محمد
زهری
(
۱۳۰۵ ـ ۱۳۷۳)
تحلیلی از
ربابه نون
ربابه نون
محمود
کیانوش
از زنبازی بسیارگویان به ستوه آمدن
·
یکی دیگر از دردهای محمد زهری بزعم محمود کیانوش، که
ضمنا درد انسان انتزاعی و عام است، «به ستوه آمدن از زنبازی بسیار گویان» است.
·
ما هنوز به شعری از محمد زهری در این رابطه برخورد نکرده
ایم، ولی خود این مفهوم قابل تأمل است:
1
·
سؤال اول این است که چرا فقط زنبازی روده درازان مذموم
است و نه زنبازی، بطور کلی؟
2
·
سؤال دوم این است که چرا زنبازی مذموم است و نه مرد
بازی؟
·
چون زن ها که خدای نکرده اخته و عقیم و بی نیاز از حوایج
جنسی نیستند.
3
·
سؤال سوم این است که زنبازی یعنی ارضای نیاز جنسی، چرا و
به چه دلیل باید مذموم باشد و ارضای نیازهای غریزی دیگر از قبیل خور و خواب و سفر
و عیش و عشرت و غیره، مطلوب؟
4
·
سؤال چهارم این است که چرا برخی از اعضای جامعه برخی از حوایج غریزی را مثلا سکس را ایدئالیزه
می کنند و در راه ارضای این نیاز از روی جسد خویش حتی می گذرند؟
5
·
بخش اعظم رمان های فرماسیون اجتماعی ـ اقتصادی فئودالی (روسیه،
فرانسه و غیره) به عیاشی اعضای طبقه حاکمه ـ اعم از نر و یا زن ـ اختصاص دارند.
·
چه بسا دوئل هائی در رابطه مستقیم و یا غیر مستقیم با
همین نیاز غریزی صورت می گیرند و به مرگ جوانان طبقه حاکمه منجر می شوند.
6
·
در عصر حاضر نیز سکس بشدت ایدئالیزه می شود.
·
سکس دیری است که نه نیاز غریزی صرف، بلکه ایده ئولوژی
است.
·
سکس به چیزی شبیه مذهب بدل شده است و در زرادخانه ایده
ئولوژیکی طبقه حاکمه به خدمت حفظ سیستم سرمایه داری واپسین در آمده است.
·
اگر کسی دقت کند، سکس چه بسا نه وسیله برای ارضای نیاز
جنسی، بلکه هدف و آماج درخود و برای خود شده است.
7
·
اگر محمد زهری «زنبازی» اعضای طبقه حاکمه را به چالش کشیده،
به احتمال قوی به همین دلایل بوده است.
·
این درست همان کاری است که بهمن محصص ـ همولایتی محمد
زهری ـ انجام داده است.
·
ما برخی از آثار بهمن محصص را با حمایت برخی از تندیس آگاهان،
تحت عناوین زیر مورد تأمل قرار داده ایم و سکس را نیز ـ حتی المقدور ـ به نقد
کشیده ایم:
الف
سیری
در جهان بینی بهمن محصص
ب
سیری در آثار بهمن محصص
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر