ویرایش و تحلیل از
یدالله سلطان پور
در
آن روزها
جاذبه
نام چریک
کوچه و خیابان را پر کرده بود.
چریک
در قصه ها و تخیلات جوان ها
قهرمان
نجات و پیروزی بود
·
این وصف حال سطحی
که حیدر از کودکان و بزرگسالان کودک واره جامعه در آن زمان و در آن سامان عرضه می
دارد، درست است.
·
هنر، ولی نه وصف
«حال»، بلکه کشف دلایل تشکیل «حال» است.
·
سؤال این است که
چرا در پیشرفته ترین کشور خاورمیانه به این سادگی ها، سهولت ها و سهل انگاری ها،
جو چریکی تشکیل می شود؟
·
ایران هیچ چیز
ارزشمندی هم نداشته باشد، فلاسفه ی خردگرائی از طراز فردوسی و سعدی داشته است.
·
ایران هیچ چیز
ارزشمندی هم نداشته باشد، حزبی از طراز حزب توده داشته است که حسرت داشتنش را ملل
دیگر خاور میانه در دل داشته اند.
·
آخر چگونه اینهمه
میراث از یاد می رود و بر باد می رود؟
1
در آن روزها
جاذبه نام چریک
کوچه و خیابان را پر کرده بود.
چریک در قصه ها و تخیلات جوان ها
قهرمان نجات و پیروزی بود
·
برای کشف علل این
فاجعه، باید جامعه و جهان را، طبقه حاکمه ملی و بین المللی را، ترفند های متنوع
طبقه حاکمه ملی و بین المللی را زیر ذره بین تحلیل گذاشت:
2
در آن روزها
جاذبه نام چریک
کوچه و خیابان را پر کرده بود.
چریک در قصه ها و تخیلات جوان ها
قهرمان نجات و پیروزی بود
·
پس از کودتای 28
مرداد، جنبش انقلابی توده ای به طرز خشن و خونین و بی رحمانه ای در هم کوبیده می
شود.
·
همه نهادهای
انقلابی توده از انجمن ها، اتحادیه ها، سندیکاها تا مطبوعات و احزاب و سازمان های
زنان و جوانان به آتش کشیده می شوند و نابود می شوند.
·
توده، همه
دستاوردهای دموکراتیک و انقلابی خود را در مدت کوتاهی از دست می دهد.
·
با قلع و قمع
فیزیکی حزب توده، توده به غول بی سر و بی سرداری تنزل می یابد.
2
در آن روزها
جاذبه نام چریک
کوچه و خیابان را پر کرده بود.
چریک در قصه ها و تخیلات جوان ها
قهرمان نجات و پیروزی بود
·
پس از امحای
فیزیکی حزب توده، تخریب فکری، تئوریکی، اتیکی و ایده ئولوژیکی آن به طرز پیگیری
آغاز می شود.
·
شریف ترین و خادم
ترین و خردگراترین حزب توده های مولد و زحمتکش مظلوم و معصوم کشور، در طرفة العینی
به مثابه حزبی خاین و خودفروش و بی وطن و بی همه چیز جا زده می شود.
·
این بدترین ستم
ارتجاع فئودالی ـ بورژوائی و امپریالیسم بر توده و حزب توده بوده است.
·
حزب توده را فقط
با کشتار سران سلحشورش نمی شد، نابود ساخت.
·
به همین دلیل
تهاجم همه جانبه پیگیر وسیعی بر ضد آن آغاز می شود:
3
در آن روزها
جاذبه نام چریک
کوچه و خیابان را پر کرده بود.
چریک در قصه ها و تخیلات جوان ها
قهرمان نجات و پیروزی بود
·
از تسلیم برخی از
سران حزب توده، بهانه و دستاویزی برای تخریب اعتبار حزب توده سرهم بندی می شود و
به خورد توده داده می شود.
·
شطی از خونی که
از اندام توده و حزب توده روان بوده، فراموش می شود و حزب توده به عنوان حزبی سست بنیاد
و سازش طلب و تسلیم طلب تحریف می شود.
·
بر پایه این
روانشناسی مبتنی بر تحریف است که گروه های افراطی اولترا چپ از بقایای حزب توده
تشکیل می شوند و تحت عناوین مختلف به تخریب تئوریکی ـ اتیکی ـ ایده ئولوژیکی حزب
توده از درون می پردازند.
·
وحدت آهنین حزب
توده در تفرقه ایده ئولوژیکی و تشکیلاتی برباد می رود.
·
هر ننه قمری حزب
توده ای سرهم بندی می کند:
·
سازمان عنقلابی
حزب توده
·
سازمان
استالینیستی حزب توده
·
سازمان مائوئستی
حزب توده
·
سازمان خوجه
ئیستی حزب توده
·
سازمان خلیلیستی
حزب توده و الی آخر.
4
جلال آل احمد و پدرش
·
یکی از دار و
دسته های انشعابی از حزب توده، ظاهرا همین سازمان چریک های فدائی فئودالی تحت
الهامات جلال آل احمد و احمد شاملو
غلامحسین ساعدی و تحت تأثیر فردی به نام بیژن جزنی از جبهه ملی بوده است:
الف
·
جلال آل احمد با
خلیل ملکی و شرکاء با شعار خط سوم از حزب توده انشعاب کرده بود و بعدا از دار و
دسته ی خلیل ملکی هم انشعاب کرده بود و با تحریر جفنگی به نام «غرب زدگی» منادی
شعار معروف «نه شرقی ـ نه غربی ـ جمهوری تئوکراتیکی ـ اسلامی» بود.
ب
·
احمد شاملو با
شعرای توده ای رفت و آمد داشت و اشعاری راجع به شهدای حزب توده (کیوان و سیامک و
روزبه و وارطان و این و آن) سروده بود.
·
پدر ارتشی اش و خودش
از طرفداران فاشیسم و ناسیونال ـ سوسیالیسم و نیچه ئیسم بوده است.
پ
·
غلامحسین ساعدی
از دوستان نیما یوشیج و جلال آل احمد و احمد شاملو بوده و در ایام کودکی با فرقه
دموکرات آذربایجان همکاری داشته است.
ت
·
بیژن جزنی در 13
ـ 14 سالکی از رهبران سازمان «جوانان» حزب توده بود و کلی شق القمر کرده بود و بعد
به جبهه ملی پیوسته بود.
·
مراجعه کنید به
تحلیل آثار جلال آل احمد، احمد شاملو و غلامحسین ساعدی و بیژن جزنی در تارنمای دایرة المعارف روشنگری
5
در آن روزها
جاذبه نام چریک
کوچه و خیابان را پر کرده بود.
چریک در قصه ها و تخیلات جوان ها
قهرمان نجات و پیروزی بود
·
همه افراد و
احزاب و دار و دسته های منشعب از حزب توده، بدون استثناء زباله بوده اند.
·
زباله هستند و
زباله خواهند بود.
·
همه این احزاب و دار و دسته های منشعب از حزب توده، همه از دم، طویله
اند.
6
در آن روزها
جاذبه نام چریک
کوچه و خیابان را پر کرده بود.
چریک در قصه ها و تخیلات جوان ها
قهرمان نجات و پیروزی بود
·
یکی از دلایل
تشکیل جو چریکی در جامعه، تبدیل دار و دسته های تروریستی ـ نیهلیستی ـ فاشیستی ـ
فئودالی فدائیان خلق و مجاهدین خلق، به بازوی مسلح اشرافیت بنده دار و فئودال و
روحانی بوده است.
·
تحت حمایت طبقاتی
ارتجاع فئودالی ـ فوندامنتالیستی ـ روحانی بوده که این دار و دسته ها جاذبه فراگیر
کسب می کنند و دل و دین کودکان مدارس و بزرگسالان خرفت و خر وابسته به اقشار
بینابینی جامعه را می ربایند.
6
در آن روزها
جاذبه نام چریک
کوچه و خیابان را پر کرده بود.
چریک در قصه ها و تخیلات جوان ها
قهرمان نجات و پیروزی بود
·
دار و دسته های
تروریستی ـ نیهلیستی ـ فاشیستی ـ فئودالی فدائیان خلق و مجاهدین خلق، با خرابکاری
های شان فقط رژیم انقلاب بورژوائی سفید را تضعیف نمی کنند، بلکه ضمنا به تضعیف همه
جانبه حزب توده می پردازند.
·
منطقی و قانونمند
هم همین است:
·
نمی توان بر ضد
انقلاب بورژوائی سفید وارد عمل شد و خنجر بر ستون فقرات توده های دهقانی و کارگری و
پیشه وری و حزب توده فرود نیاورد.
·
حزب توده که فقط
دکان های سیاسی با تابلوی حزب توده نیست.
·
حزب توده ایده
ئولوژی است.
·
حزب توده ایده
ئولوژی توده های مولد و زحمتکش شهر و روستا است.
·
حزب توده در ورای
این اسکلت ها ادامه حیات می دهد.
·
حزب توده روح و
شعور مادیت یافته ی لایزال توده است.
·
اگر توده، خدای
خاک است.
·
حزب توده، انعکاس
انتزاعی توده در آیینه جان است.
·
حزب توده، روح و
شعور توده است.
·
حزب توده را نمی
توان نابود ساخت.
·
تا توده وجود
دارد، حزب توده هم وجود خواهد داشت.
7
در آن روزها
جاذبه نام چریک
کوچه و خیابان را پر کرده بود.
چریک در قصه ها و تخیلات جوان ها
قهرمان نجات و پیروزی بود
·
نیت اصلی وحدت
عمل همه افراد و شخصیت ها و دار و دسته های سیاسی و فکری و هنری و مذهبی
مرتجع از تشکیل جو چریکی، تخریب انقلاب سفید، امحای دستاوردهای ارجمند آن و تضعیف
حزب توده بوده است.
·
بدون ساز و برگ
دیالک تیکی نمی توان از این کلاف سر در گم، سر در آورد:
·
ما با دیالک تیک
منفی نفرت انگیزی سر و کار داشته ایم:
·
هم رژیم انقلاب
سفید تحت توصیه های مشاورین یانکی، به تضعیف مادی و روحی و روانی حزب توده کمر
بسته بود و هم بدترین دشمنان آن رژیم، یعنی اشرافیت بنده دار و فئودال و روحانی و
بورژوازی سنتی ـ بازاری ـ مذهبی.
·
این بخشی از علل
داخلی تشکیل جو چریکی در جامعه بی سر و سامان بوده است.
·
تشکیل جو چریکی
اما علل بین المللی (خارجی) مادی و فکری و ایده ئولوژیکی هم داشته است که باید کشف
و افشا شوند.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر