان مبتذل سیاسی امریکا را
به ریشخند می‌ گیرد.

·       برای دادن جواب منطقی و تجربی به این سؤال باید نخست به این سؤال جواب داد که چرا و به چه دلیل اولاد حوا و آدم چیزی را به ریشخند می گیرند؟

·       اجامر قلم به دست ارتجاع فئودالی ـ فوندامنتالیستی ـ روحانی، پس از «مناظره تله ویزیونی عبدالکریم و مصباح و غیره با احسان طبری» در مدفوعات جمهوری جماران، طرز تلفظ واژه «مارکس» توسط احسان طبری را به ریشخند گرفتند.
·       احسان طبری زبان آلمانی می دانست و واژه «مارکس» بسان آلمانی ها بر زبان رانده بود.

·       این بدان معنی است که این جماعت جاهل، فرمگرا هستند.

·       فرم تلفظ واژه معینی را ـ بی اعتنا به صحت تلفظ آن ـ به ریشخند می گیرند.

·       دلیل تجربی و منطقی چنین ریشخندی، خالی بودن کله اجامر از مغز اندیشنده است.
·       چون قادر به پیدا کردن ایراد جدی نبوده اند، فرم تلفظ حریف را به ریشخند گرفته اند.

2


یک ‌تنه
دارد اساس سامان مبتذل سیاسی امریکا را
به ریشخند می‌ گیرد.

·       مثال دیگر از همین اجامر جماران.
·       اینها ـ بی کمترین تردید ـ از فهم شعر نو به طور کلی و بویژه از فهم اشعار شاملو عاجز بوده اند.
·       به همین دلیل دنبال بهانه بوده اند و واژه آیدا در اشعار و عناوین آثار شاملو را به ریشخند گرفته اند که گویا شاملو کم و کیف آیدا را بسان جاکشی به این و آن معرفی کرده است.

·       اما همین اجامر،  نثر عجق ـ وجق جلال آل احمد را و فارسی شلم شوربای روح الله خمینی را و واژه های فئودالی آندو را به عنوان نوآوری در زبان محسوب می داشتند و هر ریشخند منطقی را با تهدید و تحقیر و تخریب و ترور پاسخ می دادند.

·       شاید بتوان گفت که ریشخند چیزی عمدتا دال بر قوت آن چیز است.
·       مگر اینکه ریشخند، متد و اسلوب روشنگری علمی و انقلابی باشد.


·       ریشخند ولتر فرانسوی، شچدرین روسی، فریدون تنکابنی، ریشخند افکار ارتجاعی و اشخاص فاناتیک و مرتجع از موضع عمدتا مترقی، علمی و انقلابی بوده است.

3
یک ‌تنه
دارد اساس سامان مبتذل سیاسی امریکا را
به ریشخند می‌ گیرد.

·       ایراد اول این سخن یاسر این است که هر چیز مبتذل، گندی است که خود می بوید و نیازی به عطار نیست.
·       یعنی بر همگان عیان است و نیازی به افشای آن، از طریق ریشخند و غیره نیست.

·       ایراد دیگر این سخن یاسر این است که مش دونالد، لیاقت فکری و شخصیتی لازم برای افشای اساس سامان سیاسی امریکا را حتی اگر مبتذل نباشد، ندارد.

·       مشخصه مشترک همه انواع فاشیسم و فوندامنتالیسم و پانیسم، بی فرهنگی اجامر مربوطه است.

·       یاسر اگر با فوندامنتالیسم شیعی و سنی، با پانیسم های وطنی، مثلا با پان عیرانیسم، پان ترکیسم، پان کردیسم و با زباله های طرفدار عادولف احمد شاملو چند ثانیه بحث کند، به بی فرهنگی وحشت انگیز اینها پی می برد.
·       اینها غیر از شعور همه چیز دارند و جز فحاشی و چاقوکشی هنری ندارند.

4


یک ‌تنه
دارد اساس سامان مبتذل سیاسی امریکا را
به ریشخند می‌ گیرد.

·       در این سخن یاسر اما هسته ای از رئالیسم هست.

·       فاشیسم و فوندامنتالیسم، دموکراسی فرمال بی یال و دم بورژوازی امپریالیستی را و نهادهای ایده ئولوژیکی مهم آن را، مثلا رسانه های تشکیل نظر امپریالیستی را، 30 عن عن و بی بی 30 و اشپیگل و غیره را عمدا و علنا تار و مار و بی اعتبار می سازد.

·       همین سخن یاسر را استفن بنون ـ رئیس مشاوران ایده ئولوژیکی مش دونالد ـ که خود را لنیینست ـ تروتسکیست خرابکار می نامد، علنا گفته است:
·       هدف من تخریب دموکراسی ایالات متحده امریکا ست.


مش دوناالد اطریش

·       فاشیسم و فوندامنتالیسم، نمایندگان رسانه های رسمی امپریالیستی را نه به جلسات و گردهمائی ها و کنگره های شان  راه می دهند و نا با آنها حاضر به مصاحبه می شوند.

·       مش دونالد و پطری و ماری لوپن و داعش و عردوغان و غیره عمدتا از طریق تویتر و یا رسانه خاص خود مواضع خود را اعلام می دارند.
·       منظور یاسر هم احتمالا همین خرابکاری حضرات است.

·       این اما به چه معنی است؟

5
یک ‌تنه
دارد اساس سامان مبتذل سیاسی امریکا را
به ریشخند می‌ گیرد.

·       این بدان معنی است که مش دونالد و داعش و عردوغان غیره مستقیما با «خلق» (فولک) وارد «رابطه» ی یکطرفه می شوند.  
·       این به معنی بیواسطگی «رابطه» ی پیشوا با «خلق» بی خبر از خرد و خوداندیشی و خودمختاری است.

·       این بی واسطگی، در ترمینولوژی فاشیسم، «خلقی» (فولکیش) نامیده می شود.

·       اگر به سخنان مش دونالد و عردوغان و غیره دقت شود، به برقرار سازی همین رابطه واره یکطرفه بهتر می توان پی برد:
·       ما (شما و من) در انتخابات پیروز شدیم.
·       از این لحظه به بعد کارگران زمام امور را به دست گرفته اند.
·       امریکا، اول از همه.
·       تکرار کنید:
·       امریکا اول از همه.
·       رسانه ها همه دروغ می گویند.

6


یک ‌تنه
دارد اساس سامان مبتذل سیاسی امریکا را
به ریشخند می‌ گیرد.

·       یاسر در واژه «مبتذل» نیز رئالیسمی را گنجانده است:
·       اساس سامان سیاسی امپریالیسم واقعا هم مبتذل است.

·       این بدان معنی است که دموکراسی فرمال بورژوائی آغازین (در مرحله سرمایه داری مبتنی بر رقابت آزاد) بی محتوا شده است.
·       به پوسته ای بی هسته مبدل شده است.
·       به فرم بی محتوائی مبدل شده است:
·       در حرف شکنجه ممنوع است.
·       ولی در عمل مانعی ندارد.
·       در گوانتانامو دیده اند.   

·       مش دونالد این «اساس سامان مبتذل سیاسی» امپریالیسم را هم به ریشخند می گیرد.

·       شکنجه های معینی را که از فرط شوری حتی سنای ایالات متحده امریکا ممنوع اعلام کرده، مش دونالد و در پشت پرده حزب جمهوری خواه امریکا، مجاز و مفید و واجب می داند.
·       بمب اتمی را اکنون دیگر می توان و باید به عنوان تسلیحات جنگی مجاز به کار برد.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر