پروفسور
گئورگ کلاوس
برگردان
شین میم شین
·
تصویرسازی واقعیت امری است که در رشته های مختلف علوم منفرد و فلسفه از اهمیت بنیادی برخوردار است و
موجب پیدایش تئوری های مختلف شده است.
·
امروزه مفاهیم خاص تصویر در رشته های مختلف علوم بنیان
خود را بطور مستقیم یا غیرمستقیم در تئوری مجموعه ها
دارند.
I
تصویرسازی
از نقطه نظر تئوری مجموعه ها
·
تصویرسازی ـ از نقطه نظر تئوری
مجموعه ها ـ دستورالعملی است که به هر عنصر (x)
متعلق به مجموعه (M) ـ بطور روشن ـ عنصر دیگری بنام (y) از مجموعه (M`) نسبت داده می شود.
·
این نسبت دادن را تصویرسازی از (M) در (M`) می نامند.
·
بنا بر این تعریف، توابع ریاضی را می توان برای مثال جزو
تصویرسازی ها محسوب داشت.
·
این مفهوم تصویرسازی
اما خصلت بسیار عام دارد.
II
تصویرسازی
از نقطه نظرهای مختلف
·
تصویرسازی ها را می توان از نقطه نظرهای مختلف طبقه بندی
کرد:
·
اینجا باید تصویرسازی های بویژه مهم را یعنی طبقه تصویرسازی
های صریح و بی ابهام را برجسته کرد.
·
چنین تصویرسازی از (M) در
(M`) به شرط های زیر مطرح می شود:
الف
·
اولا برای هر عنصر از (M) یک
و فقط یک عنصر از (M`) نسبت داده شده باشد.
ب
·
ثانیا با هر عنصر از (M`) یک عنصر از (M) انطباق داشته باشد.
ت
·
ثالثا با دو عنصر متفاوت از (M) همیشه دو عنصر متفاوت از (M`) انطباق
داشته باشند.
·
بنابرین مفهوم تصویر
در تئوری شناخت را باید تابع مفهوم عام تصویر تلقی کرد.
1
شناخت
از دیدگاه ماتریالیسم دیالک تیکی
·
شناخت از دیدگاه ماتریالیسم دیالک تیکی عبارت است از تصویرسازی از چیزها، خواص و غیره واقعیت عینی بر افکار، مفاهیم، احکام و غیره.
·
یعنی تصویرسازی از سیستمی ازچیزها، روابط و غیره بر سیستمی از افکار،
مفاهیم، احکام و غیره تصویرسازی می شوند.
2
·
بلحاظ سیبرنتیکی کسب
یک تصویر فکری از جهان مادی می تواند به معنی
ساختن مدل درونی از جهان
خارج تلقی شود.
·
این مدل درونی به هیچ وجه مدل ایستائی نیست.
1
·
بنابرین، در مقابل هم قرار دادن خشک تصویر و تصویر اولیه فقط در انتزاع مجاز است.
2
·
مدل درونی از جهان خارج بیشتر در روند پیوند
برگشتی اطلاعی با جهان خارج قرار دارد.
3
·
تصویرسازی یک روند است.
4
·
تصاویر ما بنیان های اعمال ما می شوند (مثلا پیشگوئی های
علمی که عمل ما را هدایت می کنند) و موفقیت و یا عدم موفقیت اعمال ما مبنائی برای
بهتر کردن تصاویر و یا سیستم ما از تصاویر است.
5
·
«پیوند برگشتی» حاوی ساختار عامی است:
الف
·
واقعیت عینی
ب
·
ادراک و احساس
ت
·
تبدیل ادراکات حسی و احساس ها به تصاویر انتزاعی (مجرد) و
یا به سیستمی از تصاویر
پ
·
اعمالی که ما در نتیجه سیستم حاصله ی خود از تصاویرانجام
می دهیم.
ث
·
تأثیرگذاری بر واقعیت عینی ببرکت اعمال خود
ج
·
ادراک مجدد (باز ادراک) نتایج تأثیرگذاری خود در فرم احساس ها و ادراکات
ح
·
تصحیح و یا تصدیق تصاویر.
·
بنابرین، مفهوم ماتریالیستی ـ دیالک تیکی تصویر با مفهوم پراتیک
پیوندی ناگسستنی دارد.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر