تحلیلی از
ربابه نون
1
من مرغ ها را شکار می کنم و آدم ها مرا.
تمام مرغ ها به هم شبيه اند و تمام آدم ها با هم يکسان.
به همين جهت در اينجا اوقات به کسالت می گذرد.
• اولین دلیل این طرز تلقی مطلقا غلط، خلاصه کردن چیزهای هستی بطور کلی در مرغ و شکارچی و شخص شخیص روباه است.
• ترفند ایده ئولوژیکی سنت اگزوپری و عوامفریبان دیگر نیز در همین متد ردوکتیو (تقلیلی) است.
• در همین متد مبتنی بر ردوکسیون (تقلیل) هستی است.
• از دید روباه جز مرغ و شکارچی و شخص شخیص خودش، چیزی و کسی در هستی وجود ندارد.
• این یعنی تقلیل هستی به مرغ و شکارچی و روباه.
• این اما به چه معنی است؟
2
من مرغ ها را شکار می کنم و آدم ها مرا.
تمام مرغ ها به هم شبيه اند و تمام آدم ها با هم يکسان.
• این طرز نگرش روباه رئالیستی (واقع بینانه) نیست.
• این طرز نگرش روباه ایرئالیستی (غیرواقع بینانه) است.
• ایرئالیسم مشخصه همه عوامفریبان جهان است.
3
من مرغ ها را شکار می کنم و آدم ها مرا.
تمام مرغ ها به هم شبيه اند و تمام آدم ها با هم يکسان.
• این طرز نگرش روباه از سوی دیگر ایراسیونالیستی (خردستیزانه) است.
• اگر روباه به قوانین عقلی تمکین می کرد، اعتراف می کرد که مرغ ها هم به نوبه خود صیادند.
• صیاد کرم و حشره و جوانه و دانه اند.
• ضمنا همه آدم ها شکارچی نیستند و اگر شکارچی هم باشند، شکارچی جانوران دیگرند و نه روباه.
• علاوه بر این میان مرغ ها تفاوت های چشمگیر وجود دارد.
• به همان سان هم میان آدم ها.
• حتی بابا طاهر متوجه تضاد موجود میان آدم ها شده بود، چه رسد به فرق و تفاوت فی مابین آدم ها.
• ایراسیونالیسم (خردستیزی) هم مشخصه همه کلاهبرداران و عوامفریبان جهان است.
• مراجعه کنید به ایراسیونالیسم (خردستیزی) در تارنمای دایرة المعارف روشنگری
4
من مرغ ها را شکار می کنم و آدم ها مرا.
تمام مرغ ها به هم شبيه اند و تمام آدم ها با هم يکسان.
به همين جهت در اينجا اوقات به کسالت می گذرد
• ایراد دیگر این جفنگ سنت اگزوپری، ایرادی معرفتی ـ نظری است.
• ایراد مربوط به تئوری شناخت او ست.
• او بطور غیرمستقیم به خواننده خردسال می باوراند که کشف تفاوت و تضاد مرغ ها و آدم ها محال است.
• ادعای اینکه همه مرغ ها شبیه هم اند و همه آدم ها یکسان اند، به معنی ناتوانی از تمیز و تشخیص تفاوت و تضاد چیزها ست.
• به معنی نداشتن لیاقت شناخت چیزها ست.
• این به معنی تبلیغ مکتب امپریالیستی ندانمگرائی است.
• مراجعه کنید به اگنوستیسیسم (ندانمگرائی) در تارنمای دایرة المعارف روشنگری
5
من مرغ ها را شکار می کنم و آدم ها مرا.
تمام مرغ ها به هم شبيه اند و تمام آدم ها با هم يکسان.
به همين جهت در اينجا اوقات به کسالت می گذرد.
• در هر صورت دلیل کسالت روباه و یکنواختی زندگی اش، شباهت مرغ ها، یکسانی آدم ها وشکارچی روباه بودن آدم ها ست.
• شنیدنی اما راه چاره است؟
6
ولی تو اگر مرا اهلی کنی،
زندگی من همچون خورشيد روشن خواهد شد.
• وقتی از بینش ایرئالیستی و ایراسیونالیستی (غیرواقع بینی و خردستیزی) سنت اگزوپری سخن می رود، به همین دلیل است:
• هر آدم رئالیست و راسیونالیستی برای از بین بردن معلول، به سراغ علت می رود.
• چون معلول، نتیجه وجود علت است.
• اگر علت از بین نرود، معلول از بین نمی رود.
• اگر باتلاق (علت) که محل تکثیر پشه های مالاریا ست، خشک نشود، نه پشه از بین می رود و نه بیماری مالاریا (معلول).
7
ولی تو اگر مرا اهلی کنی،
زندگی من همچون خورشيد روشن خواهد شد.
• علت کسالت روباه و یکنواختی زندگی اش، چیزهای عینی اند:
• شباهت مرغ ها، یکسانی آدم ها، شکارچی روباه بودن آدم ها ست.
• بدون از بین بردن این سه علت کذائی ادعائی، کسالت روباه و یکنواختی زندگی اش (معلول) نمی تواند از بین برود.
• سنت اگزوپری اما بی اعتنا به علل یاد شده که خودش پیشاپیش سرهم بندی کرده، است.
• بزعم علامه امپریالیسم، ترفند لازم برای رفع کسالت روباه و یکنواختی زندگی اش اهلی کردن او ست.
• این به چه معنی است؟
8
ولی تو اگر مرا اهلی کنی،
زندگی من همچون خورشيد روشن خواهد شد.
• این اولا به معنی فراموش کردن رابطه عینی و رابطه علی (رابطه علت و معلولی) است:
• این به معنی فراموش کردن شباهت مرغ ها، یکسانی آدم ها، شکارچی روباه بودن آدم ها (علل) و یکنواختی زندگی روباه و کسالتش (معلول ها) است.
9
ولی تو اگر مرا اهلی کنی،
زندگی من همچون خورشيد روشن خواهد شد.
• این ثانیا به معنی ارائه راه حل سوبژکتیو است:
• این به معنی جا زدن اهلی کردن روباه به عنوان نسخه رهائی از کسالت و یکنواختی زندگی است.
• این بدان معنی است که علل عینی کسالت روباه و یکنواختی زندگی اش به جای خود می مانند.
• ضمنا وابستگی روباه به شازده کوچولو هم بر آنها مزید می شود و علیرغم همه اینها، معجزه ای رخ می دهد و روباه کسالتش بکلی رفع می شود و زندگی اش از یکنواختی تهی می شود.
• این اما به چه معنی است؟
ولی تو اگر مرا اهلی کنی،
زندگی من همچون خورشيد روشن خواهد شد.
• این به معنی جا زدن وابستگی به عنوان نسخه رهایش نهائی است.
• راه حل نجات از کسالت و یکنواختی زندگی، برده و وابسته دیگری شدن است.
• این همان نور علی نور است که معروف خاص و عام است.
• این فلسفه لاشخوریسم است.
• این ضمنا وقاحت و بی شرمی محض است.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر