قانون وحدت و «مبارزه» اضداد
پروفسور
گونتر کروبر
برگردان
شین میم شین
منبع:
دایره المعارف روشنگری
سرچشمه:
مجله هفته
http://www.hafteh.de/?p=32997
م. راد
1
·
تعریفی
که گونتر کروبر از قانون وحدت و مبارزه اضداد با استناد به نوشته های مارکس و لنین
می دهد، بسیار ناقص است.
·
چه خود مارکس
هم نتوانست آن را از نظر علمی بیان کند و لنین هم مختصر اشاراتی به این مسئله دارد.
·
مارکس و
لنین با توجه به تعاریف فلاسفه، آنموقع کوشش کردند تا مسئله را باز کنند.
·
ولی
تعریف کامل و دقیق تضادها و وحدت اضداد را مائو در سال ۱۹۳۷ برشته تحریر در آورد
که کامل ترین و دقیق ترین تعریف آن در جهان است .
·
این
مجموعه در جلد اول آثار مائواز صفحه ۴۷۳ تا ۵۲۲ قابل رؤیت است .
·
اشاره به
این مسئله لازم است که این مجموعه را مائو قبلا تدوین کرده بود و منتظر ماند تا دانشمندان
هسته ای و فیزیک اتمی مسئله ضد ماده را اثبات کنند.
2
·
دومین
توضیح اینکه آکادمیکرهای غربی به علت تنگ نظری و دید محدود خود هرگز حاضر نشده اند،
نظرات فلاسفه بزرگ شرق نظیر کنفوسیوس و مائو را مطالعه کنند و بعد نظرات خود را
انتشار بیرونی بدهند .
3
·
سومین
توضیح اینکه در بین محققان فلسفه مارکسیستی این نظر در حال تدوین و تکمیل است که
آیا تئوری تضادها تکامل تئوری مبارزه طبقاتی مارکس انگلس نیست؟
4
·
پیشنهاد
این است که اگر مترجم خود نقشی در دایرة المعارف روشنگری و یا احیانا با گونتر
کروبر دارد، متن مائو را که به هر سه زبان فارسی ، انگلیسی و آلمانی در دسترس است،
در اختیار آنها قرار گیرد تا در زیر تعاریف ناقص و غیر علمی فوق منتشر شود.
شین میم
·
خیلی ممنون
·
تئوری
تضاد تحت عنوان دیالک تیک پیوند و تضاد منتشر شده است.
·
اکنون سه
قانون دیالک تیک ماتریالیستی یکی پس از دیگری منتشر می شوند که ربط تعیین کننده ای
به تئوری تضاد ندارند.
·
تئوری
تضاد مائو و امثالهم و مائوئیسم بطور کلی نیز از سوی مارکسیست های آلمان دموکراتیک
و فدرال مورد بررسی قرار گرفته است
.
.
·
اگر بخت
یار باشد، بتدریج ترجمه و منتشر خواهد شد.
·
هانس
هاینتس هولتس و دیگر مارکسیست ها آثار مفصلی در این زمینه ها دارند.
·
اگر
ایراد مشخصی کشف کردید به جای موعظه کولاک مآبانه و کلی گوئی روشنفکرانه و
عوامفریبانه، مشخصا نام ببرید و اثبات کنید.
·
ما آثار
مائو را که دربار پهلوی به توصیه مشاوران امریکائی وسیعا پخش می کرد، عمدتا خوانده
ایم.
·
آثار
مائو و امثالهم بطور کلی خیلی سطحی و
کودکانه اند و اصلا قابل خواندن نیستند.
·
خیلی
ممنون از مواعظ پر طمطراق تان.
م. راد
·
دوست
عزیز
·
از نوشته
کوتاه شما بسیار تعجب کردم .
·
تعجبم
بیشتر شد که شما تحت عنوان مارکسیست های آلمانی و گویا آنها کامل ترین تعاریف را ارائه
داده اند، بسنده کرده اید که گویا آیه صادر کرده اند.
·
در متن
بالا ردیف کردن یکسری تعاریف به مفهوم توضیح علمی وحدت و مبارزه اضداد نیست.
·
امیدوارم
ترجمه این چند سطر بالا که صرفا تعاریف هستند، شما را به این اشتباه نیاندازد که
گویا مسئله به این مهمی کاملا توضیح داده شده است.
·
تجربه
نشان داده است مارکسیست های آلمانی جز توجیه سیستم سرمایه داری انحصاری و دفاع از
سوسیال دموکراسی چیزی بیشتر ارائه نداده اند.
·
اگر
اشتباه نکنم، شما هم همانند مارکسیست های اروپایی جرئت نکردید تا به مطالعه تعریف
کامل و دقیق تضادها و وحدت اضداد مائو را که یک تحلیل و تحقیق علمی با توجه به
داده های علمی روز است، مرور کنید تا ببینید که ترجمه مطالب بریده بریده شما هیچ
مبنای علمی که با پراتیک عام مبارزه طبقاتی و حل تضادهای موجود در جوامع امروزی
همخوانی داشته باشد، ندارد .
·
مضافا به
اینکه مائو در همین رابطه تحقیقات فلسفی بسیار دقیقی در مورد پر اتیک دارد که در
مقابل تئوری های مارکس و لنین شاهکار فلسفه مارکسیستی است.
·
نه مارکس
نه انگلس و نه لنین در دوران خود به علت عدم تلفیق آن با پراتیک قادر نشدند به
مسئله فلسفی پراتیک و حل تضادها پاسخ مفصل تر و قانع کننده تر ی بدهند واوضاع را
به پیش ببرند.
·
بر عکس
در چین همانطور که شاهد هستیم برای اولین بار در تاریخ بشر بر طبق همین فلسفه چین
در عرض ۵۰ سال عملا به آنجا رسید که در تاریخ بشر بی سابقه
است دستاوردی عظیم و بیمانند .
·
·
ضمنا به شما
توصیه می کنم با زبان راست های غربی سعی نکنید، به توجیهمسئله بپردازید.
·
اگر این
جناب هولتس می توانست با کار سطحی آکادمیکی مشکل چپ اروپا را حل کند که کرده بود و
نشان به آن نشان که چپ اروپا همچنان ده ها سال از چپ چین عقب تر است و فقط توانسته
است توجیه گر سیستم از پا افتاده سوسیال دموکراسی غرب باشد .
·
برای
اطلاع شما بد نیست بدانید که طی سال های اخیر هزاران نفر چپ های واقعا مارکسیستی
نه چپ های سوسیال دموکرات مثل جناب هولتس شما راهی چین می شوند و در آکادمی
تحقیقات مارکسیستی و آثار چپ های چین به مطالعه و تجربه آموزی می پردازند .
·
از نظر
چپ های م. لامی چپ های اروپا نه تنها اخته شده اند، بلکه دیگر بخاری از آنها با
دید هولتس و امثال او بر نخواهد خواست.
·
اوصولا
آکادمیکرهایی که با پراتیک سر کار ندارند، نمی توانند هیچ مسئله ای را علمی توضیح
بدهند که بشود آن را در عمل پیاده کرد، چه رسد به اینکه بخواهند راه حلی ارائه
دهند.
شین میم
·
خیلی خوب
·
فرض کنیم
که حق با شما ست .
·
ما همه
از دم سوسیال ـ دموکراتیم.
·
آثاری که
جنابعالی ارائه داده اید، کدامند؟
·
بردارید
قوانین دیالک تیکی را و یا تئوری تضاد را از قول مائو و یا شخصا توضیح دهید تا
خواننده نشسته در کره مریخ قادر به مقایسه باشد و اجرت ما را به حساب شما واریز
کند
.
.
·
ما از
کلی بافی روشنفکرانه بیزاریم
.
.
·
آنچه از
دست مان آمده، کرده ایم و می کنیم.
·
ادعا هم
نکرده ایم که حرف آخر را زده ایم و می زنیم.
·
مارکسیسم
علم است و توسعه می یابد
.
.
·
ما دیگر وقت
و حوصله خواندن آثار مائو و امثالهم را نداریم.
·
هزاران
اثر ارزشمند را هنوز نخوانده ایم.
·
عمرتان
دراز باد
پایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر