۱۳۹۲ بهمن ۲۶, شنبه

دایرة المعارف فلسفه بورژوائی واپسین (108)


فصل پنجم
 ایدئالیسم
پروفسور دکتر اندراس گدو
برگردان شین میم شین

بخش سوم
تاریخ پیدایش فلسفه حیات و پوزیتیویسم:
خردستیزی

قسمت دهم
تلخیص راسیونالیته (اختصار تعقل)
جان استوارت میل  
 ادامه

22
·        از ترویج دانش و از تعلیم و تربیت وسیع توده های خلق، امید جان استوارت میل به محدودسازی و سبک ـ سنگین کردن منافع خصوصی «طبقات ممتاز و ثروتمند» و به زیر یوغ آنان کشیدن توده ها بوده است:
·        جان استوارت میل ضمنا بر آن بود که اگر تعلیم و تربیت وسیع توده ها در راستای منافع «طبقات مرفه» صورت گیرد، پایگاه دموکراسی و درجه تأثیرگذاری آن گسترش خواهد یافت و بدین طریق و ترفند می توان «در مقابل خطاهای زیانباری که جراحاتی بر مالکیت وارد می سازند، مقاومت به خرج داد.»
·        (همانجا، ص 146)      

23
·        این نظریه که جان استوارت میل در آن معارف سن سیمونیستی را نیز می گنجاند و یا معارف سن سیمونیستی را تحت تابعیت آن قرار می داد، نه تنها توهم روشنگری را حذف می کرد تا به جای آن توهم لیبرالیسم نوفرمولبندی شده خود را قرار دهد، بلکه ضمنا با مفهوم شناخت روشنگری و با نیت روشنگری در زمینه اعتبار بخشیدن به خرد در جامعه، قطع رابطه می کرد:
·        خودویژگی ایدئالیسم جان استوارت میل و تلخیص و تخلیه راسیونالیته (تعقل) از سوی او نشانده این تحقیر روشنگری بوده اند.  

24
·        روشنگری ستیزی جان استوارت میل حاوی دوپهلوئی ئی است که در پوزیتیویسم آغازین انگلیس وجود داشته است:
·        جان استوارت میل فلسفه قرن هجدهم بطور کلی را مورد سوء ظن قرار می داد.
·        بزعم او «سیستم نظرات آلمانی ـ کلریدی» در اوپوزیسیون به اندازه کافی رادیکال (ریشه گرا) نبوده است، اگر چه آن از فرط فراموشکاری پیروزی خود بر فلسفه زمان ماضی را به نیت سوء استفاده، جشن می گرفت.
·        (جان استوارت میل، «کلردی»، ص 125)      

25
 جرمی بنتهام (1748 ـ 1832) 
فیلسوف، حقوقدان و رفرمیست اجتماعی انگلیس
از پیش اندیشان فمینیسم، آزادی بیان، حقوق جانوران، حقوق همجنسگرایان، مخالفت با اعدام

·        جان استوارت میل بخصوص فلسفه قرن هجدهم فرانسه را رد می کرد.
·        او در مقابل درک معرفتی ـ نظری کلرید و در مقابل ایده حقیقت الهامی مستقل از دانش تجربی متکی بر دلیل و یا بی اعتنا به دلیل او، به طرفداری از «مکتب جان لاک و بنتهام» می پرداخت.

26
 جان لاک (1632 ـ 1704)
فیلسوف انگلیسی
نماینده اصلی امپیریسم (تجربه گرائی)
از شخصیت های برجسته روشنگری انگلیس
از تئوریسین های قرارداد اجتماعی
اعلامیه استقلال آمریکا، قانون اساسی آمریکا و انقلاب فرانسه تحت تأثیر فلسفه سیاسی او بوده اند.
جان لاک در نظریه خود راجع به بود (ماهیت) چیزها میان ایدئالیسم و ماتریالیسم در نوسان بود.
جان لاک در نظریه  خود راجع به امکان شناخت بود (ماهیت) راستین چیزها به ندانمگرائی (اگنوستیسیسم) گرایش داشت.

·        جان استوارت میل این طرح معرفتی جان لاک را از متن مربوطه بریده بود  و تفسیر تازه ای از آن سرهم بندی کرده بود و ناپیگیری مزاحم اصل سنسوئالیستی (حسگرائی) آن را چنان حذف کرده بود که همزمان فاتحه ای بر جنبه ماتریالیستی موجود در تفکر جان لاک خوانده می شد.
·        «ظبیعت و قوانین چیزهای درخود و یا علل پنهان پدیده ها که موضوع دانش تجربی اند، بنظر ما قابل شناخت نیستند.
·        ما هیچ دلیلی در دست نداریم، مبنی بر اینکه چیزی در خارج از دانش تجربی ما و در خارج از آنچه که دانش تجربی ما بکمک قیاس ها به آنها پی می برد، بتواند موضع شناخت قرار گیرد.
·        ضمنا اندیشه، احساس و استعدادی در روح بشری وجود ندارد که برای توضیحش وجود منشاء دیگری الزامی و ضرور باشد.»
·        (همانجا، ص 128)      
ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر