۱۳۹۴ دی ۱۹, شنبه

کلنجار مفهومی ستاره و سار (16)


جمعبندی از
میمحا نجار

سار

از جمادی مُردم و نامی شدم
وز نما مُردم به حيوان سر زدم

·        اکنون پس از آشنائی با دیالک تیک کمیت ـ حد ـ کیفیت تحلیل شعر مولانا دشوار نخواهد بود.

ستاره

·        آره.
·        ولی بهتر است که همین دیالک تیک را قبل از شروع به تحلیل شعر، تبیین داری.

سار

·        هر چیز پس از تغییرات کمی به حد عینی معینی می رسد که پس از رسیدن بدان، تغییر کمی متوقف می گردد.
·        مثلا آب تحت فشار جو، پس از رسیدن به 100 درجه سانتیگراد، دیگر 101 درجه نمی شود.
·        بلکه بطرز ناگهانی، جهشی و یکباره تحول کیفی می یابد.
·        مثلا آب به بخار و یا گاز بدل می شود.
·        گذار از آب به بخار
·        گذار از کیفیت مایع وارگی به کیفیت گاز گونگی.

ستاره

·        خیلی دقیق تبیین می داری.
·        پس ادامه بده به تحلیل شعر.  

سار
از جمادی مُردم و نامی شدم

·        در این مصراع بیت شعر، جماد دچار تغییرات کمی می شود.
·        مثلا پس از گذشت یک میلیون سال به حد عینی معینی می رسد.
·        آنگاه تغییرات کمی متوقف می شوند و بطرز ناگهانی و جهشی تحول کیفی در آن صورت می گیرد.
·        آن سان که جماد به نبات استحاله می یابد.
·        دیالک تیک کمیت ـ حد ـ کیفیت.
·        گذار از کیفیت جماد وارگی به کیفیت نبات وارگی صورت می گیرد.

ستاره

·        خیلی خوب توضیح می دهی.
·        بهتر از این نمی توان تفکر مفهومی را فراگرفت و در عمل پیاده کرد.

·        سؤال اما این است که چرا باید جماد، مثلا ذغال و خاک و مس و ماسه به نبات  مثلا به خزه، جلبک، گیاه، درخت استحاله یابد؟

سار

·        برای توضیح این مسئله باید بگویم که سنگ و خاک و خس و خاشاک از همان عناصر شیمیایی تشکیل یافته اند که خزه و جلبک و گیاه و درخت از بعضی از همان ها تشکیل یافته است.
·        جماد و نبات از این لحاظ منشاء واحدی دارند.
·        مادر و پدر واحدی دارند.
·        خویشاوندند.

·        همین ذغال که پس از سوزاندن گیاه و درخت و خس و خاشاک باقی می ماند، یکی از عناصر مهم شیمیائی است که به کربن معروف است و همسایه دیوار به دیوار اکسیژن است.
·        خود اکسیژن که در هر سنگ و شن و ماسه فت و فراوان یافت می شود، یکی دیگر از عناصر متشکله خزه و جلبک و گیاه و درخت است.
·        همین هیدروژن که آب ضمنا از آن تشکیل یافته، یکی از اساسی ترین عناصر نباتات و حیوانات و آدمیان است.

ستاره

·        می توانی همین حقایق امور را که برشمردی، در حکم معینی تبیین داری؟  

سار

·        نه.
·        برای اینکه مفهومی را که برای تجرید این افکار و یا احکام  لازم دارم، در اخیتار ندارم.

ستاره

·        باشد.
·        سعی کن پیدا کنی.

سار

·        اگر تیز بنگریم، پایه ای ترین پایه های هستی را عناصر شیمیائی تشکیل می دهند که کشف شده اند و در جدول مندلیف ثبت شده اند.
·        پس عالی ترین مفهوم در این عرصه، عنصر شیمیائی است.
·        عنصر شیمیائی نتیجه تجرید هیدروژن و اکسیژن و مس و آهن و کربن و سرب و غیره است.

ستاره

·        درست است.
·        ادامه بده.  

سار
·        عالی تر از عناصر شیمیائی، جمادات هستند.
·        غنی تر و بغرنج تر از عناصر شیمیائی،  سنگ و خاک و خس و خاشاک و غیره اند که از ترکیب عناصر شیمیائی تشکیل یافته اند.

ستاره

·        خوب.
·        صبر کن.
·        این به چه معنی است؟

سار

·        منظورت چیست؟  


ستاره

·        تو اولین مفهومی که ببرکت تجرید به دست آوردی، عنصر شیمیائی بود.
·        دومین مفهومی که به دست آوردی جماد بود.
·        این دو مفهوم عنصر شیمیائی و جماد چه رابطه ای با هم دارند؟
·        می بینیم که هر دو مفهوم اند.
·        فرق و تفاوت مفهوم عنصر شیمیائی با مفهوم جماد چیست؟

سار

·        مفهوم عنصر فقیرتر از مفهوم جماد است.
·        چون جماد از مجموعه ای از عناصر تشکیل یافته است.
·        مفهوم عنصر زیرمفهوم جماد است.
·        مفهوم جماد عام تر از مفهوم عنصر است.
·        چون جماد در برگیرنده ی عناصر است.

ستاره

·        این به چه معنی است؟  

سار
·        این بیانگر همان روند و روالی است که در عالم واقع هست:
·        سنگ در برگیرنده ی عناصر شیمیائی از قبیل آهن و مس و  اکسیژن و سیلیسیوم و غیره است.
·        سنگ عام تر مثلا عنصر شیمیائی آهن است.
·        انعکاس این رابطه در آئینه ذهن به صورت رابطه مفهوم عنصر شیمیائی و مفهوم جماد (مثلا رابطه آهن و مس و غیره با سنگ و دیوار) است.

ستاره

·        این به چه معنی است؟

سار

·        این بدان معنی است که هستی چیزی شبیه عروسک ماتوشکا ست.
·        به همان سان که هر عروسکی در شکمش عروسک دیگری است و خودش در شکم عروسک دیگری قرار دارد، به همان سان هم هر چیزی شامل چیز دیگری و مشمول چیز دیگری است.
·        به همان سان هم هر مفهوم عام تر از مفهوم دیگری و خاص تر از مفهوم دیگری است.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر