۱۳۹۲ بهمن ۲۶, شنبه

پراتیک (2)


 
پروفسور دکتر دیتر ویتیچ 
برگردان شین میم شین

·        «پراتیک» بنظرمارکس و انگلس، عبارت است از کلنجار مادی بشریت با محیط زیست عینی ـ واقعی، که زیر فرمان شعور و در چارچوب جامعه صورت می گیرد.

1
·        معنائی که واژه «پراتیک» در فلسفه مارکسیستی ـ لنینیستی دارد، با معنای رایج در زبان محاوره ای کاملا متفاوت است.
·        پراتیک ـ به معنی فلسفی ـ مارکسیستی آن ـ عبارت است از روند کلی اجتماعی تحول مادی واقعیت عینی.

·        پراتیک انسانی جنبه های متفاوت کلنجار مادی انسان با واقعیت عینی را در بر می گیرد:
·        به عنوان مثال

الف
·        کردوکار تولیدی
ب
·        کرد و کار سیاسی
ت
·        کرد و کار تجربی  
پ
·        کرد و کارهای مادی دیگر، که ببرکت آنها شرایط عینی ـ واقعی واقعا تغییر می یابد.

2
·        جنبه بنیادی پراتیک عبارت است از کرد و کار تولیدی.
·        کردوکار تولیدی نه تنها هستی انسانی را ـ در تحلیل نهائی و بطور کلی ـ تضمین می کند، بلکه ببرکت آن، انسان از جهان حیوانی به جهان انسانی فرا می گذرد.

3
·        هر نوع فعالیت عملی به کردوکار تولیدی وابسته است.

4
·        هر کرد و کار عملی نیز متقابلا بر کرد و کار تولیدی تأثیر می گذارد.

5
·        از این رو ست که چند و چون کرد و کار تولیدی باید برای پراتیک بطور کلی تعیین کننده باشد.

6
·        از کرد و کار تولیدی می توان خصلت اجتماعی پراتیک و چند و چون توسعه آن را دریافت.

7
·        شیوه های تولیدی اصلی (فئودالی، سرمایه داری، سوسیالیستی و غیره) مراحل توسعه تاریخی پراتیک را نیز مشخص می کنند. 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر