۱۳۹۱ بهمن ۲۸, شنبه

متانقدی بر نقد جزوۀ «ضرورت مبارزۀ مسلحانه و رد تئوری بقاء» (5)

امیر پروزیز پویان (1325 ـ 1350) 
فعال سیاسی، تئوریسین کمونیست و از بنیان‌گذاران سازمان چریک‌های فدائی خلق 
وی در سال ۱۳۲۵ در شهر مشهد، ایران به دنیا آمد.
تحصیلات ابتدائی و متوسطه را در این شهر گذراند.
فعالیت‌های سیاسی مشخص پویان از سالی که وارد دانشگاه ملی ایران شد، شکل گرفت. در این سال‌ها بود که به اتفاق مسعود احمدزاده و عباس مفتاحی گروهی را تشکیل داد.
در تاریخ ۳ خرداد ۱۳۵۰ خورشیدی، هنگامی که مخفی‌گاه وی توسط ماموران سازمان امنیت و اطلاعات کشور محاصره شد، به هم‌راه رحمت‌الله پیرونذیری خودکشی کرد. 

سرچشمه:
(دنيا، نشريۀ سياسی و تئوريک کميتۀ مرکزی حزب تودۀ ايران، سال دوازدهم، دورۀ دوم، شمارۀ ۳، پائیز ۱۳۵۰) 
تارنگاشت عدالت 

یدالله سلطان پور 

مسعود اخگر  
مطلق کردن دشواری‌ها و نیروی دشمن و ناتوانی خویش
یکی از پایه‌ های اساسی استدلالی که در « ضرورت مبارزۀ مسلحانه و رد تئوری بقاء» به آن تکیه شده، این است که گویا کارگران در محیط ترور و خفقان و ارعاب کنونی، «نیروی دشمن خود را مطلق و ناتوانی خود را برای رهایی از سلطۀ دشمن نیز مطلق می‌پندارند».

و به همین جهت یک کارگر:
«ترجیح می‌دهد که برای ادامۀ زندگی بره ‌ای سر به راه، عنصری بی‌ علاقه به‌ مسایل سیاسی باشد.»

·        حسن و عیب این طرز استدلال پویان از چه قرار است؟

پویان 
کارگران در محیط ترور و خفقان و ارعاب کنونی، «نیروی دشمن خود را مطلق و ناتوانی خود را برای رهایی از سلطۀ دشمن نیز مطلق می‌پندارند.»

·        از پویان به مثابه جوان 20 تا 25 ساله نمی توان انتظار بیشتری داشت.
·        ولی برای درک چند و چون آوانتوریسم (چریکیسم) در ایران چاره ای جز تحلیل عینی اسناد مربوطه نیست و فرق هم نمی کند که تدوین کننده آنها چه کسی باشد و چه سن و سالی داشته باشد.
·        تحلیل پویان از شرایط موجود در هر صورت، تحلیلی سرتاپا سطحی و سرسری است.

پویان
محیط ترور و خفقان و ارعاب کنونی

·        جامعه ایران در اولین سال های پس از انقلاب سفید را باید بطور عینی، یعنی با توجه به روندهای جاری عینی و مبارزات طبقاتی در مد نظر گرفت.

1

·        شاه با اعلام اصلاحات ارضی، فئودالیسم و نتیجتا روحانیت را زیر ضربه قرار می دهد.
·        این کاری بوده که هر کس دیگر و هر طبقه دیگر هم می بایستی انجام دهد.
·        پیوند روحانیت و بازار (بخش سنتی بورژوازی و خرده بورژوازی تجاری) با فئودالیسم پیوندی ارگانیک بوده و این خاص ایران نیست.
2

·        روحانیت به عنوان نهادی اجتماعی نه تنها خود مالک اراضی و املاک و مستغلات و موقوفات و غیره بوده، بلکه دستگاه ایدئولوژیکی عریض و طویل فئودالیسم بوده است.

3

·        محیط ترور و خفقان و ارعابی که پویان استنباط، تصور و تصویر می کند، محیطی است که پس از هر انقلابی بر هر جامعه ای حاکم می شود و از سوی طبقات ضد انقلابی تقبیح و از سوی طبقات انقلابی توجیه، تشویق، تحسین و اعمال می شود.
·        انقلاب سفید هم با همه خودویژگی هایش با مقاومت اربابان و خوانین و روحانیت مواجه می شود و چاره ای جز سرکوب همه آنها نداشته است.
·        این همان رژیم ترور و خفقان و ارعابی است که کم و بیش پس از انقلاب بورژوائی فرانسه و دیگر انقلابات اجتماعی نیز حاکم شده است.
·        سازمان اطلاعات و امنیت بدنام کشور (ساواک) درست برای سرکوب همین مقاومت ضد انقلابی بکمک امپریالیسم امریکا و اسرائیل آموزش، سازماندهی و تشکیل می شود.
·        سازمانی که پس از انجام وظیفه انقلابی خود، یعنی پس از سرکوب مقاومت خوانین، اربابان فئودال و روحانیت و بازار می بایستی تعطیل شود و یا با فونکسیون درخوری ادامه حیات دهد.

پویان
کارگران در محیط ترور و خفقان و ارعاب کنونی، «نیروی دشمن خود را مطلق و ناتوانی خود را برای رهایی از سلطۀ دشمن نیز مطلق می‌پندارند.»

·        استنباط پویان از طبقه کارگر نیز استنباطی بکلی غلط، سطحی و سرسری بوده است.
·        طبقه کارگر و رعایا در هیچ کشوری و تحت هیچ شرایطی با رژیمی که مناسبات تولیدی فئودالی را لغو می کند و جامعه را پله فرماسیونی مهمی بالاتر می برد، در اوپوزیسیون قرار نمی گیرند.
·        توده های دهقانی و کارگری نه مخالف انقلاب سفید، بلکه پشتیبان و مؤید آن بوده اند.
·        دهقانان و کارگران احتمالا تا آخرین لحظه به رژیم انقلاب سفید وفادار مانده اند.
·        این مسئله باید بر اساس فاکت های عینی بررسی شود.
·        سیطره ضدانقلاب سفید زیر پرچم فوندامنتالیسم بیشک به توده های مولد و زحمتکش تحمیل شده است.
·        پویان و یاران یا منشاء فئودالی داشته اند و یا بازاری ـ روحانی

پویان
کارگران در محیط ترور و خفقان و ارعاب کنونی، «نیروی دشمن خود را مطلق و ناتوانی خود را برای رهایی از سلطۀ دشمن نیز مطلق می‌پندارند.»

·        کارگران با شم  و غریزه طبقاتی خویش نه رژیم انقلاب سفید را دشمن خود تلقی کرده اند و نه ناتوانی خود را مطلق نموده اند.
·        فقط باید از دید طبقاتی آنان دید و به کنه مسئله پی برد.

پویان
کارگر «ترجیح می‌دهد که برای ادامۀ زندگی بره ‌ای سر به راه، عنصری بی‌ علاقه به‌ مسایل سیاسی باشد.» 

·        این حکم پویان نیز قابل تأمل است:
1

·        پویان بسان آخوندی و یا فئودالی به تحقیر طبقه کارگر می پردازد.
·        لحن پویان لحن کمونیستی نیست که در تلاش برقراری حاکمیت طبقه کارگر و دهقان باشد.
·        لحن پویان همان لحن روشنفکران طرفدار تئوری فاشیستی نخبگان است.
·        لحن شاملو و امثال او ست.
·        البته ازجوان 20 تا 25 ساله نمی توان انتظار بیشتری داشت.


2
بره ‌ای سر به راه

·        طبقه کارگر هرگز نمی تواند و نمی خواهد که بره ای سر به راه باشد.
·        پویان از محیط کار بی خبر بوده است.
·        محیط کار در همه جوامع طبقاتی، محیطی سرشار از تضادهای چرکین دمبدم خونچکان است.
·        محیط کار به قول برتولت برشت و به تجربه شخصی، کشتارگاهی است:
·        کشتار توده های مولد و زحمتکش گاهی ذره ذره و لحظه لحظه و بی سر و صدا صورت می گیرد و گه در مواقع بحرانی بطرزی خشونت آمیز و خونین.
·        طبقه کارگر به همین دلیل نمی تواند بره ای سر به راه باشد و خرد نشود.
·        کمترین غفلت به ناقص العضو گشتن کارگران منجر می شود،  به اخراج از کار و به ذلت مادام العمر.


3
عنصری بی‌ علاقه به‌ مسایل سیاسی

·        این ادعای پویان نیز حاکی از توجه سطحی و سرسری به روندهای روانی و روحی طبقه کارگر است.
·        سیاست با اقتصاد همیشه در پیوند دیالک تیکی ناگسستنی قرار دارد و طبقه کارگر کمترین تغییرات سیاسی را با گوشت و پوست خویش بلافاصله احساس می کند.
·        فرق هم نمی کند که کارگران روزنامه بخوانند، رادیو بشنوند، تلویزیون ببینند و یا نه.
·        طبقه کارگر قطب تعیین کننده دیالک تیک عینی جامعه سرمایه داری است و همه راه ها ـ مستقیم و یا غیر مستقیم، باواسطه و یا بی واسطه ـ بدان ختم می شوند.

اخگر 
این ارزیابی بر واقعیات مبتنی نیست و این مطلق‌ها ساختۀ ذهنیات است.
ما در چند سال اخیر شاهد تحرک تازه یا به قول برخی مطبوعات اپوزیسیون در خارج ناظر «موج نوین مبارزه» در ایران هستیم.
مبارزۀ کارگران کارخانه‌ های نساجی تهران به‌ خاطر اضافه دستمزد، اعتصاب ۱۳ هزار نفت‌گران آبادن و همبستگی تمام کارگران مناطق نفت‌خیز با آن‌ها تظاهرات پردامنۀ مردم تهران و دانشجویان دانشگاه تهرن به ‌مناسبت افزایش بهای بلیط اتوبوش شهری
 اعتصاب کارگران نساجی تهران و یزد و اصفهان
اعتصاب کارگران جلفا و نورد اهواز
اعتصاب و مارش اعتراض کارگران کارخانۀ قرقرۀ زیبا
مبارزۀ رفت‌گران اهواز
اعتصاب و تظاهرات رانندگان شرکت واحد اتوبوس‌رانی تهران
تظاهرات به ‌مناسبت ورود سرمایه ‌داران آمریکایی به ایران
تظاهرات به ‌مناسبت برگزاری مسابقۀ فوتبال بین ایران و اسراییل
اعتصاب و دمونستراسیون چهار هزار کارگر کارخانه «جهان» در کرج که عده‌ای کشته و صدها زخمی داشت.
مبارزات عدیدۀ دانشجویان دانشگاه‌های ایران- فهرست ناقصی از مبارزات طبقات و قشرهای گوناگون مردم ایران در ۲- ۳ سال اخیر است. 
فاکت‌های فوق نشان می‌دهد که اتفاقاً پرولتاریای ایران در صحنۀ مبارزات مطالباتی و سیاسی توده‌ ای فعال بوده و علاوه براین سایر قشرهای مرم نیز در این مبارزات شرکت فعال داشته‌اند 
.
·        همین پاسخ اخگر به ادعای پویان خود حاوی تحریفات و حقایق تعیین کننده ای است:

1

·        اخگر اعتصابات و مبارزات اقتصادی (سندیکائی) کارگران بر ضد کارفرما را مبارزات سیاسی طبقه کارگر بر ضد رژیم انقلاب سفید قالب می کنند.

2

·        اخگر مبارزات دانشجوئی را بطور مکانیکی و به قصد عوامفریبی وارد بحث می سازند.
3

·        دانشگاه هم آبشخور آوانتوریسم (چریکیسم) بوده و هم  تحت تأثیر مستقیم و یا غیرمستقیم مقاومت ضدانقلابی قرار داشته است.
·        شاید دلیلش این باشد که بخش اعظم دانشجویان از اقشار و طبقات وابسته به فئودالیسم و بازار بوده اند.
4

·        جالب است که فهرست مبارزات سیاسی کذائی اخگر به سال های 1349 ـ 1350  محدود بوده است.
·        این خود نشانه تکوین مناسبات تولیدی سرمایه داری و توسعه طبقاتی و معرفتی طبقه کارگر بوده است.
5

·        برخورد خود اخگر نیز برخوردی سطحی و سرسری به آوانتوریسم (چریکیسم) و طبقه حاکمه جدید است.
·        اخگر نمی تواند و نباید از تحول ماهوی دربار بی خبر باشد:
·        شاه قبل از اصلاحات ارضی با شاه بعد از اصلاحات ارضی  بلحاط وابستگی طبقاتی از زمین تا آسمان با هم فرق دارند.
6

·        عدم درک این حقیقت امر از سطح نازل توسعه نظری و اسلوبی اخگر حکایت دارد و از تحلیل بکلی نادرست او از آوانتوریسم (چریکیسم) در ایران.

ادامه دارد

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر