ویرایش و تحلیل از
یدالله سلطان پور
در
آن روزها
جاذبه
نام چریک
کوچه و خیابان را پر کرده بود.
چریک
در قصه ها و تخیلات جوان ها
قهرمان
نجات و پیروزی بود
·
قبل از پرداختن
به عوامل اوبژکتیو و سوبژکتیو خارجی تشکیل جو چریکی در ایران و دیگر کشورهای جهان،
به خودویژگی های جریان تروریستی موسوم به مبارزه مسلحانه در ایران نظر می اندازیم:
1
در آن روزها
جاذبه نام چریک
کوچه و خیابان را پر کرده بود.
چریک در قصه ها و تخیلات جوان ها
قهرمان نجات و پیروزی بود
·
وجه مشترک همه
این گروهک ها و سازمان های تروریستی («چریکی»)، ضدیت با روشنگری، رنسانس، تجدد و پیشرفت
اجتماعی بوده است.
·
هنوز هم که هنوز
است، احدی از این گروهک ها و سازمان های تروریستی یافت نمی شود که قادر به تفکر مفهومی
بخور و نمیری باشد.
·
سران همین گروهک
ها و سازمان ها ـ همه از دم ـ اهل هارت و پورت اند و لاغیر.
·
این هنوز چیزی نیست.
2
·
چیز این است که
این اجامر، کمترین تمایلی به آموزش تفکر به طور کلی ندارند، تفکر مفهومی پیشکش.
·
این هم هنوز چیزی
نیست.
·
اگر کله کسی
گورستان سلول ها باشد، نمی توان از او انتظار تفکر داشت.
·
نرود میخ آهنین در
سنگ.
·
پیش شرط تفکر،
داشتن کله ای است که حاوی ساز و برگ تفکر باشد.
·
مغز سالم اما در آدمیان
سالم است.
3
·
مسئله حیرت انگیز
این است که این اجامر علیرغم فقدان مغز اندیشنده در کاسه سر، شب و روز به منبر می روند
و از منابر امپریالیستی مثلا 30 عن عن و بی بی 30 و غیره موعظه می کنند.
·
معرکه اند.
·
امپریالیسم در
امریکا و اروپا از این اجامر، اسباب تفنن و تفرج ساخته است:
·
حضرات وقتی وارد
پارلمان اروپا و یا سنای امریکا می شوند، هورای غرای سران بی شرم امپریالیسم، زمین
و زمان را به لرزه در می افکند و این اجامر به زبان شیرین فارسی به پیرامون خود پرت
و پلا پرتاب می کنند.
·
تنها دستاورد این
تشبثات، حراج بی پروای آبروی ایران و ایرانی است.
·
فقدان سواد با فقدان
صداقت، دست در دست و شانه به شانه می رود.
4
در آن روزها
جاذبه نام چریک
کوچه و خیابان را پر کرده بود.
چریک در قصه ها و تخیلات جوان ها
قهرمان نجات و پیروزی بود
·
وجه مشترک منفی و
مهم دیگر این دار و دسته های تروریستی، آنتی کمونیسم بوده است.
·
همه این دار و
دسته های تروریستی، بدترین دشمنان توده و حزب توده بوده اند.
·
کماکان هم هستند.
·
این آنتی کمونیسم
اما در فرم های متفاوت و متنوعی عرض اندام کرده است:
الف
مهدی عراقی
از فدائیان اسلام
در آن روزها
جاذبه نام چریک
کوچه و خیابان را پر کرده بود.
چریک در قصه ها و تخیلات جوان ها
قهرمان نجات و پیروزی بود
·
فرم اول این آنتی
کمونیسم، اسلامی بوده است.
·
قدمت آنتی کمونیسم
اسلامی به مراتب بیشتر از قدمت آنتی کمونیسم لائیک بوده است.
·
سازمان فدائیان
اسلام، دهه ها قبل از تشکیل سازمان مجاهدین خلق و سازمان فدائیان خلق و لیملام و
دیمدام تشکیل شده و وارد عمل تروریستی شده است.
·
کماکان هم به
احتمال قوی فعال است.
·
محافظان آغازین خمینی
از همین فدائیان فئودالی اسلام بوده اند.
·
بعضی از آنها در
زندان های ممد رضا نیز بوده اند.
·
ترور بزرگ ترین روشنگر
تاریخ ایران، احمد کسروی و منشی اش توسط فدائیان اسلام انجام یافته است.
·
سید علی در
مصاحبه ای از همین ترور بی شرمانه حمایت و دفاع کرده است.
ب
در آن روزها
جاذبه نام چریک
کوچه و خیابان را پر کرده بود.
چریک در قصه ها و تخیلات جوان ها
قهرمان نجات و پیروزی بود
·
پس از پیروزی
انقلاب بورژوائی سفید، آنتی کمونیسم اسلامی، بخشا خود را مدرنیزه کرده است.
·
جریانات مجاهدین
خلق و دکتر شریعتی شیاد و غیره، فرم مدرنیزه گشته آنتی کمونیسم اسلامی بوده اند.
·
تفاوت این فرقه آنتی
کمونیستی با فرقه فدائیان اسلام در ماسک های شان است:
·
فدائیان اسلام،
حتی در زندان حاضر به ترور توده ای ها بوده اند.
·
مجاهدین خلق و
شریعتی و غیره در حرف از مارکسیسم و سوسیالیسم هم به نحوی از انحاء «دفاع» می
کنند.
·
اگر کسی جلودار این
اجامر نشود، خود را مارکسیست اسلامی قلمداد می کنند و دست به عوامفریبی عمیق تر می
زنند.
·
ولی هر دو فرقه آنتی
کمونیسم اسلامی، مظاهر مطلق تزویر و تظاهر و تقیه و ریا و خنجر از پشت اند.
·
اعتماد به هر
کدام از این فرقه های آنتی کمونیستی، نشانه بارز خریت است.
پ
در آن روزها
جاذبه نام چریک
کوچه و خیابان را پر کرده بود.
چریک در قصه ها و تخیلات جوان ها
قهرمان نجات و پیروزی بود
·
آنتی کمونیسم لائیک،
علیرغم داشتن ماهیت طبقاتی فئودالی واحد با آنتی کمونیسم اسلامی، بی شرمانه خود را
نماینده اصلی و اصیل کمونیسم در ایران جا زده و می زند.
·
این زباله های
فدائی از دار و دسته ی اشرف دهقانی تا اقلیت و اکثریت و کشتگر و غیره، در بیگانگی
مطلق با مارکسیسم ـ لنینیسم و توده مولد و زحمتکش، سنگ طبقه کارگر به سینه می
زنند.
·
اینها پس از
امحای عمیق حزب توده، عرصه را برای یکه تازی عوامفریبانه خالی یافته اند.
·
سؤال این است که
چگونه و چرا نمایندگان آنتی کمونیست اشرافیت بنده دار و فئودال و روحانی و بورژوائی
واپسین توانسته اند خود را، کمونیست دو آتشه جا بزنند، بی آنکه آب از آب تکان
بخورد؟
·
ما باید در ادامه
این تحلیل به این پرسش پاسخ دهیم.
·
چون آلترناتیو سازی
از آنتی کمونیسم برای کمونیسم، خاص ایران نبوده و نیست.
·
در همه کشورهای
جهان بی سامان چنین بوده و است و خواهد بود.
5
در آن روزها
جاذبه نام چریک
کوچه و خیابان را پر کرده بود.
چریک در قصه ها و تخیلات جوان ها
قهرمان نجات و پیروزی بود
·
وجه مشترک دیگر همه
انواع آنتی کمونیسم، وجه مشترکی معرفتی ـ نظری (تئوری شناخت) است.
·
عناصر مهم این
وجه مشترک معرفتی ـ نظری به شرح زیر اند:
الف
·
تئوری نخبگان
ب
·
سوبژکتیویسم معرفتی
پ
·
فرمالیسم
·
این سه گشتاوری معرفتی
ـ نظری باید مورد بررسی همه جانبه قرار گیرند.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر