خردستیزی
اثری از پابلو پیکاسو
فصل
پنجم
ایدئالیسم
پروفسور
دکتر اندراس گدو
برگردان
شین میم شین
بخش
سوم
تاریخ
پیدایش فلسفه حیات و پوزیتیویسم:
خردستیزی
قسمت نهم
نسبیت شناخت
سر ویلیام هامیلتون
·
تأثیر فلسفه عقل سلیم اسکاتلند و تأثیر
آثار کوزین که به زبان فرانسوی تألیف می یافت و ـ قبل از همه ـ تأثیر سر ویلیام
هامیلتون بر پوزیتیویسم در حال تشکیل، نه تنها از منشاء ایدئالیستی آن پرده برمی
دارد، بلکه همچنین از ریشه های مشترک پوزیتیویسم و فلسفه حیات.
1
ویکتور
کوزین (1792 ـ 1867)
فیلسوف
و تئوریسین فرهنگ فرانسوی
از نمایندگان اکلکتیسیسم
·
وقتی کوزین مقام تاریخی و اهمیت
نظری فلسفه عقل سلیم اسکاتلند را بطرز مبالغه آمیزی می ستاید، ضمنا تکیه گاهی برای
اکلکتیسیسم خود فراهم می آورد.
·
(اکلکتیسیسم به شیوه عمل اکلکتیسین ها اطلاق می شود.
·
اکلکتیسیسم ـ بطور کلی ـ عبارت است از آمیختن مکانیکی
عناصر فکری مختلف با هم.
·
ما زمانی با اکلکتیسیسم فلسفی
سر و کار داریم که کسی تئوری ها، نظرات و قبل از
همه عناصر و تزهای سیستم ها و جریانات فلسفی مختلف را بدون تلاش در جهت ترکیب
خلاقانه آنها و بدون بر طرف کردن تناقضات منطقی موجود، با هم مخلوط کند و سیستم من
در آوردی «جدیدی» را بوجود آورد. مترجم)
2
·
بزعم کوزین، راید «متافیزیک را
نوسازی کرده است.
·
آری.
·
راید در چشم ما نابغه ای است.
·
بنی نوع بشر ساز و کار فلسفی را از
دست داده بود و راید آن را دوباره به بنی بشر برمی گرداند.»
·
(کوزین، «تاریخ عمومی فلسفه»، ص 509، 1884)
3
·
کوزین ضمنا می گوید که چرا او به فلسفه
راید ارج و ارزش عظیمی قائل است.
·
دلیل کوزین، نگرش راید است:
·
«حقیقت از این قرار نیست که اندیشه ها، بی
تردید بیانگر چیزهای خارجی اند و شبیه چیزهای خارجی اند.
·
ضمنا به همان سان، حقیقت از این
قرار نیست که ما به این تبیین و به این تشابه اصلا نمی اندیشیم، وقتی که چیزهای
خارجی را از نظر می گذرانیم.»
·
(همانجا، ص 512)
4
سر ویلیام
همیلتون (1788 ـ 1856)
فیلسوف
اسکاتلندی
·
سر ویلیام هامیلتون ـ مؤثرترین
متفکر انگلیسی در اواخر قرن 19 که بعدها فراموش می شود ـ خود فیلسوفی دوچهره بوده است:
الف
·
سر ویلیام هامیلتون نماینده پوزیتیویسم
بنیادی بوده است.
·
هربرت اسپنسر نیز منبع اصلی درک
خود را پوزیتیویسم بنیادی می دانست.
·
(اسپنسر، «مقالات علمی، سیاسی و گمانورزانه»،
ص 125، 1891)
ب
·
سر ویلیام هامیلتون اما این پوزیتیویسم
را در ایدئالیسم ته ئیستی ـ اینتوئی سیونیستی (ایدئالیسم ایمانی ـ الهی ـ الهامی)
ذوب می کند.
5
·
بنابر قوانین اساسی ایدئالیسم هامیلتون،
اولا فهم در «نظام وجود مطلق» تقدم کسب می کند.
·
ثانیا «کاینات تحت حکومت قوانین اخلاقی»
قرار داده می شود.
·
(هامیلتون، «درس هائی راجع به متافیزیک و
منطق»، جلد 1، ص 27، 1877)
6
·
سر ویلیام هامیلتون اما در عین
حال، فلسفه خود را به مثابه غلبه بر «ایدئالیسم مطلق» تصور می کند.
7
·
هامیلتون بر ضد «خطاهای تضاد آمیز»
«ایدئالیسم مطلق» و «ماتریالیسم مطلق»، ثنویت (دوئالیته) شعور را قرار می دهد،
ثنویتی که در آن، «غیر من» به دلیل حضور سوبژکتیف در شناخت، به نفی ماده مبادرت
نمی ورزد.
·
اما «همترازی مطلق» «من» و «غیر من»،
روح و ماده اعلام می شود.
8
·
به قول هامیلتون، «یکی (مثلا ماده)
جلو نمی افتد و دیگری (مثلا روح) به دنباله روی از او نمی پردازد.
·
ماده و روح در رابطه متقابل شان هر
دو همزمان هم وابسته یکدیگرند و هم مستقل از یکدیگر.»
·
(همانجا، ص 292)
9
·
اگرچه هامیلتون بر آن بوده که از «ایدئالیسم
مطلق» اجتناب می ورزد، ولی علیرغم آن، سر جنگ با ماتریالیسم داشته تا نقاب از چهره
اش برگیرد:
·
«اگر ماتریالیسم پسیکولوژیکی تا آخر به مورد
اجرا گذاشته شود، به همان سان که دکتر هنری مور، بدرستی اعلام کرده، ناگزیر به آته
ئیسم تئولوژیکی منتهی می شود.»
·
(همانجا، ص 31)
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر