۱۳۹۵ فروردین ۲۷, جمعه

سیری در جهان بینی احسان طبری (70)


احسان طبری
(1295 ـ 1368) 
چگونه بحث کنیم؟
نامه مردم شماره 194
(27 اسفند 1358)
تحلیلی از
شین میم شین

تز سیزدهم
بحث باید با کسی انجام گیرد
که جوینده ‌ای خالی از غرض و مرض است
و اقناع وی برای جنبش یا حزب سودمند است.

·        احسان طبری برای ما معمائی است.

·        حتما حریفی خواهد پرسید:
·        چرا و به چه دلیل باید رهبر و تئوریسین حزب توده برای کسی معمائی باشد؟  

1
·        دلیل اول این است که طبری خط فکری روشنی ندارد.
·        چون در میراث فکری طبری، گاهی به اشعاری برمی خوریم که بلحاظ بینشی و اسلوبی ستایش انگیز و حتی فخر انگیز اند.
·        اما ضمنا به پژوهش هائی از طبری برمی خوریم که از سر تا پا معیوب و تأسف انگیز اند.

·        سؤال این است که این اعوجاج بینشی و اسلوبی به چه دلیل است؟

2
·        دلیل دوم معمائیت احسان طبری برای ما این است که طبری با توجه به تاریخ تدوین ایده ها رشد نمی کند.
·        حتی درجا نمی زند، بلکه سقوط می کند.

·        مثال بارزش همین مطلب موسوم به «چگونه بحث کنیم؟» است که در سال 1358 منتشر شده است.
·        اگر این مطلب را با شعر «بشر» که به احتمال قوی، سال ها قبل سروده شده، مقایسه کنیم، به سقوط فکری هراس انگیز طبری پی می بریم.

3
·        دلیل سوم ما این است که طبری در زمینه واحدی ـ مثلا در رابطه با حافظ، عمر خیام و یا صادق هدایت ـ نظر روشن پیگیر و قاطعی ندارد.
·        گاهی پرت و پلای بی محتوای التقاطی (اکلکتیکی) ـ نقلی ـ قولی تحویل خواننده می دهد و گه تحلیل مارکسیستی ـ لنینیستی ستایش انگیز.

·        مراجعه کنید به سیری در پژوهشی از احسان طبری راجع به خیام و حافظ و تحلیل شعر «بشر» در تارنمای دایرة المعارف روشنگری و در خرد، خوداندیشی، هماندیشی، خودمختاری   



4
تز سیزدهم
بحث باید با کسی انجام گیرد
که جوینده ‌ای خالی از غرض و مرض است

·        منظور طبری از مفهوم بی در و پیکر و گل و گشاد «غرض و مرض» چیست؟
·        خواننده بخت برگشته چگونه می تواند منظور طبری را از این تز کشف کند، پیاده کردن عملی آن در جامعه، پیشکش.

·        چرا طبری با  مفاهیم استاندارد و تعریف شده کار نمی کند؟
·        آخر این چه تئوریسینی است که حرف زدن بلد نیست؟

5
بحث باید با کسی انجام گیرد
که جوینده ‌ای خالی از غرض و مرض است
و اقناع وی برای جنبش یا حزب سودمند است.

·        «غرض» در فرهنگ واژه ها دهها معنی مختلف دارد:
·        هدف، صاحب نظر بودن، خصومت، کینه و غیره.

·        بدین طریق راه برای آنارشی فکری و عملی و برای سردرگمی و سرگردانی طلاب طبری هموار می گردد:

الف
·        نتیجه اولا این می شود که با افرادی که هدفی و آماجی دارند، نباید بحث کرد.

ب

·        نتیجه ثانیا این می شود که با هر کس که صاحب نظر است، نباید بحث کرد و چون همه اعضای جامعه ـ کم و یا بیش ـ صاحب نظرند، پس نباید با کسی بحث کرد.

ت
·        نتیجه سوم این می شود که با هر کس به حزب توده چپ نگاه   کند، نباید بحث کرد.

6
بحث باید با کسی انجام گیرد
که جوینده ‌ای خالی از غرض و مرض است

·        سؤال اما از خود طبری این است که مگر توده ای ها خالی از غرض و مرض اند؟
·        مگر توده ای ها هدف و آماج ندارند؟
·        مگر صاحب نظر نیستند؟
·        مگر خصومت و کین طبقاتی و حزبی و شخصی ندارند؟

7
بحث باید با کسی انجام گیرد
که جوینده ‌ای خالی از غرض و مرض است

·        طبری به رطب خور قهاری شبیه است که نهی از رطب خواری می کند.
·        چون خود طبری با مثلا صادق هدایت بحث های خیابانی مفصلی کرده و آنها را حتی منتشر کرده است؟
·        مگر صادق هدایت آدم خالی از غرض و مرض بوده است؟
·        مگر صادق هدایت از شکست جنبش خودمختاری در آذربایجان علنا ابراز شادی نمی کند و در آن شکست، دلیلی بر پسیمیسم خود نمی بیند؟

8
بحث باید با کسی انجام گیرد
که جوینده ‌ای خالی از غرض و مرض است

·        آدم بی غرض و مرض را نه در جامعه بشری، که کشتارگاهی است، بلکه در کره خالی از سکنه مریخ می توان پیدا کرد.
·        به همین دلیل اساتید دانش کاه های اجامر جماران قصد سفر و اقامه نماز جماعت با اجنه در آن سیاره دارند.

9
بحث باید با کسی انجام گیرد
که جوینده ‌ای خالی از غرض و مرض است
و اقناع وی برای جنبش یا حزب سودمند است.

·        اکنون معلوم می شود که هدف و آماج طلاب طبری از بحث، نه خود اندیشی است، نه هماندیشی، نه خود آموزی، نه هم آموزی و نه روشنگری.
·        هدف و آماج طلاب طبری از بحث، اقناع طرف مقابل و دعوتش به عضویت در حزب توده ی فاقد هویت طبقاتی است.

·        این آیه طبری اما به چه معنی است؟   

10
بحث باید با کسی انجام گیرد
که جوینده ‌ای خالی از غرض و مرض است
و اقناع وی برای جنبش یا حزب سودمند است.

·        این اولا بدان معنی است که پیش شرط بحث با کسی خصوصیات سوبژکتیو او ست.
·        خالی از غرض ـ مرض بودن او ست.
·        و نه خاستگاه طبقاتی او.

·        این بدان معنی است که طبری نماینده سوبژکتیویسم معرفتی  است.

11

بحث باید با کسی انجام گیرد
که جوینده ‌ای خالی از غرض و مرض است
و اقناع وی برای جنبش یا حزب سودمند است.

·        این ضمنا بدان معنی است که طبری به دنبال سود است و نه به دبنال حقیقت.
·        سود مورد نظر طبری، نه سود شخصی، بلکه سود حزبی و یا جنبشی است.

·        این ـ در تحلیل نهائی ـ بدان معنی است که طبری طرفدار پراگماتیسم است.
·        معیار حقیقت برای طبری، سود است.
·        فرق طبری با ویلیام جیمز ـ مؤسس پراگماتیسم ـ در سوبژکت سود است:
·        سود شخصی و سود حزبی.

12
·        این علاوه بر اینها، بدان معنی است که در قاموس طبری اعضای جامعه مهره واره اند و فاقد هویت طبقاتی اند.
·        از دید طبری با هر رهگذری می توان ـ اگر غرض و مرضی نداشته باشد ـ بحث کرد و پس از اقناع، او را دعوت به حزب کرد.
·        طبری تا کنون حتی اشاره ای بدان نکرده که طرف بحث، نان سفره اش را چگونه تهیه می کند.
·        طبری برای عینیت چیزها، برای ماهیت طبقاتی آدم ها کمترین اعتنائی ندارد.
·        مهم برای طبری خصوصیات سوبژکتیو اند.

·        این نشانه بارز نفوذ سوبژکتیویسم و پراگماتیسم در حزب توده است.

·        حامل اصلی این دو انحراف ایده ئولوژیکی و انحرافات چه بسا بدتر، استالینیسم است.

·        مراجعه کنید به سوبژکتیویسم و پراگماتیسم، استالینیسم در تارنمای دایرة المعارف روشنگری

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر