سعدی شیرازی
( ۵۶۸ - ۶۷۱ هجری شمسی)
(گلستان با ب اول، ص 32 ـ 33)
تحلیلی از شین میم شین
یکی از پادشاهان پیشین، در رعایت مملکت سستی کردی و لشکر به سختی داشتی.
لاجرم دشمنی صعب روی نمود.
همه پشت بدادند.
چو دارند گنج، از سپاهی دریغ
دریغ آیدش دست بردن به تیغ
یکی از آنان را که غدر (بی وفائی، پیمان شکنی) کردند، با من دوستی بود.
ملامت کردم و گفتم:
«دون است و بی سپاس و سفله و ناحق شناس که به اندک تغیر حال از مخدوم قدیم برگردد و حقوق نعمت سالیانی در نوردد.»
گفت:
«ار به کرم معذور داری، روا باشد، که اسبم بی جو بود و نمد زین به گرو و سلطان که به زر بر سپاهی بخیلی کند، با او به جان جوانمردی نتوان کرد.»
زر بده، مرد سپاهی را، تا سر بنهد
و گرش زر ندهی، سر بنهد در عالم
اذا شبع الکمی یصول بطشا
و خاوی البطن، یبطش بالفرار
سربازان شجاع اگر سیر باشند، دست به حمله می زنند
و اگر گرسنه باشند، پا به فرار می گذارند.
پایان
( ۵۶۸ - ۶۷۱ هجری شمسی)
(گلستان با ب اول، ص 32 ـ 33)
تحلیلی از شین میم شین
یکی از پادشاهان پیشین، در رعایت مملکت سستی کردی و لشکر به سختی داشتی.
لاجرم دشمنی صعب روی نمود.
همه پشت بدادند.
چو دارند گنج، از سپاهی دریغ
دریغ آیدش دست بردن به تیغ
یکی از آنان را که غدر (بی وفائی، پیمان شکنی) کردند، با من دوستی بود.
ملامت کردم و گفتم:
«دون است و بی سپاس و سفله و ناحق شناس که به اندک تغیر حال از مخدوم قدیم برگردد و حقوق نعمت سالیانی در نوردد.»
گفت:
«ار به کرم معذور داری، روا باشد، که اسبم بی جو بود و نمد زین به گرو و سلطان که به زر بر سپاهی بخیلی کند، با او به جان جوانمردی نتوان کرد.»
زر بده، مرد سپاهی را، تا سر بنهد
و گرش زر ندهی، سر بنهد در عالم
اذا شبع الکمی یصول بطشا
و خاوی البطن، یبطش بالفرار
سربازان شجاع اگر سیر باشند، دست به حمله می زنند
و اگر گرسنه باشند، پا به فرار می گذارند.
پایان
1
یکی از پادشاهان پیشین، در رعایت مملکت سستی کردی
و لشکر به سختی داشتی.
یکی از پادشاهان پیشین، در رعایت مملکت سستی کردی
و لشکر به سختی داشتی.
·
سعدی وقتی پادشاهی را مورد انتقاد قرار می دهد، در گزینش
واژه ها احتیاط فوق العاده ای به خرج می دهد تا مورد خشم دربار قرار نگیرد.
1
·
او در این جور مواقع به جای واژه «پادشاه»، عناوینی از قبیل
«ملک»، «یکی از ملوک عجم»، «یکی از ملوک عرب»، «یکی از پادشاهان پیشین» و امثالهم
را مورد استفاده قرار می دهد.
2
·
در بوستان، حتی در پایان انتقاد به تبرئه ابوبکربن سعد بن زنگی می پردازد و او را استثنائی
قلمداد می کند.
3
یکی از پادشاهان پیشین، در رعایت مملکت سستی کردی
و لشکر به سختی داشتی.
یکی از پادشاهان پیشین، در رعایت مملکت سستی کردی
و لشکر به سختی داشتی.
·
سعدی در این حکم، دیالک تیک
فراز و فرود را به شکل دیالک تیک پادشاه و لشکر
بسط و تعمیم می دهد و عدم تعیین مستمری برای سپاهیان را به معنی سستی در رعایت
مملکت تلقی می کند.
·
سعدی به نقش قدرت تدافعی به هنگام خطر واقف است.
4
لاجرم دشمنی صعب روی نمود.
لاجرم دشمنی صعب روی نمود.
·
لاجرم به معنی باضروره است.
·
این بدان معنی است که بزعم سعدی حمله دشمن حتمی و اجتناب
ناپذیر است.
·
یعنی دیر و زود دارد، ولی سوخت و سوز ندارد.
·
اکنون این سؤال
پیش می آید که چرا سعدی از واژه «لاجرم» استفاده می کند؟
·
سعدی احتمالا به دو دلیل بر حتمیت حمله دشمن تأکید می
ورزد:
الف
·
اولا به این دلیل که در جامعه فئودالی جنگ امری عادی
است.
·
هر خان و سلطانی در کمین خوانین و سلاطین دیگر نشسته است
و به محض فراهم آمدن شرایط مناسب دست به حمله می زند و دار و ندار دیگری چپاول می
کند.
·
به دلیل سطح نازل توسعه نیروهای مولده طریق و ترفند
دیگری برای کسب ثروت وجود ندارد.
ب
·
درست به همین دلیل، کسب خبر در رابطه با تناسب قوا در دستور
روز همه خوانین و سلاطین قرار دارد.
·
وفور واژه های راز، محرم راز، علم غیب، عالم الغیب، پرده،
پرده راز، پرده نشین، پرده دار و غیره در آثار سعدی و حافظ به همین دلیل است.
·
وقتی پادشاهی سرداران خود را به امید خدا رها می کند و مستمری
آنها را نمی پردازد، این مسئله دیر یا زود به گوش رقیبان آن پادشاه می رسد و آنها هم
از این نقطه ضعف نظامی حداکثر استفاده را می کنند.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر