۱۳۹۲ اسفند ۷, چهارشنبه

قصه های خانم گاف (66)


احمد قدرتی پور   
همیشه باید برای ادامه دادن بهانه ای داشت .
این بهانه ها و چیستی و چه گونگی آن ها ست که من و ما را تعریف می کند .
  
گاف سنگزاد

همیشه باید برای ادامه دادن بهانه ای داشت .

1
·        با بهانه نمی توان کاری کرد و یا کاری را تداوم بخشید.
·        با بهانه اما می توان ادای انجام کاری را و یا ادای تداوم بخشیدن به کاری را در آورد.
·        برای اینکه انجام حقیقی هر کاری به منبع مادی، فکری، روحی و روانی غنی و نیرومندی نیاز دارد.

2
·        بهانه ها همیشه ثانوی بوده اند و خواهند بود.

3
·        بهانه ها دلیل واره های سوبژکتیف اند برای انجام کاری و یا تداوم بخشیدن به انجام کاری که بنا بر ضرورت و جبری عینی باید انجام گیرد و یا تداوم یابد.
·        سوبژکت (فاعل) بهانه تراش اما خود به دلایل واقعی کرد و کار خود واقف نیست.  

4
·        بهانه ها چه بسا دلیل واره های سوبژکتیف برای انجام کرد و کارهای جبری بطور عینی دلیل مند و قانونمند اند.

5
·        بهانه ها چه بسا فرم هائی از خودفریبی و یا عوامفریبی اند، برای ماستمالی فرامین جبر و ضرورت عینی نامرئی قلدر و قدر قدرت.

·        بهانه ها گاهی چیزهائی از جنس سیلی برای سرخ نگهداشتن صورت خویش اند.  
·        بهانه ها ترفندهای سوبژکتیف برای حفظ آبرو در نهایت بی آبروئی اند.

6
·        در ورای بهانه های سوبژکتیف چه بسا ضرورت های اوبژکتتیف کمین کرده اند و اراده خود را به سوبژکت بهانه جو و بهانه تراش دیکته می کنند.

این بهانه ها و چیستی و چگونگی آن ها ست 
که من و ما را تعریف می کند .

·        معرف من و ما نه چیزهای سطحی و سرسری از جنس بهانه ها، بلکه جایگاه اجتماعی عینی و واقعی من و ما ست.
·        یعنی نقشی است که ما در شبکه مناسبات اجتماعی ایفا می کنیم.

·        بهانه ها هرگز نمی توانند به تعریف چیزی و یا پدیده ای نایل آیند.
·        بهانه ها خود چیزهای بی بنیاد و در بهترین حالت، سست بنیاد اند و بر شالوده چیزهای سست بنیاد نمی توان چیزی بنا کرد.
  پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر