۱۳۹۳ آبان ۱۲, دوشنبه

سیری در جهان بینی هاتف رحمانی (26)


«شوربختی» عاشقانه
هاتف رحمانی
سرچشمه:
نوید نو
(92/1/14)
تحلیلی از  یدالله سلطان پور   
  
رفقای توده ای سابق
قبل از هر چیز پیشنهاد می کنم که به دامان حزب بازگردید وانتقادها واعتراض های خود را از مجراهای (مجاری، کانال های)  سازمانی پیگیری نمایید.

1
باز دشمنان ـ به ظاهر ـ قهرمانند و
ما در به اصطلاح
"کژ راهه" های دست سازشان
سرگردان!

·        شاعر در این بند شعر، رفقای توده ای سابق را دشمن تصور و تصویر می کند، دشمنی که بظاهر قهرمان است و ماهیتا آنتی قهرمان.
·        این ضمنا بدان معنی است که قهرمان ماهوی مرجع ضمیر شاعر است.
·        اکنون باز هم می توان از حریف پرسید:
·        چرا و به چه دلیل باید دشمنان ضد قهرمان را دعوت به عضویت در حزب توده کرد؟
·        چگونه می توان با بسیج دشمنان حزب توده، حزب توده را احیا، تقویت و تحکیم کرد و توسعه داد؟

2
باز دشمنان ـ به ظاهر ـ قهرمانند و
ما در به اصطلاح
"کژ راهه" های دست سازشان
سرگردان!

·        شاعر ضمنا به این نتیجه رسیده که رفقای توده ای سابق مرجع ضمیر شاعر را گمراه از صراط مستقیم قلمداد می کنند، گمراهه ای که خودشان سر هم بندی کرده اند.
·        این شیوه بحث کسانی است که سنگ رهایش اجتماعی را روزی به سینه زده اند.
·        تکرار دست نخورده معایبی که دشمن به آنها نسبت داده است.

·        حریف و شاعر تازه یک سر و گردن از بقیه مدعیان برتر و بهتر اند.
·        بقیه چه بسا دست به «ریشه» می برند و از دو و یا سه هزار سال پیش اسطوره استخراج می کنند و حساب کسانی را می رسند که نه شب خواب و نه روز آرام دارند تا پازل های مفهومی دایرة المعارفی را ترجمه و تکمیل کنند که روزی در سده های دیگر اجنه ای خواهند خواند و یا اصلا نخواهند داد.

بگذار به نام ما کتاب انتشار دهند
سایت راه بیاندازند،
مقاله بنویسند،
مصاحبه کنند
و بگویند این تنها تاریخ شما نیست،
"ما تاریخ مشترکی داریم"

·        کسب و کار رفقای توده ای سابق در این بند شعر شاعر، بطور مشخص کشف و افشا می شود:  

1
بگذار به نام ما کتاب انتشار دهند

·        یکی از خطاهای رفقای توده ای سابق این است که به نام حزب توده، کتاب منتشر می کنند.
·        برای قضاوت راجع به این خطا باید دید، که مؤلف کتاب کیست.
·        اگر کسی آثار توده ای های «سابق» را منتشر کند، باید از آن استقبال کرد.
·        حتی اگر ناشر به نام دار و دسته خود او باشد.
·        چون در دیالک تیک نام ناشر و محتوای کتاب، نقش تعیین کننده از آن محتوای کتاب است.
·        اگر شاعر طرفدار حقیقی رهایش اجتماعی باشد، باید از روشنگری استقبال کند.
·        فرق هم نمی کند که روشنگر کی باشد و چه نیتی در سر داشته باشد.

·        حریفی تیز اندیش می گفت:
·        توده بتی، خدائی، کعبه ای، امام زاده ای، دگمی جز حقیقت عینی ندارد.

·        اگر کتاب های مورد نظر در دفاع از حقیقت عینی تحریر یافته اند، انتشار آنها فی نفسه، یعنی مستقل از نیت ناشران در خدمت پیشرفت اجتماعی است.
·        جلوگیری از انتشار آثار علمی و انقلابی نه نشانه ترقی خواهی، بلکه در بهترین حالت، نشانه خودخواهی است.
·        ضمنا مرجع ضمیر حریف هم می تواند به انتشار آن آثار بپردازد.

2
بگذار به نام ما
سایت راه بیاندازند

·        به نام حزب توده که کسی سایت به راه نمی اندازد.
·        سایت هائی که به راه انداخته اند، به نام های دیگرند.
·        محتوای آن سایت ها هم اگر بدتر از محتوای سایت های مرجع ضمیر شاعر نباشند، بهتر از آنها هم نیستند.
·        باز هم تعیین کننده محتوای طبقاتی و ایده ئولوژیکی سایت ها ست و نه نام و عنوان آنها.
·        جفنگ را تحت هر نام و عنوان اشاعه دهی، تغییری در ماهیتش پدید نخواهد آمد.
·        سایت های مراجع ضمیر مختلف ارزش خواندن ندارند.
·        مزبله اند تا مجله.
·        مشتریان این سایت ها به جای مغز در کله، شلغم دارند.

3
 بگذار به نام ما
مقاله بنویسند

·        اگر احیانا مراجع ضمیر رقیب به نام حزب توده مقاله بنویسند، باید حیرت کرد.
·        چون هدف و آماج آنها از مقاله نگاری جمع آوری مشتری و نوچه است و کسی برای مرجع رقیب خود مشتری و نوچه گرد نمی آورد.
·        ضمنا باید محتوای نظری مقاله ها را به چالش کشید.

·        اگر شاعر و حریف در این سی سال هر ماه یک مفهوم فلسفی از همان میراث امیر نیک آیین می آموختند، امروز به جای هارت و پورت می توانستند مفهومی بیندیشند و در میادین ایده ئولوژیکی و سیاسی به پیکار برخیزند.

·        هنوز هم دیر نیست.
4
بگذار به نام ما
مصاحبه کنند

·        آنها که مصاحبه می کنند، نه به نام مرجع ضمیر مشخص شاعر، بلکه به نام خط امام و «رهبری شهید» و خویشتن خویش مصاحبه می کنند.
·        مصاحبه شان هم به درد خودشان می خورد و به درد کسانی که می خواهند حزب توده یک زمان موجود را بکوبند و جایزه ادبی نوبل بگیرند.
·        اگر حزب طوده روزی حزب توده شود، از این دکه ها و دکاکین همان باقی خواهد ماند که از مار پوست عوض کرده در برهوتی باقی می ماند.
·        شاعر و حریف و هر کس دیگر اگر به جای تولید هارت و پورت در این جهت بکوشند، اجر اخروی عظیمی به نصیب می برند.

5
و بگویند این تنها تاریخ شما نیست،
"ما تاریخ مشترکی داریم"

·        این ادعای بی پایه ای است.
·        حزب توده نه ملک خصوصی این و آن، بلکه حزب توده بوده است و تاریخ حزب توده نه تاریخ «مشترک» این و آن، بلکه تاریخ پیکار طبقاتی توده بوده است.

·        همین ادعاها نشانه بارز بی خبری مراجع ضمیر از توده و حزب توده اند.

ادامه دارد.

۱ نظر: