احسان طبری
(1295 ـ 1368)
چگونه بحث کنیم؟
نامه مردم شماره 194
(27 اسفند 1358)
تحلیلی از
شین میم شین
تز نهم
بحث با این قبیل اشخاص که جویای حقیقت
نیستند،
جز «خون خود را سیاه کردن»،
جز صرف انرژی بدون کسب نتیجه،
چه فایدهای دارد؟
·
بینش احسان طبری بنا بر تزهای نه گانه فوق، حاوی مشخصات معرفتی
بارز زیر است:
الف
·
بینش طبری سوبژکتیویستی است.
·
در تزهای فوق الذکر طبری، سوبژکت بحث
یکه تاز میدان است.
·
سخن عمدتا از سوبژکت بحث است.
·
سخن طبری عمدتا از مشخصات سوبژکت بحث
است.
ب
·
سوبژکتیویسم طبری، در تزهای فوق
الذکر، ضمنا سوبژکتیویسم ناپیگیری است.
·
سوبژکت بحث در بینش احسان طبری، نه
رئالیستی، بلکه ایرئالیستی است.
·
طبری دو طرف بحث (سوبژکت بحث) را بطرز رئالیستی در نظر نمی گیرد.
·
طلاب طبری، یعنی توده ای ها، ظاهرا
علامه دهرند.
·
بی عیب و نقص اند.
·
حاملین و مبلغین حقیقت مطلق اند.
·
فقط باید به منبر روند و گوساله
های خدا را ارشاد کنند.
·
تجربه اما حکایتی دیگر دارد.
·
توده ای ها اصلا سواد تئوریکی ندارند.
·
توده ای ها از تفکر مفهومی بکلی بی
خبرند.
ت
·
سوبژکتیویسم احسان طبری، علاوه بر
این، سوبژکتیویسمی سطحی و صوری و مکانیکی و ایدئالیستی است.
·
در سوبژکتیویسم طبری، سوبژکت بحث، یعنی
طرف مقابل که باید ارشاد شود، چیزی کمتر از گوساله است.
·
چیزی فاقد هویت طبقاتی است.
·
بیشتر به مهره شبیه است تا به عضو جامعه.
·
به همین دلیل اکثر آثار طبری نه آموزنده
اند و نه سازنده.
·
نتیجه اش همین است که می بینیم.
·
اعضای حزب توده پس از کودتا، به
مهره شبیه اند تا به آدم.
·
دیروز مسئول استانی بوده اند و
امروز زیر علم اوباما سینه و زنجیر و قمه و قداره می زنند.
·
دیروز کادر حزبی پر هارت و پورتی
بوده اند و امروز برای لیبر پارتی (حزب کار) انگلیس خود را جر می دهند.
·
دیروز عضو کمیته مرکزی کذائی بوده
اند و امروز در بی بی سی و سی عن عن و غیره عرعر می کنند.
پ
بحث با این قبیل اشخاص که جویای حقیقت
نیستند،
جز «خون خود را سیاه کردن»،
جز صرف انرژی بدون کسب نتیجه،
چه فایدهای دارد؟
·
دیگر ایراد بینشی خطرناک احسان طبری، فرمالیسم است.
·
تزهای فوق الذکر طبری، عمدتا به فرم بحث اختصاص دارد و
نه به محتوای بحث.
ث
بحث با این قبیل اشخاص که جویای حقیقت
نیستند،
جز «خون خود را سیاه کردن»،
جز صرف انرژی بدون کسب نتیجه،
چه فایدهای دارد؟
·
ایراد مهم دیگر طبری ایراد اسلوبی
است:
·
طبری از طرز تفکر دیالک تیکی بی
خبر است.
·
اگر طبری از لنینیسم لبی
تر کرده بود، می بایستی ـ قبل از همه ـ متد و یا اسلوب بحث را به طلاب توده ای بیاموزد:
1
·
چگونگی گذار از عام به خاص را و
برگشت از خاص به عام را
2
·
چگونگی گذار از کل به جزء را و
برگشت از جزء به کل را
3
·
چگونگی گذار از مشخص به مجرد را و برگشت
از مجرد به مشخص را
1
بحث با این قبیل اشخاص که جویای حقیقت
نیستند،
جز «خون خود را سیاه کردن»،
جز صرف انرژی بدون کسب نتیجه،
چه فایدهای دارد؟
·
«این قبیل اشخاص» بلحاظ طبقاتی دارای
چه هویتی اند؟
·
دهقانند؟
·
پیشه ورند؟
·
کارگرند؟
·
فئودال اند؟
·
بچه فئودال اند؟
·
آخوند ویا بچه آخوندند؟
·
شاهزاده و یا بچه بورژوا هستند؟
·
عضو سپاه توده رنج اند و یا جزو طبقه
حاکمه انگل؟
2
بحث با این قبیل اشخاص که جویای حقیقت
نیستند،
جز «خون خود را سیاه کردن»،
جز صرف انرژی بدون کسب نتیجه،
چه فایدهای دارد؟
·
جویای حقیقت بودن امری سوبژکتیو
است.
·
هر پدیده سوبژکتیو، علت و یا علل اوبژکتیو
و معرفتی دارد.
·
اینکه کسانی کمترین تمایلی به
جستجوی حقیقت عینی ندارند، چه بسا اصلا دست خودشان نیست.
·
حقیقت عینی فقط برای توده رنج عزیز
است.
·
حقیقت عینی فقط برای توده رنج
پرستیدنی است و نه برای اعضای طبقه حاکمه انگل.
·
حقیقت عینی فقط برای توده مولد و زحمتکش
کلید گشایش قفل های بسته و حاوی و حامل نیرو و انرژی رهائی بخش است.
3
بحث با این قبیل اشخاص که جویای حقیقت
نیستند،
جز «خون خود را سیاه کردن»،
جز صرف انرژی بدون کسب نتیجه،
چه فایده ای دارد؟
·
منظور از حقیقت چیست؟
·
هراس از آن است که طبری از حقیقت
تعریف پراگماتیستی داشته باشد:
·
به زعم طبری حقیقت آن است که با
تخیلات رهبری حزب توده، انطباق داشته باشد.
·
ابلاغ حقیقت کذائی در قاموس طبری،
ابلاغ خط مشی شلم شوربای حزب توده است.
·
این اما به چه معنی است؟
4
بحث با این قبیل اشخاص که جویای حقیقت
نیستند،
جز «خون خود را سیاه کردن»،
جز صرف انرژی بدون کسب نتیجه،
چه فایدهای دارد؟
·
این به معنی انکار و یا نسیان عینیت
حقیقت است.
·
این به معنی سوبژکتیویزه کردن حقیقت
است.
·
این بدان معنی است که حقیقت آن است
که برای حزب معینی سودمند باشد.
·
این ـ در تحلیل نهائی ـ فرمی از
پراگماتیسم است.
·
باید در ادامه تحلیل ببینیم.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر