آواز پر جبرییل
ما دهان از گله بستیم و نگفتیم چرا؟
• ضربه خوردیم وشکستیم و نگفتیم:
• «چرا؟»
• ما دهان از گله بستیم و نگفتیم:
• «چرا؟»
• جای «بنشین» و «بفرما»، «بتمرگی» گفتند
• ما شنیدیم و نشستیم و نگفتیم:
• «چرا؟»
• «تو» نگفتیم و «شما» ئی نشنیدیم و هنوز
• ساده مثل کف دست ایم و نگفتیم:
• «چرا؟»
• دل سپردیم به آن «دال» سر دشمن و دوست
• دشمن و دوست پرست ایم و نگفتیم:
• «چرا؟»
• چه «چرا» ها که شنیدیم و ندانیم: چرا
• ما همین بوده و هستیم و نگفتیم:
• «چرا؟»
پایان
ویرایش از تارنمای دایرة المعارف روشنگری
ویرایش از تارنمای دایرة المعارف روشنگری
این شعر از سیمین بهبهانی است
پاسخحذفو
نه
از شادی صندوقی