۱۳۹۳ مرداد ۱۲, یکشنبه

سیری در گلستان سعدی (150)

اثری از حسین رزاقی
 سعدی شیرازی 
 ( ۵۶۸ - ۶۷۱ هجری شمسی)
حکایت چهاردهم
(گلستان با ب اول، ص  34 ـ 38) 
تحلیلی از شین میم شین
  
نیما یوشیج
نیک باید به کار سنجیدن
اندکی هم به خویشتن دیدن

·        معنی دیگر این بیت نیما، می تواند این باشد که معیار تمیز خیر از شر، خدمت از خیانت، عمل انسان ها ست.
·        ضمن در نظر گرفتن دقیق کار هر کس باید نظری هم به خویشتن خویش افکند.
·        اگر منظور نیما این باشد، در آن صورت مصراع دوم این بیت حاوی دو معنی کاملا متفاوت زیر خواهد بود:

1
نیک باید به کار سنجیدن
اندکی هم به خویشتن دیدن

·        این اولا به معنی گذاشتن خویشتن به جای فرد مورد نظر خواهد بود که کارش به سنگ سنجش کشیده می شود.
·        در این صورت در ارزیابی داور و ارزیاب، جویباری از رئالیسم و واقع بینی جاری خواهد شد.
·        در این صورت، عینگرائی افسار ذهنگرائی را به دست خواهد گرفت و مهار و رامش خواهد کرد.
·        در این صورت جلوی داوری سوبژکتیف و لگامگسیخته تا حدی سد خواهد شد.

·        در این صورت دیگر نمی توان دزد لولهنگی را انگشتان دست قلم کرد و دار و دسته خود را  با دریافت در صد معینی از فروش نفت و گاز میلیاردر کرد.

2
نیک باید به کار سنجیدن
اندکی هم به خویشتن دیدن

·        این ثانیا به معنی انتقاد از خود و یا رضایت از کار خود و تأیید رسم و راه خود خواهد بود.
·        این بدان معنی خواهد بود که سوبژکت شناخت در روند ارزیابی همنوعان خویش، خویشتن خویش را هم ارزیابی کند و در روند نقد دیگران، خویشتن خویش را نیز به نقد کشد.
·        انتقاد مغز عشق است و همیشه دیالک تیکی از انتقاد از خود و انتقاد اجتماعی است:
·        تازیانه نقد ضمن فرود آمدن بر پیکر همنوع، باید بر پیکر خویشتن خویش نیز فرود آید.
·        یکی بدون دیگری ارزش و اصالت ندارد و مؤثر نمی افتد.
·        دگرگون کردن و دگرگون گشتن دو روی سکه انقلابی واحدی را تشکیل می دهند.

3
گر خود آوازه رنگ بود از من
همه آوازه ننگ بود از من

·        اگر آوازه و شهرت و اعتبار و نام من راستین و اصیل نباشد، نتیجه تظاهر و تزویر و ریا باشد، نه نام و اعتبار، بلکه برعکس، ننگ و عار خواهد بود.
·        رادیکالیته ننیما در همین بیت آشکار می گردد.

·        کسانی که نیما را با جعل و اختراع یاد داشت های شخصی، تخریب و تحریف می کنند، متدین و معتقد به خرافه و انبیا و اولیا قلمداد و قالب می کنند، بهتر است، بگویند که نیما بلحاظ فلسفی در این بیت چه موضعی می گیرد و به خواننده و شنونده شعر خود چه می آموزد؟

4
گر خود آوازه رنگ بود از من
همه آوازه ننگ بود از من

·        نیما در سنت مارکس و انگلس و لنین، دیالک تیک نمود و بود را، دیالک تیک پدیده و ماهیت را به شکل  رنگ و اصالت (ظاهر و باطن) بسط و تعمیم می دهد و در سنت همان ها نقش تعیین کننده را از آن ماهیت (بود، باطن) می داند.
·        نیما پاکی انسان ها را نه در حجاب و ریش و تسبیح و تظاهر به تقوا و جای مهر بر پیشانی و فیلم برداری از گریه و زاری خویشتن در حرم ائمه اطهار و رنگ و ریا، بلکه در اصالت و کار هر کس می داند.
·        نام مبتنی بر رنگ را نیما ننگ می داند.
·        در فلسفه تاریخ (تئوری اجتماعی) نیما دیالک تیک ننگ و نام بازتعریف بنیادی می شود.

·        همین موضعگیری مارکسیستی ـ لنینیستی نسبت به دیالک تیک پدیده و ماهیت در دو بیت زیر نیما مورد تأکید مؤکد قرار می گیرد:
  
(نیما یوشیج، «مجموعه کامل اشعار نیما»، تدوین سیروس طاهباز، چاپ دوم، 1371 ، ص 175.)  

پیش از آن، کاین سخنوری بینی
بایدم آدمیگری بینی

گو سخنگو شهیر عالم شد
چه بها، خود اگر نه آدم شد!

·        معنی تحت اللفظی:
·        قبل از توجه به سخنوری من، باید به آدمیگری من توجه کنی.
·        اگر سخنور شهرت جهانی هم کسب کند، در صورت آدم نبودنش، شهرت او چه ارج و ارزشی دارد؟

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر