۱۳۹۵ بهمن ۲۰, چهارشنبه

فرماسیون اجتماعی ـ اقتصادی (2)


پروفسور دکتر ولفگانگ پطر ایشهورن  
برگردان
 شین میم شین

7
·       محتوای اصلی مفهوم «فرماسیون اجتماعی ـ اقتصادی» عبارت است از پیوند دیالک تیکی میان نیروهای مولده، مناسبات تولیدی و روبنا.

·       تجزیه و تحلیل این پیوند دیالک تیکی حاکی از آن است که هر جامعه از یک «سیستم ارگانیکی» تشکیل می یابد.

8
·       به نظر مارکس، چنین سیستمی وقتی می تواند به یک توتالیته (کلیت) تبدیل شود که «ما کلیه عناصر جامعه را تابع آن تلقی کنیم و یا ارگان هائی را که جامعه هنوز ندارد، از آن استخراج کنیم.
·       آنگاه این سیستم بطور تاریخی به کلیتی بدل می شود.»
·       (مارکس، «گروندریسه»، ص 189)

9
·       مفهوم فلسفی ـ سوسیولوژیکی «فرماسیون اجتماعی ـ اقتصادی» برای کلیه علوم اجتماعی از اهمیت مرکزی برخوردار است.

·       (مفهوم فرماسیون اجتماعی ـ اقتصادی از  مفاهیم مهم ماتریالیسم تاریخی است. مترجم)  

10
·       به کمک این مفهوم است، که از جامعه مفهومی علمی ـ ماتریالیستی به دست می آید.
·       مفهومی که تفکر سوسیولوژیکی (جامعه شناسی) را بر پارامترهای واقعی، بطور تجربی تعیین پذیر و آزمون پذیر مجهز می سازد و همزمان طرح کلی جامعی از حیات اجتماعی تاریخی و پیوندهای سیستمی آن عرضه می کند.

11
·       تئوری فرماسیون اجتماعی ـ اقتصادی، بمثابه تئوری ماتریالیستی ـ تاریخی، نه با گمانورزی های ایدئالیستی و حدسیات سوبژکتیویستی راجع به جامعه سازگار است و نه با امپیریسم پوزیتیویستی رایج در جامعه شناسی بورژوائی
·       (لنین، «مجموعه آثار»، جلد 1، ص 131)

12
·       کشف پیوند سیستماتیکی بطور مادی مشروط هر فرماسیون اجتماعی، همانطور که لنین خاطر نشان می شود، امکان گذار «از توصیف پدیده های اجتماعی (و ارزیابی آنها از نقطه نظر ایدئال) به حلاجی علمی پیگیر را فراهم می آورد که به عنوان  مثال تفاوت میان کشورهای مختلف سرمایه داری را نشان می دهد و ضمنا وجه مشترک آنها را مورد بررسی قرار می دهد.»
·       (لنین، «مجموعه آثار»، جلد 1، ص 131)

13
·       تئوری فرماسیون اجتماعی ـ اقتصادی، علاوه بر این، در پیوند تنگاتنگی با کشف قانونمندی های عینی توسعه اجتماعی قرار دارد.

14
·       لنین خاطرنشان می شود که «تنها تعیین مناسبات تولیدی ـ بمثابه منشاء مناسبات اجتماعی و تعیین سطح توسعه نیروهای مولده بمثابه شالوده مناسبات تولیدی ـ بنیان استواری برای توضیح توسعه فرماسیون اجتماعی، بمثابه روند تاریخی ـ طبیعی فراهم می آورد.»
·       (لنین، «مجموعه آثار»، جلد 1، ص 131)

15
·       تئوری فرماسیون اجتماعی ـ اقتصادی با کشف یک روند توسعه تاریخی (که بصورت روند پیدایش، توسعه و تعویض فرماسیون های اجتماعی ـ اقتصادی انجام می یابد و تابع قانونمندی های معینی است)، راه را به روی سوبژکتیویسم، یاوه سرائی خودسرانه و گمانورزی در رابطه با تحلیل و ارزیابی توسعه تاریخی می بندد.

16
·       تئوری ماتریالیستی ـ تاریخی فرماسیون اجتماعی ـ اقتصادی، بر خلاف تئوری اجتماعی بورژوائی، با معضل لاینحلی مواجه نمی شود.

17
·       تئوری اجتماعی بورژوائی برای توضیح علمی، اگرچه یک روند عینی را پیش شرط قرار می دهد، ولی توسعه اجتماعی را آشکارا محصول کردوکار انسان هائی قلمداد می کند که آگاهانه و عمدی عمل می کنند.

·       (تئوری اجتماعی بورژوائی از سوئی دیالک تیک جبر و اختیار را تخریب می کند، اختیار را مطلق می کند و جبر را دور می اندازد و از سوی دیگر دیالک تیک خودپوئی و آگاهی را تخریب می کند، خودپوئی را دور می اندازد و آگاهی را مطلق می کند.
·       این اولا حاکی از متد متافیزیکی حضرات است.
·       این ثانیا حاکی از سوبژکتیویسم معرفتی حضرات است.
·       این ثالثا دال بر ولونتاریسم (اراده گرائی) در بینش حضرات است.
·       این رابعا دال بر وجه مشترک حضرات با آنارشیسم است. مترجم)

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر