۱۳۹۱ شهریور ۱۵, چهارشنبه

هماندیشی با شیدان وثیق (3)

سه شعار فتیشی‌‌
انتخابات آزاد، آلترناتیو قدرت و مبارزه مسالمت آمیر
سرچشمه:
اخبار روز
www.akhbar-rooz.com

میم حجری

III

«مبارزه‌ ی مسالمت آمیز»
سلاح نقد و نقدِ سلاح


1
• این دو فرمول مشهور مارکسی:
• مبارزه‌ ای که به سلاح نقد توسل می ‌جوید و نقدی که از طریق سلاح انجام می ‌پذیرد، چون یک دو راهی مساله ‌انگیز همواره در دویست سال گذشته در جنبش‌های اجتماعی و انقلابی و در شرایط تشدید تضادهای اجتماعی و سرکوب حاکمان مطرح شده است و می ‌شود.

2

• حداقل از هگل تا به امروز با گذر از چپ مارکسیستی، در باره‌ ی نقش قهر در تاریخ سخن‌ها رفته و نظریه‌ ها ارائه شده است‌ که بازگویی آنها را در این جا ضروری نمی ‌شماریم.

3

• مبارزه‌ ی اجتماعی مسالمت آمیز چون مناسب ‌ترین و ارجح ترین وسیله برای تغییرات سیاسی و اجتماعی را نمی ‌توان و نمی ‌باید در برابر دیگر اشکال مبارزاتی چون قیام و انقلاب قرار داد که هم می ‌توانند مسالمت آمیز رخ دهند و هم در عین حال شکل ‌هایی از قهر دفاعی بر خود گیرند.

4

• قیام و انقلاب را نباید با خشونت و قهر این همانی کرد.

5

• قیام یا انقلاب را نباید در مقابل انتخابات مسالمت آمیز و دموکراتیک قرار داد.

6

• این درست است که پدیداری چون قیام یا انقلاب، پس از سرنوشت فاجعه بار انقلاب‌ های سده‌ ی بیستم که به رژیم ‌های توتالیتر و استبدادی انجامیدند، بار منفی ذهنی کسب کرده‌اند، با این حال اما شکل‌ های مختلف رشد و تحول مبارزات سیاسی - اجتماعی مردمان یک جامعه از سطح صنفی- اقتصادی تا سطوح بالاتر سیاسی، انقلابی و ساختار‌شکنانه را نمی‌توان و نمی‌باید از پیش تعیین کرد، در چهارچوب‌ های محدود و بسته، "عقلانی" و "منطقی"، تحلیل و تصور کرد.

7

• اکثر جنبش‌های بزرگ و ساختار‌شکن اجتماعی به صورت نابهنگام، نا‌منتظره و اتفاقی رخ می‌دهند.

8

• قیام در برابر جباریت و بی عدالتی، برای آزادی و رهایی، در شکل ‌هایی از پیش برنامه ‌ریزی شده، حتی توسط فعالان شرکت ‌کننده در جنبش، چهارچوب ‌پذیر نیست.

9

• «سیاستِ رهایی‌»، به گفته‌ ای که با آن می‌ توان توافق کرد، «منحصر به فرد و اتفاقی‌ است.

10

• مکان‌ های آن گوناگون و تغییر‌پذیرند و در هر تلاشی جا به جا می ‌شوند.

11

• کشورها، مجامع عمومی، کارخانه ‌ها، طبقات، ارتش توده‌ ای، توده‌ ی شورشی... اینها همه مکان‌های مختلف سیاست‌ های رهایی ‌بخش‌اند که هیچ چیز نمی‌تواند از پیش آنها را تعیین کند»
• (- آلَن بدیو، «موقعیت‌ها»)
12

• میان قهر ناب و مسالمت مطلق در مبارزات اجتماعی، می‌تواند فضایی به وجود‌ آید که نه تهی از قهر باشد و نه آکنده به مسالمت‌.

13

• در حقیقت اکثر انقلاب‌ های معروف به قهرآمیز جهان در ابتدا به این شکل چندگانه و بغرنج رخ داده‌اند.

14

• به واقع، پس از کسب قدرت توسط نیروی انقلابی جدید است که برای حفظ آن چه که تازه به قدرت ‌رسیدگان "منافع و مصالح ملی و انقلاب" می‌نامند، قهر دولتی بر جامعه را اعمال می‌ کنند.

15

• این نیز درست است که نیرویی که با قهر به قدرت می‌رسد به سادگی آن را ترک نمی ‌کند.

16

• با این همه اما، در مرحله ‌ای از رشد تضادها و تشدید سرکوب حاکمان، ناگزیر می‌تواند شکل‌ هایی از اِعمال قهر دفاعی از سوی مردم انقلابی و حاضر در میدان اجتناب ناپذیر گردد.

17

• در چنین شرایطی، نقدِ اسلحه - منظور در این جا انتقاد به توسل به قهر دفاعی است‌ - کاری از پیش نمی ‌برد.

18

• فعالان اجتماعی رهایی‌ خواه، آنانی که طرفدار تغییرات ساختاری ‌اند، همراه با جنبش ‌های اجتماعی که در چنین مسیری پا می‌ نهند، همواره بر ضرورت سلاح نقد تأکید دارند و آن را مناسب ‌ترین شکل مبارزه می‌ شناسد و در ضمن آن را در برابر قیام و انقلاب قرار نمی‌ دهند که می‌توانند شکل مسالمت ‌آمیز به خود گیرند.

19

• اما اینان، در عین حال، در شرایطی که مستبدان حاکم تا دندان مسلح و تشنه ‌ی قدرت مقاومت قهر‌آمیز را بر جنبش مردم تحمیل می‌کنند، «نقد سلاح» (نقد به وسیله ‌ی قهر) را از فهرست احتمالی اشکال مختلف مبارزات اجتماعی خارج نمی‌سازند

ادامه دارد

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر