۱۳۹۲ بهمن ۲۴, پنجشنبه

سیری در آثار بهمن محصص (6)


سرچشمه:
صفحه قیسبوک بهمن محصص

تحلیلی از شین سین
   
حسین رزاقی   
سرخی لباس کاردینال حکایت از شخصیت والای  او دارد
و نشاندهنده آن است که او در راه ایمان و عقیده اش
از ریخته شدن خون خویش هراسی ندارد
و تا جان در بدن دارد، مقاومت به خرج خواهد داد .
سر ِ کاردینال به طرف بالا ست، سینه کفتری اش به جلو .
و دست ها از پشت لابد به هم قلاب شده اند
همه اینها نشاندهنده امنیت، آسودگی و فراغت خاطر اند:
فردی با اعتماد به نفس برای همه فصول!

·        اگر حسین رزاقی ابراز نظر نکرده بودند، ما بیشک نمی توانستیم کمترین نظری ـ خواه درست و خواه نادرست ـ راجع به این اثر بهمن محصص ابراز کنیم.
·        یکی از محسنات ابراز نظر و «شکست سکوت» (کارو، شاعر ارمنی و برادر ویگن) شاید همین باشد:
·        تلنگری فکری بر همنوعی و برانگیزش همنوع به خوداندیشی!   

1
·        استنباط ما از این اثر خارق العاده بهمن محصص این است که او به تیپولوژی قشر اجتماعی دیرین و دیرنده روحانیت می پردازد، انهم چه پردازش ژرف اندیشانه ای.
·        برجسته ترین بخش این اثر بهمن محصص، بیرون کردن کودکانه ـ گستاخانه و پر رویانه ـ بی شرمانه ی زبان است:
·        این شاید به معنی خندیدن قشر روحانیت به ریش جهان باشد.  
·        همین گستاخی سرشته به پر روئی و بی شرمی را هم بن لادن از خود بروز داده است، هم خمینی و هم خیلی های دیگر.
·        ولی هر کدام به سلیقه و علاقه خاص خویش.

·        سؤال اما این است که ریشه این گستاخی، پر روئی و بی شرمی کجا ست؟

2
·        روحانیت به احتمال قوی اولین قشر اجتماعی است که از توده مولد و زحمتکش جامعه اولیه متمایز شده است.
·        دلیل این تمایز احتمالا در فونکسیونی بوده که نطفه های آغازین روحانیت در همبود های (اجتماعات) آغازین به عهده گرفته اند.  
·        این قشر اجتماعی بنا بر جبر زندگی اجتماعی در قلب جامعه کمونیستی آغازین رو به رشد و نمو نهاده و بسان دملی سرطانی و چرکین ریشه در اعماق جامعه و همبود دوانده است.
·        قشر روحانیت به احتمال قوی، در جامعه کمونیستی آغازین، پاسداری از فروزش مداوم آتش ـ به مثابه مهمترین وسیله تولید و تداوم زیست ـ و نگهداری دیگر وسایل تولید را به عهده داشته است.

3
·        همین فراغت از کار جسمی و پرداختن به پاسداری از آتش و دیگر وسایل تولید را می توان به معنی زمینه مادی و ماهوی ضرور برای جدائی کار یدی از کار فکری محسوب داشت.
·        توسعه فکری، فانتزی و تخیلی این قشر اجتماعی نیز باید با فراغت آن از کار کمرشکن جسمی در رابطه باشد.
·        شاید به همین دلیل و ترتیب بوده که فونکسیون پاسداری از فروزش مداوم آتش و  دیگر وسایل تولید ـ به مثابه فونکسیون اجتماعی ـ مادی آن ـ با فونکسیون ماورای طبیعی و روحانی اش توأم و قرین گشته است.
·        احتمالا به این طریق بوده که آتشگاه ها رفته رفته به پرستشگاه ها و آتش بانان به کاهنان و روحانیان بدل شده اند.

4

·        با توسعه نیروهای مولده و فراهم آمدن شرایط برای تولید اضافه بر احتیاج همبود اولیه، مازاد تولیدی همبود در همین پرستشگاه ها و تحت نظر و نظارت روحانیان نگهداری شده و بدین طریق روحانیت رفته رفته آتش و دیگر وسایل تولید را تحت مالکیت خصوصی خود در آورده و به مثابه نخستین طبقه اجتماعی از بطن جامعه بی طبقه آغازین سر بر کشیده و با تقویت ارج و مقام مادی و روحانی اش به سلب مالکیت از همبود اشتراکی آغازین دست زده و گذار به جامعه طبقاتی برده داری را تدارک دیده و امکان پذیر ساخته است.
·        روحانیت اما در سراسر تاریخ، تجسم دیالک تیک مادی و معنوی بوده است:
·        روحانیت طبقه حاکمه مضاعف بوده است:
·        طبقه حاکمه اقتصادی  و ایدئولوژیکی بوده است:
·        هم برده دار بوده و هم واعظ روحانی!
·        هم خدای زمینی بوده و هم نماینده و واسطه ی خدای آسمانی در زمین!

5
خردید و فروش برده

·        گستاخی، پر روئی، بی شرمی و بی رحمی از ماهیت طبقاتی و ضد توده ای روحانیت نشئت می گیرد.

·        روحانیت را ضمنا می توان نخستین قشر روشنفکر جامعه بشری محسوب داشت که به قول برتولت برشت، معماران روح جامعه اند.

·        برتولت برشت راجع به روحانیت چین قدیم، کتاب وزینی تحت عنوان «رمان توئی» به رشته تحریر کشیده که ما به ترجمه و انتشار آن آغاز کرده ایم، ولی نیمه کاره مانده است.
·        او در این اثر به تحلیل ستایش انگیز روحانیت چین قدیم پرداخته است.

ادامه دارد.

۱ نظر:

  1. اثری از برتولت برشت راجع به روحانیت قدیم چین (بخش اول):

    http://hadgarie.blogspot.de/2011/10/1_06.html?spref=fb

    پاسخحذف