جمعبندی از
مسعود بهبودی
مشکل اصلی در هماندیشی (مبادله فکری)
با ایرانی ها این است که نظر را هیچ می انگارند
و به صاحب نظر می پردازند.
1
مسئله اینجا
نظر شما و یا ما نیست.
2
مسئله حقیقت عینی است که مستقل از انسان ها وجود دارد.
3
پرستیدنی هم حقیقت عینی است و نه این و آن
4
انسان ها یا باید متمدنانه هماندیشی برابر حقوق کنند
صادقانه و صریح ابراز نظر کنند تا حقیقت در اثر تضارب فکری رخ نماید
و یا باید تفنگ بردارند و شقیقه همدیگر را نشانه روند.
طبقه حاکمه کیست
که او بر ضدش مبارزه کرده؟
1
طبقه حاکمه را باید از ضد دیالک تیکی آن باز شناخت
2
از توده زحمت و در رأس آن پرولتاریا
3
طنز نویس باید سنگر پرولتری داشته باشد تا طنز نیوس باشد.
4
مرگ بر فلان مهره
فقط به درد عوامفریبی می خورد.
5
ما پس از میرزا علی معجز و افراشته و بطرز کمرنگی تنکابنی و عمران صلاحی
طنز نویس نداشته ایم
6
پیش شرط طنز نویسی همین است.
7
این فقط نظر ما نیست.
8
این نظر عامی است که تنکابنی نیز نمایندگی می کند.
9
طنز نویس عصر حاضر
باید سنگر توده ای اصیل داشته باشد
و گرنه طنزش زباله از کار در می آید.
10
شاعر هم اگر سنگر توده ای نداشته باشد
شعرش فقط ارزش صوری کسب می کند
و بلحاظ محتوا بی ارزش می گردد
11
به همین دلیل اکنون شاعر مترقی نداریم
12
جای زهری و کسرائی خالی مانده است.
13
طنز نیرومند و عمیق شچدرین و چخوف نیز
به خاطر سنگر خلقی آنها ست.
14
عمران صلاحی هم به خاطر سمتگیری خلقی اش
طنزش
کم و بیش
به دل می نشیند.
15
ولی طنز همه اینها در مقایسه با طنز چخوف و شچدرین و معجز و صابر قوی نیست.
16
ما اشعار طنز آمیز معجز را ترجمه و تحلیل و منتشر می کنیم
17
شما نمی توانید طنز نویس فاشیستی و یا فوندامنتالیستی پیدا کنید که طنزش ارزش خواندن داشته باشد.
متد مقایسه لازم است، ولی کافی نیست
1
با متد مقایسه می توان به توجیه هر دروغی نایل آمد.
مثال:
1
تو خودت یکی از آوارگانی.
2
اما می توانی ذلت زیست خود را
با ذلت آوارگان مثلا سوری در برف و یخبندان لبنان
مورد مقایسه قرار دهی
و به این نتیجه رسی که بهشتی به نصیب برده ای.
3
چون مقایسه مانع یاد آوری ذلتی می شود که
خودت در فرار از جهنم اجامر جماران
تحمل کرده ای.
4
در کشورهای امپریالیستی،
مثلا در ایتالیا بطور غیرمستقیم و در نهایت بی طرفی،
وضع زندگی کارگران ایتالیا را با وضع زندگی کارگران بنگلادش و درآمد آن دو را با هم مورد مقایسه قرار می دهند.
همین و بس.
5
تا خوانننده و شنونده جفنگ
نتیجه مورد علاقه طبقه حاکمه را بگیرد
و شکرگزار کنسرن های سرمایه داری باشد
و راضی از وضع موجود باشد و دم نزند.
صالحی نیا
دو زاری اش کج و کوله است.
1
این دو زاری درست بشو هم نیست.
2
درد طبقاتی هم همینه.
3
استالین را نمی توان با ممد رضا و یا هیتلر مقایسه کرد
و دست به عوامفریبی نزد.
4
استالینیسم محصول شرایط تاریخی معینی است.
5
ضمنا نتیجه فقر فلسفه است.
6
انحرافی در مارکسیسم ـ لنینیسم است
7
تفاوت و تضاد دیکتاتوری پرولتاریا با دیکتاتوری فاشیستی
تفاوتی ماهوی است
از زمین تا کهکشان است.
مراجعه کنید به استالینیسم در تارنمای دایرة المعارف روشنگری
اگنوستیک ها
ندانمگرا تشریف دارند و حرف های بی ربط می زنند.
1
کمترین فرقی میان این حضرات وجود ندارد
اینها طبقه حاکمه را تشکیل می دهند.
2
سرمایه داری واپسین با برده داری و فئودالیسم واپسین
به وحدت رسیده است.
3
مراجعه کنید به فلسفه بورژوائی واپسین
در تارنمای دایرة المعارف روشنگری
4
اینجا عوامفریبی اگنوستیک ها در کار است.
5
اگنوستیک ها عمله طبقه حاکمه اند.
6
قصد استحمار خلایق را دارند.
7
هم خاندان بوش و هم خاندان سعود
جزو اعضای طبقه حاکمه اند
8
کمر شوروی را همین ها شکسته اند
9
فوندامنتالیسم محصول اینها ست
10
مهد اخوان المسلمین و القاعده و داعش و حزب الله و غیره
همین جا ست
آره.
اخر الزمان است.
خر توخر به تمام معنی است:
1
سلطنت طلبیسم از سوئی استالینیسم را تبلیغ می کند
و از سوی دیگر چریکیسم را
2
تروتسکیسم حزب توده را تبلیغ می کند
3
چریکیسم رفرمیسم را
سوسیال ـ دموکراسی را
تبلیغ می کند
چرا اسمشو نباید بر زبان راند؟
1
روشنفکر انتزاعی و
ماورای اجتماعی
و ماورای طبقاتی
وجود ندارد.
2
هم جنتی روشنفکر است، هم کوسه و کروبی و سیدعلی و موسوی
3
چون همه از دم با «کار» فکری (موعظه، مرثیه، روضه، فاتحه، سخنرانی، سیاستمداری، عوامفریبی، شاعری، نویسندگی و غیره) روزگار می گذرانند
4
و هم برتولت برشت روشنفکر بوده
احمد محمود، فریدون تنکابنی و کسرائی و زهری
روشنفکر بوده اند.
5
روشنفکر هم می تواند لاشخور باشد، مخرب و منفی باشد
و هم می تواند بشردوست باشد و خیرخواه و مثبت باشد.
6
هر طبقه اجتماعی روشنفکران خود را می پرورد
7
هم اشرافیت بنده دار و فئودال و روحانی روشنفکران خود را دارد (سعدی، حافظ، شهریار، مهدی سهیلی)
8
هم رعایا
هم عمله ها
(افراشته، لاهوتی، کسرائی، زهری)
آره.
قضیه متأسفانه از این قرار است.
1
به همین دلیل هم به همین روز افتاده ایم
که نپرس.
2
عقب عقب می دویم.
3
هیچ ملتی در عقب عقب دویدن به گرد ما نمی رسد.
4
جهانی در این زمینه حسرتکش ما ست.
ای سهراب خانه خراب،
تو نیستی که ببینی، که بر که سوار است
و کار از چه قرار است.
استالین تواب ناصح است
و یا ناصح تواب است.
1
استالین توبه کرده از پیمان با امپریالیسم
پسر خودش را هم کشتند.
2
عدم شناخت فاشیسم برای استالین
قابل مقایسه است
با عدم شناخت فوندامنتالیسم برای حزب توده
جمله تان را لطف کنید و درست فرمولبندی کنید
تا خواننده منظورتان را بفهمد.
اینی که ما گفتیم چی بود که لنین انجام داده است؟
ماهیت طبقاتی شعار ها باید کشف شود.
1
چون شعار واحدی را همه نمایندگان همه طبقات اجتماعی
می توانند بدهند و حتی جامه عمل بپوشانند.
2
پرچم سرختر از خون را فاشیست ها هم می توانند حمل کنند.
3
فوندامنتالیست ها هم می توانند
شکم ها را و زیرشکم ها را سیر کنند
و رفاه نسبی حتی پدید آورند.
ایگور الدوله دیلمی،
اول وضع خودت را روشن کن
بعد لاطائلاتت را منتشر کن
تا گندمگران در قحطسالی سخن
جفنگیاتت را تکثیر و توزیع نکنند
و خلایق خر را خرتر نسازند
آبرو می رود، ای ابر خرد بار، ببار
زبان فارسی بدون حمایت زبان عربی و غیره
ـ بسان هر زبان دیگری ـ
علیل و ذلیل می گردد.
1
اگر واژه های مثلا عربی را از فارسی حذف کنید،
لال می مانید.
2
همه زبان ها چنینند.
3
بخش مهمی از افعال مثلا در زبان آلمانی
از زبان های دیگر است که مانی پولیزه شده اند.
4
ضمنا هر واژه اهلی شده از هر زبانی
بار معنائی خاص خود را دارد که غیر قابل جایگزینی است.
5
علاوه بر این برای اکثریت واژه های اهلی شده
بدیلی و یا آلترناتیوی وجود ندارد.
6
مثلا واژه فلسفی ماتریالیسم را نمی توان و نباید
به فارسی ترجمه کرد
7
چون مفاهیم گنجی از معارف در بطن خود دارند
که با ترجمه ی آنها، بر باد می رود.
8
سوسیالیسم را در زمان شاه به جامعه گرائی (هاشم رضی) ترجمه می کردند.
9
اولا واژه جامعه عربی است.
10
ثانیا جامعه گرائی که سوسیالیسم نمی شود.
11
سوسیالیسم دهها معنی متفاوت دارد.
داعش و حزب الله و القاعده و طالبان و لگا نرد و کوکلوس کلان و غیره فوندامنتالیسم اند
1
فاشیسم چیز دیگری است.
2
فوندامنتالیسم تعریف دارد.
3
شعار فوندامنتالیسم برگشت به ریشه ها ست:
4
ریشه برای یکی کوروش است
برای دیگری صدر اسلام
فوندامنتالیسم همشیره فاشیسم است.
مراجعه کنید به
فوندامنتالیسم چیست؟
در تارنمای دایرة المعارف روشنگری
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر