تحلیلی
از شین میم شین
ای
دل ار سیل فنا بنیاد هستی برکند
چون
تو را نوح است کشتیبان ز طوفان غم مخور
·
معنی تحت اللفظی:
·
اگر سیل ویرانگر، هستی ات را ریشه کن سازد، تو غم طوفان
را مخور.
·
برای اینکه نوح کشتیبان تو ست.
1
ای
دل ار سیل فنا بنیاد هستی برکند
·
منظور خواجه از مفهوم «بنیاد هستی» چیست؟
الف
·
خواجه عملا و عینا (یعنی بی اعتنا به اینکه خود بداند و یا
نداند) هستی هر کس و هر گروه و هر طبقه اجتماعی
را به خانه ای تشبیه می کند و برای آن، زیربنا و روبنا، زیرساخت (بنیاد، بیخ، پایه،
اساس، ریشه، شالوده) و روساخت (اتاق و در و پنجره و سقف و غیره) تصور می کند.
·
می توان گفت که خواجه دیالک تیک زیربنا و روبنا را به
شکل دیالک تیک زیرساخت و روساخت بسط و تعمیم می دهد.
ب
·
اگر سیل فنا خانه هستی ات را ریشه کن کند و با خود ببرد،
یعنی اگر حتی اثری از آن باقی نگذارد، غم مخور.
·
رادیکال تر و افراطی تر از این نمی توان سخن گفت.
·
وقتی از ایراسیونالیسم (خردستیزی) در فلسفه اجتماعی (تاریخ)
حافظ سخن می رود، به همین دلیل است.
·
چون توصیه بی خیالی به کسی که خانه هستی اش، ریشه کن شده،
اگر از سر خریت نباشد، از سر خردستیزی است.
ت
·
خامنه ای در دیدار از زلزله زدگان بم، به جای دادن وعده
توخالی مبنی بر «بنای خانه های ضد زلزله»، می توانست همین مصراع و یا حتی بهتر، همین
بیت حافظ را بر زبان راند و خودش را نوح نبی جا بزند.
2
ای
دل ار سیل فنا بنیاد هستی برکند
چون
تو را نوح است کشتیبان ز طوفان غم مخور
·
شیوه استدلال (دلیل تراشی) حافظ در این بیت، شیوه ای دیر
آشنا و همچنان رایجی است:
·
ما این شیوه برخورد به مسائل را خارجی سازی می نامیم.
·
چرا و به چه دلیل؟
3
·
به این دلیل، که در این طرز تفکر، دیالک تیک داخلی و
خارجی وارونه می شود:
·
در دیالک تیک داخلی و خارجی، نقش تعیین کننده در تحلیل
نهائی از آن قطب داخلی است.
·
این طرز تفکر ارتجاعی اما دیالک تیک داخلی و خارجی را
وارونه می سازد.
·
یعنی نقش تعیین کننده را از آن خارجی (این و آن) جا می
زند.
·
امروزه استالینیسم رسمی و مستور هم همین طرز برخورد به
مسائل را نمایندگی می کند:
·
مثلا علت اصلی سقوط سوسیالیسم واقعا موجود را عامل خارجی
جا می زند و عامل داخلی را تبرئه و تطهیر و حتی تجلیل می کند.
4
ای
دل ار سیل فنا بنیاد هستی برکند
چون
تو را نوح است کشتیبان ز طوفان غم مخور
·
واپسگرائی (ارتجاعیت) وحشت انگیز خواجه از این بابت است
که او، قطب خارجی دیالک تیک داخلی و خارجی را حتی ایراسیونالیزه می کند:
·
کشتیبانی نوح نبی از طوفان را به عنوان ناجی خارجی وعده
می دهد.
·
مفهوم انتزاعی «نوح کشتیبان»، مفهوم گل و گشادی است و هر
عامل اجنبی و هر شیاد تازه از راه رسیده ای را می توان در آن جا داد.
·
بر اساس همین سم ایدئولوژیکی فئودالی ـ ایراسیونالیستی عمیقا
نفوذ کرده در ضمیر توده مردم است که در کشور عه هورا، کسی به خود و قوای خودی کمترین
ایمان و امیدی ندارد:
·
چشم امید فقط به بیگانه است.
·
بیگانه ای که می تواند دولتی دیگر و یا شاهی، امامی،
رهبری، قلدری دیگر باشد.
·
تا چشم کار
می کند از تکیه بر همبود و توسعه ظرفیت خلاق اعضای همبود خبری نیست.
·
خودستیزی همزاد و همراه همیشگی اجنبی پرستی است.
·
از خودی ها فقط مرده ها عزیزند:
·
در طویله جامعه، ستوران خردستیز بی خبر از خرد بی مهابا زنده
ها را لگدمال می کنند و می گذرند تا به زیارت قبور مرده ها بروند.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر