۱۳۹۱ مهر ۲۲, شنبه

هماندیشی با روژین (1)

سرچشمه:
صفحه فیس بوک
روژین خسروی

 این سیگاری که می کشم...
همان فریاد هایی است که نمی توانم بزنم...
همان حرف هایی که یارای گفتن به کسی ندارم...
همان دلتنگی هایی که روز به روز پیرم میکند...
همان خاطراتیست که نه تکرار می شوند و نه فراموش...
همان تنهایی هایی که کسی پُرش نمی کند...
هــــمــــان درد هــــایی کــــه درمـــــان نــــــدارند...
...
..
.
این سیگار را دوست می دارم.

1
·        سیگار و انتحار و دار فقط بلحاظ فرم (یعنی فقط بلحاظ ظاهر) با هم فرق دارند، ولی ماهیتا یکی اند:
·        هر سه خوشایند اند.
·        هر سه مخرب جسم و جان آدمی اند.
·        و هر سه مثل همه چیزهای مضر لذت بخش اند.

·        به قول شاعر خردستیزی:
·        «عشق خواهر مرگ است!»
·        مرگ هم لذت بخش است.

2
·        دین و افیون، خرافه و سیگار فقط بظاهر با هم متفاوت اند، ولی ماهیتا فونکسیون واحدی را به عهده دارند:
·        هر دو به تخدیر روح خروشان آدمی و نه فقط آدمی منتهی می شوند.
·        هر دو آدمی را به نحوی خوشایند و زیبا آدمیت زدائی می کنند و به تعبیر ساده لوحان، آرامش می بخشند.

·        اما هیچکدام حتی ذره ای رهائی بخش نیستند.
·        اما هیچکدام حتی کمترین راه حلی عرضه نمی کنند.
·        بلکه جسم و جان آدمی را چه بسا به بند می کشند.
·        هر دو اختناق آورند!
·        هر دو انسان ستیزند!

3
·        روزی روزگاری هر دو دارو بوده اند و هنوز هم می توانند باشند.
·        اگر آگاهانه به خدمت گرفته شوند و نه تحت فرمان عادت و لذت.

پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر