سعدی
( گلستان
، دیباچه)
ای کریمی که از
خزانه غیب
گبر و ترسا
وظیفه خور داری
دوستان را کجا
کنی محروم
تو که با دشمنان
نظر داری
شین میم شین
·
معنی تحت اللفظی:
·
ای بخشنده ای که از خزانه غیب به زرتشتی و مسیحی جماعت جیره
روزانه می دهی!
·
تو که دشمنان را
مورد توجه قرار می دهی، کی دوستان را از بذل توجهات خود محروم خواهی کرد؟
·
سعدی در این دو بیت، ایدئولوژی طبقه حاکمه را در لفافه
تئولوژی (فقه) به خورد خواننده می دهد:
1
ای کریمی که از
خزانه غیب
گبر و ترسا
وظیفه خور داری
·
سعدی در این بیت، اولا دیالک تیک فراز و فرود را به شکل دیالک
تیک خدا و انسان بسط و تعمیم می دهد.
2
ای کریمی که از
خزانه غیب
گبر و ترسا
وظیفه خور داری
·
ثانیا دیالک تیک خدا و انسان را به شکل دیالک تیک کریم و
گدا بسط و تعمیم می دهد.
·
بدین طریق تمامت ثروت طبیعی و اجتماعی در انحصار خدا قرار
می گیرد و خزانه غیب نامیده می شود و انسان بطور کلی به درجه قشری از لومپن
پرولتاریا، یعنی درویش و سائل و گدا تنزل می یابد.
·
سعدی از انسان، گدای مستمندی بر سر خوان سلطانی بنام خدا می
سازد، که از خزینه غیبش گبر و ترسا را جیره خور و وظیفه خور دارد.
·
سعدی انسان را خلع سلاح فکری مطلق می کند، او را از انسان
بودن، بمعنی واقعی کلمه، محروم می سازد.
·
اشرف موجودات، زیر قلم سعدی خرد و خمیر و بی هویت می شود و
به ذلیلی هراسزده و چشم به راه عطوفت غیر تنزل می یابد.
·
چنین انسانی توان مقاومت در برابر یورش قبایل وحشی را
نخواهد داشت و تار و مار خواهد شد و شاعر مبلغ انفعال و انتظار به گریز از وطن
مجبور خواهد شد.
3
ای کریمی که از
خزانه غیب
گبر و ترسا
وظیفه خور داری
·
ثالثا سعدی دیالک تیک انسان و خدا را به شکل دیالک تیک درویش
و توانگر بسط و تعمیم می دهد.
·
سعدی بدون اینکه به روی خود بیاورد، ثروتمندی را خصیصه ای الهی
جا می زند، می ستاید و کرنش و تسلیم به ثروتمند را توجیه تئولوژیکی ـ ایدئولوژیکی می
کند.
·
بدین طریق است که رفته رفته در ضمیر جامعه، ارزش انسان ها
بسته به ثروت آنها تعیین می شود.
·
بدین طریق است که رفته رفته بشریت بر اساس میزان ثروت و
دارائی به عالی و پست طبقه بندی می شود.
·
ما هنوز در حول و حواشی (دیباچه) گلستان شیخ شیراز پرسه می
زنیم و سعدی بعدها شعر معروف «بنی آدم اعضای یکدیگرند» را خواهد سرود.
·
ما هنوز به در (باب) اول گلستان او حتی نزدیک نشده ایم که ایدئولوژی
فئودالی ـ بنده داری، حسابی و بی سر و صدا به خوردمان داده می شود.
4
ای کریمی که از
خزانه غیب
گبر و ترسا
وظیفه خور داری
·
سعدی در این بیت، ضمنا منشاء ثروت را الهی جا می زند:
·
بزعم سعدی، ثروت بصورت خزانه غیبی تحت مالکیت خصوصی خدا ست
و او بزرگوارانه به همه موجودات زنده جیره غذائی و غیره می دهد.
·
بدین طریق تولید مایحتاج مادی مورد انکار شیخ شیراز قرار می
گیرد.
·
این اولین سنگ بنای تئوری اجتماعی سعدی است.
·
بزعم سعدی، ثروت تولید نمی شود، بلکه نازل می شود.
·
ثروت نه نتیجه دسترنج و عرق جبین توده های مولد و زحمتکش، بلکه
مائده ای آسمانی است.
5
ای کریمی که از
خزانه غیب
گبر و ترسا
وظیفه خور داری
·
سعدی ضمنا به بهانه اعتقادات مذهبی، بشریت را به دوست و
دشمن خدا طبقه بندی می کند:
·
گبرو ترسا و غیره در چشم به هم زدنی به عدو الله و مسلمانان
به حبیب الله طبقه بندی می شوند.
·
در این طبقه بندی سوبژکتیف بشریت از سوی سعدی، هم سر و کله جهان
بینی ایدئالیستی او پیدا می شود و هم سر و کله ایدئولوژی شبه فاشیستی او:
·
سعدی در دیالک تیک ماده و روح، در دیالک تیک وجود و شعور، نقش
تعیین کننده را از آن اعتقادات مذهبی (روح، شعور) می داند و به منجلاب ایدئالیسم می غلتد و ضمنا
با دوست خدا قلمداد کردن مسلمانان و دشمن خدا قلمداد کردن دگراندیشان و دگرمذهبان
زمینه فکری و ایدئولوژیکی لازم را برای برادرکشی را هموار می سازد.
6
ای کریمی که از
خزانه غیب
گبر و ترسا
وظیفه خور داری
·
سعدی ضمنا برای شناخت انسان ها از معیاری سوبژکتیف (اعتقادات
مذهبی) بهره برمی گیرد.
·
همین جا سر و کله تئوری شناخت او پیدا می شود:
·
سر و کله سوبژکتیویسم معرفتی او.
·
دوست و دشمن خدای کذائی بر اساس اعتقادات مذهبی، یعنی بر اساس
عنصری سوبژکتیف تعیین می شوند.
·
همین معیار سعدی را طبقات حاکمه ملی و بین المللی رفته رفته
تکمیل خواهند کرد و برای نیل به اهداف طبقاتی کثیف خود مورد سوء استفاده قرار
خواهند داد:
·
آنگاه حتی صدها سال پس از مرگ سعدی، پاکترین فرزندان ملت را
به بهانه دگراندیشی زجرکش و اعدام خواهند کرد و حتی اجازه حفر گوری برای اندام زجر
دیده آنان و برگزاری مراسم تدفین آبرومندانه نخواهند داد.
·
مقوله «دوست» یکی از مهمترین مقولات غزلیات سعدی و حافظ را
تشکیل می دهد که ما مستقلا به بررسی آن پرداخته ایم و خواهیم پرداخت.
7
ای کریمی که از
خزانه غیب
گبر و ترسا
وظیفه خور داری
·
سعدی در این بیت، دیالک تیک انسان
و خدا را به شکل دیالک تیک مرزوق و رزاق (وظیفه
خور و کریم) بسط و تعمیم می دهد و نقش تعیین کننده را از آن خدا (رزاق، کریم) می
داند، رزاقی که برای همه موجودات بی اعتنا به باور مذهبی شان جیره غذائی و مستمری
می دهد.
8
دوستان را کجا
کنی محروم
تو که با دشمنان
نظر داری
·
سعدی در این بیت، به مسلمانان اطمینان می دهد که رزق و روزی
شان تضمین شده است.
·
چون خدائی که به دشمنان خود رزق و روزی می فرستد، هرگز
دوستانش را فراموش نخواهد کرد.
·
انفعال و جامعه گریزی را بهتر از این نمی توان تبلیغ کرد.
·
وقتی چند و چون روزی دست خدا باشد، زحمت و تلاش برای تغییر
کمیت و کیفیت آن بیهوده و غیرمنطقی و حتی کفرآمیز جلوه خواهد کرد.
ادامه دارد
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر