اسماعیل خوئی
قصیدهی روحانیّه
سرچشمه :
اخبار روز
http://www.akhbar-rooz.com
تحلیلی
شتابزده از
مسعود بهبودی
4
کردارِ
تو، چو آتشِ سوزان بُوَد صریح
گفتارت
ار چه دود نماید به مُبهمی.
·
معنی تحت اللفظی بیت:
·
عمل تو بسان آتش سوزان صریح و روشن است، اگر چه حرفت
شنونده را دچار ابهام می سازد.
·
شاعر در این بیت برای توضیح چند و چون روحانی، دیالک تیک
پراتیک و تئوری را به شکل دوئالیسم کردار و گفتار بسط و تعمیم می دهد و از
عوامفریبی روحانی پرده برمی دارد.
·
دیالک تیک پراتیک و تئوری یکی از شناخت افزارهای مهم در
گنجینه اسلوبی مارکسیسم ـ لنینیسم است.
·
این دیالک تیک از دیرباز در فلسفه قرون وسطی به شکل دیالک
تیک عمل و حرف و یا به شکل دوئالیسم عمل و حرف بسط و تعمیم یافته است.
·
وقتی سعدی می گوید:
به عمل کار بر آید،
به سخندانی نیست
·
دیالک تیک پراتیک و تئوری را به شکل دیالک تیک عمل و
سخندانی بسط و تعمیم می دهد و نقش تعیین کننده را از آن پراتیک (عمل) می داند.
·
اگر حرف کسی با عمل او جور در نیاید، می توان گفت که در دیالک
تیک پراتیک و تئوری (عمل و حرف) وحدت میان دو قطب دیالک تیکی از بین رفته و تضاد یکه
تاز میدان شده است.
·
این به معنی پایان دیالک تیکیت (دیالک تیک وارگی) و
برقراری دوئالیسم است.
·
بزعم شاعر در دیالک تیک عمل روحانی و ادعای او نیز همین
اتفاق رخ داده است:
·
حرفش با عملش نمی خواند.
·
البته باید حرف روحانی را بشنویم و بعد ببینیم که قضیه
از چه قرار است.
·
چون ممکن است که برداشت شاعر درست نباشد.
5
«قانون»
شعارِ
تو ست، ولی چیست، در دلت،
آن
هر چه ای که «قانون» بشناسی اش همی؟!
·
معنی تحت اللفظی بیت:
·
تو زیر علم « قانون» سینه می زنی.
·
ولی معلوم نیست که منظور تو از قانون چیست؟
·
شاعر در این بیت از دوئالیسم مفهوم و واژه پرده برمی دارد:
·
اصولا مفهوم و واژه با هم، دیالک تیکی را تشکیل می دهند:
·
میان مفهوم «درخت» و درخت عینی ـ واقعی رابطه دیالک تیکی
برقرار است:
·
یعنی رابطه مبتنی بر وحدت و تضاد همزمان برقرار است.
·
ولی وقتی وحدت آندو از میان برداشته شود و تضاد یکه تاز
میدان گردد، آنگاه مفهوم مخدوش می شود و شنونده منظور صاحب سخن را نمی فهمد.
·
این بدان می ماند که کسی منظورش درخت باشد، ولی از واژه
کرگدن استفاده کند و یا درخت بگوید و منظورش کرگدن باشد.
·
البته این مسئله باید وسیعتر مورد بحث قرار گیرد.
·
چون طبقات اجتماعی مختلف واژه های بظاهر مشابه و یکسان
را با مفاهیم متضاد پر می کنند:
·
یعنی فرم های مشابه و یکسان را با محتواهای متضاد پر می
کنند:
·
مثلا در پیاله ای که قاعدتا باید شراب باشد، ترشی و یا
حتی زهر مهلک عرضه می کنند.
·
بر سر واژه انقلاب به عنوان مثال همین بلا آمده است:
·
خمینی وقتی فتوای قتل عام هر اسیری را صادر می کند، می
گوید:
·
«ما باید انقلابی عمل کنیم.»
·
منظور او از انقلاب، کشتار کورکورانه هر نفسکشی و
اشاعه وحشت و ترور در تار و پود جامعه بوده است.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر