۱۳۹۲ بهمن ۲۵, جمعه

سیری در آثار بهمن محصص (7)

سرچشمه:
صفحه قیسبوک بهمن محصص


تحلیلی از شین سین 

فراگمنت دوم

·        فراگمنت دوم این اثر بهمن محصص در عرصه چشمان کاردینال نمودار می گردد.
·        این فراگمنت ضمنا از سه زیرفراگمنت زیر تشکیل می یابد:
·        واژه «زیرفراگمنت» را ما به تقلید از واژه ریاضی «زیرمجموعه» می سازیم.


الف

·        از فرم نگاه کاردینال



ب

·        از حالت چشمان کاردینال



ت

·        از عینک کاردینال

1
·        این فراگمنت مرکب به احتمال قوی با زبان بیرون آمده ی کاردینال در رابطه طبیعی و معنوی تنگاتنگ قرار دارد.


2
·        حدس ما این است که فراگمنت اول و دوم در این اثر بهمن محصص (زبان و چشم و نگاه و عینک) اولا تحت تأثیر حرکات و سکنات پسران و دختران جوانی بوده که در کنسرن های پلی بوی، هالی وود و موزیک در ایالات متحده امریکا کار می کنند.

·        اغلب این افراد برای نشان دادن بی اعتنائی خود به اتیک جاری و افکار عمومی و تظاهر به بی شرمی و ایدئالیزه کردن بی شرمی، یعنی هنری ساختن از بی شرمی،  ضمن بیرون آوردن زبان خود هر سه زیرفراگمنت موجود را به خدمت می گیرند.

3
·        این دو فراگمنت اما ضمنا تحت تأثیر نمایندگان معروف طبقه حاکمه مثلا هلموت کل ـ صدر اعظم آلمان فدرال ـ  تشکیل یافته اند.

·        در روند فروپاشی اردوگاه سوسیالیستی، بی شرمی سران بورژوازی بویژه هلموت کل بطرز تهوع آوری اوج گرفته بود:
·        او در واکنش به انتقادات این و آن  از همه جناح ها علنا و در رسانه های همگانی می گفت:
·        «سگ پارس می کند و کاروان به راه خود ادامه می دهد!»

·        در همین جمله هلموت کل، هم بی اعتنائی او به «حشرات الارض» و به انتقادات دگراندیشان از هر طبقه و قشر اجتماعی، هم تحقیر هر دگراندیش و هم بی شرمی بی حد و مرز او گنجانده شده بود.

4

·        این که هنوز چیزی نیست.
·        بی شرمی او و بی اعتنائی اش به اتیک نوعی ـ بشری به حدی رسیده بود که گوربا چف را تحت فشار فوق العاده قرار داد تا اریش هونکر ـ رهبر آلمان دموکراتیک ـ را که به روسیه گورباچف پناهنده شده بود، بی اعتنا به اینکه پیر مرد، بیمار بود، سرطان داشت و شدیدا درد می کشید، وادار به برگشت نمایشی و تحقیر آمیز به آلمان کرد تا مورد محاکمه در دادگاه  قرار گیرد.

·        این همان اریش هونکری بود که یکی دو ماه قبل همان هلموت کل میزبانش در آلمان فدرال شده بود.

5
·        هلموت کل به این هم بسنده نکرد.
·        دادگاه به دلیل بیماری هونکر و بر طبق قانون اساسی آلمان فدرال تشکیل نشد و هونکر بیمار به شیلی پناهنده شد که دخترش ساکن آن کشور بود.
·        هلموت کل دو باره برای نشان دادن بی شرمی خود و تحقیر سران دیگر کشورها، شیلی را علیرغم اعتراض توده های مردم چندان زیر فشار قرار داد که هونکر بیمار و در حال مرگ به آلمان برگردانده شد و هلموت کل وقتی دست از سر بیمار برداشت که عزرائیل به سراغش آمد.

·        حتما حریفی به اعتراض خواهد گفت که این حرکات چه ربطی به این چیزها دارند!

6
·        شاید حق با حریف باشد.
·        ما که علم غیب نداریم.
·        اما فراموش نباید کرد که همه این فراگمنت ها از فراگمنت های خودویژه هلموت کل بوده اند:

الف
·        هلموت کل از حزب دموکرات ـ مسیحی آلمان (کاتولیسیسم) بود و سرش در همان آخوری بوده که سر کاردینال های کلیسای کاتولیکی روم بوده است. 

ب

·        هلموت کل همیشه خدا زبانش بیرون بود و ملت در جوک های متنوع  او را به ماهی تشبیه می کردند.

ت


·        عینک و نگاه و سر و غبغب و دیگر فراگمنت های کاردینال نیز با فراگمنت های رئال هلموت کل قرابت غریبی دارند.

7
·        بهمن محصص به احتمال قوی از همان مشخصه ای پرده برمی دارد که ما در بخش پیشین تئوریزه کرده ایم:
·        از ماهیت دوگانه کاردینال:


الف

·        از طبقه وارگی کاردینال از سوئی



ب

·        از «ایدئولوگ طبقه» وارگی (روحانیت) کاردینال از سوی دیگر.

8
·        کاردینال بدین طریق و ترفند در آن واحد به مثابه دیالک تیکی از بورژوا و کشیش، دیالک تیکی از طبقه و ایدئولوگ، دیالک تیکی از مادی و معنوی تصور، تصویر و استنباط می شود.

ادامه دارد.

۲ نظر:

  1. اثری از برتولت برشت راجع به قشر روحانیت (بخش اول):
    http://hadgarie.blogspot.de/2011/10/1_06.html?spref=fb

    پاسخحذف
  2. اثری از برتولت برشت راجع به قشر روحانیت (بخش دوم):
    http://hadgarie.blogspot.de/2011/10/2_2744.html?spref=fb

    پاسخحذف