۱۳۹۲ اسفند ۲, جمعه

رویاروئی های ایدئولوژیکی هر روزه (126)


شجاعت عقلانی و مدنی
مسعود نقره کار
 به شاه گفتند:
" قلم ما برشمشیرتو پیروز خواهد شد"
و به شیخ که نعره زده بود:
"بشکنید این قلم ها را" پیام دادند:
" آنچه باید شکسته شود قلم نیست، اندیشگی و رفتارِسرشاراز جهالت توست."
و امروز بیخِ گوشِ جباریت به سانسورگران‌اش پیغام داده اند:
"آن که باید «پوست‌اندازی» کند حاکمیت است و نه کانون نویسندگان ایران"  
(مسعود نقره کار)
سرچشمه:
اخبار روز
http://www.akhbar-rooz.com

مسعود بهبودی
از قلم تا قدم  

به شاه گفتند:
" قلم ما برشمشیرتو پیروز خواهد شد"

·        این حکم (جمله) هر کس که بوده، رجزی انتزاعی بیش نبوده است.
·        با  مفاهیم و احکام انتزاعی می توان خودفریبی، اهل و عیال خودفریبی، دور و بری های خودفریبی و عوامفریبی کرد، ولی هرگز نمی توان روشنگری کرد.
·        کسانی که این رجز را سر داده اند، چه بسا کسانی بوده اند که بدیل بمراتب بدتری و ارتجاعی تری در آستین داشته اند و به ترفند رجز انتزاعی، مرزبندی های طبقاتی را مخدوش کرده اند و نهایتا پیروز شده اند.
·        حکومت و حاکمیت طبقاتی شیخیستی هم ضمنا در نتیجه همین جور رجزهای انتزاعی برقرار گشته است. 

و به شیخ که نعره زده بود:
"بشکنید این قلم ها را" پیام دادند:
" آنچه باید شکسته شود قلم نیست،
اندیشگی و رفتارِسرشاراز جهالت توست."

·        این رجز حتی بلحاظ معنوی، منطقی و فرمولبندی معیوب است:
·        معلوم نیست که اطبا مفهوم «اندیشگی» را به چه معنی بکار می برند، ولی طرز تفکر و رفتار آدمیان با یکدیگر دیالک تیکی را تشکیل می دهند:
·        رفتار آدمیان بواسطه طرز تفکر آنها مشروط می شود.
·        طبیعی است که طرز تفکر مبتنی بر جهالت کذائی طرز رفتار متناسب با خود را الزامی سازد.
·        وظیفه قلم ـ اگر قلم، قلم به معنی علمی و انقلابی کلمه باشد ـ روشنگری علمی و انقلابی است.
·        طبیعی است که فوندامنتالیسم فئودالی ـ بورژوائی خصم روشنگری باشد و قلم بدین معنا را بشکند.
·        ولی این جهالت در تفکر و رفتار امری ثانوی است:
·        طرز تفکر، شعور اجتماعی و شیوه رفتار مبتنی بر آن انعکاس طرز زیست، جایگاه طبقاتی و وجود اجتماعی آدمیان است.
·        اگر کسی واقعا و صادقانه طرفدار قلم باشد، باید ضمنا طرفدار قدم باشد.
·        باید رادیکال، حقیقتگرا و انقلابی باشد و از عوامفریبی دست بردارد.
·        بدون خواندن فاتحه ای بر گور مالکیت خصوصی بر وسایل تولید، نمی توان فاتحه ای بر گور جهالت شاه و شیخ با و بی عمامه خواند.   

و امروز بیخِ گوشِ جباریت به سانسورگران‌اش پیغام داده اند:
"آن که باید «پوست‌اندازی» کند حاکمیت است
و نه کانون نویسندگان ایران"

·        آره.
·        پیام داده اند، ولی پیام دهندگان خود معنی  مفهوم «حاکمیت» را نفهمیده اند و گرنه چنین پیامی را نمی دادند:
·        حاکمیت به معنی برخورداری نهادین تضمین شده بخشی از جامعه، در مقابل بخش دیگر آن است.
·        برخورداری، یک واقعیت امر اقتصادی است.
·        برخورداری عبارت است از تصاحب یکجانبه بخش هائی از محصول کار دیگران.

·        شالوده نهادین چنین مناسبتی نیز ـ در وهله اول ـ از نوع اقتصادی آن است:
·        مالکیت بر زمین
·        مالکیت بر سرمایه
·        مالکیت بر وسایل اقتصادی دیگر.

·        در این صورت اولین کسانی که با «پوست اندازی حاکمیت» مخالفت خواهد کرد، خود اطبا و شرکاء هستند.
·        اطبا و شرکاء تنها چیزی که نمی توانند، بخواهند، همین «پوست اندازی حاکمیت» و لغو مالکیت خصوصی بر وسایل تولید است که منبع اصلی فساد فی الارض و السماء است.

پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر