پروفسور دکتر
مانفرد بور
پروفسور دکتر
ماتهویس کلاین
برگردان
شین میم شین
12
· ماتریالیسم
دیالک تیکی و تاریخی
حاوی آن چنان شاخص هائی است که آن را بمثابه اولین علم
فلسفی از کلیه فلسفه های پیشین متمایز و ممتاز می سازند.
13
· مارکسیسم ـ
لنینیسم فلسفه را
بمثابه فرمی از شعور اجتماعی در نظر می گیرد.
14
· این بدان معنی است که هر فلسفه (جهان بینی)
ـ در آخرین تحلیل ـ بوسیله مناسبات اجتماعی ـ اقتصادی فرماسیون های اجتماعی مختلف
که انسان ها تحت سلطه شان کار و زندگی می کنند، تعیین می شود.
· مراجعه کنید به فرماسیون
اجتماعی ـ اقتصادی در تارنمای دایرة المعارف روشنگری
15
· هر فلسفه ای با منافع و حوایج
طبقات و اقشار اجتماعی معینی پیوند نا گسستنی دارد.
· یعنی هر فلسفه حاوی خصلت
طبقاتی است و آگاهانه و یا نا آگاهانه جانبدار است.
16
· ماتریالیسم
دیالک تیکی و تاریخی
ـ به این معنا ـ خود را آگاهانه بمثابه فلسفه طبقه کارگر می داند و این طبقه را به
منافع و رسالت تاریخی اش آگاه می سازد و به طبقه کارگر راه رهایش همزمان خود و
بشریت را نشان می دهد.
17
· دلیل ماهیت
اوپتیمیستی (مبتنی بر خوش بینی تاریخی) و عمیقا هومانیستی ماتریالیسم دیالک
تیکی و تاریخی از این رو ست
· و لذا می توان گفت که در کانون
فلسفه مارکسیستی ـ لنینیستی، انسان قرار دارد.
· البته نه بمعنای فلسفه انسان، بلکه بمعنای فلسفه
ای برای انسان.
18
· مشخصه دیگر ماتریالیسم دیالک
تیکی و تاریخی عبارت است از تعلق آن به پراتیک.
· مراجعه کنید به دیالک تیک
پراتیک و تئوری در تارنمای دایرة المعارف روشنگری
19
· تئوری و پراتیک در این فلسفه، وحدتی نا گسستنی با هم تشکیل می
دهند.
20
· تعلق ماتریالیسم دیالک تیکی و
تاریخی به پراتیک، آن را به وسیله تغییر جهان و راهنمای عمل مبدل می سازد.
21
· و لذا می توان گفت که فلسفه
مارکسیستی ـ لنینیستی عمیقا فلسفه انقلاب است.
· فلسفه ای است که هدفش تغییر
مناسبات اجتماعی موجود و برقراری مناسبات اجتماعی نوین و شایسته انسانی، یعنی
مناسبات سوسیالیستی است.
ادامه دارد
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر