دیالک تیک توده ستیزی
(تئوری فاشیستی نخبگان)
مسعود بهبودی
·
دیوار توده کوتاهترین دیوارها ست:
·
هر ننه مرده ای به هر بهانه و دستاویزی در هر فرصتی آستین
بالا می زند و از آن بالا می رود و ضمنا تف و توهینی نثار توده می کند، برای خود حسابی
هورا می کشد و خود را برتر از توده تصور می کند.
1
·
ننه مرده ولی نمی داند که خود به مثابه فرد، جزئی از
توده به مثابه کل است و بدون کل و توده هیچ واره و هیچکاره است:
·
برای اینکه دیالک تیک فرد و جامعه بسط و تعمیم دیالک تیک
جزء و کل است و در دیالک تیک جزء و کل نقش تعیین کننده از آن کل (توده)
است.
2
·
کسانی که پس از تف و توهین به توده خود را دست و
دلبازانه «شرف کیهان» و خدا واره ای بر زمین
می پندارند، بدون کار شبانه روزی همین «حشرات الارض» (توده) حتی کوزه ای آب نمی
توانند برای خود تهیه کنند و از مرگ نمیرند، چه برسد به خالی کردن چاه مستراح خویش
و تهیه لوازم ضرور زندگی خویش.
3
·
اگر ثروتی جائی تلنبار شده و رفاهی برای اقلیتی فراهم
آمده در تحلیل نهائی نتیجه ذلت «حشرات الارض» «بی همه چیز» مولد همه چیز است.
4
·
حریف خردمندی می گفت:
·
شرم کردن صفت اصلی انقلابیون است.
·
مرتجعین همه از دم بی شرم اند.
5
·
مرتجعین از هر قماش اما می دانند که بهترین راه، شکستن
همه کاسه ـ کوزه ها بر سر توده است.
6
·
تجربه شخصی ما حاکی از آن است که شم طبیعی توده (غریزه
طبقاتی توده) هشیارتر از جماعت موسوم به «از توده بهتران» است:
·
دهقانان و کارگران تا آخرین دم حاضر به تمکین بر روحانیت
نشدند، در حالیکه طبقات مرفه به حمایت اوپورتوینستی همه جانبه از نودولتان پرداخته
بودند.
7
·
ولی همین ها پس از گذر خر طبقاتی شان از مهلکه، بی
شرمانه به توبیخ توده برخاسته اند و توده را مقصر اصلی روی کار آمدن ارتجاع فئودالی
جا می زنند.
8
·
اکنون هم می خواهند که توده برخیزد و خون بی ارج و ارزش
خود را نثار منافع آنها کند، ولی هرگز نمی گویند که از این تعویض روبنائی، توده چه
نصیبی خواهد برد.
9
·
دیالک تیک درونی تئوری فاشیستی نخبگان همین است:
·
توده از سوئی به مثابه مشتی زباله و هیچ واره و هیچ کاره تلقی می شود و در عین
حال مقصر روی کار آمدن هر سیستم توده ستیزی جا زده می شود، یعنی همه کاره قلمداد می
شود.
پایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر