۱۳۹۱ شهریور ۱۴, سه‌شنبه

بدون تسخیر قدرت تغییر جامعه محال است! (2)

در واکنش اولیه بر مقاله شیدان وثیق تحت عنوان
سه شعار فتیشی‌‌
انتخابات آزاد، آلترناتیو قدرت و مبارزه مسالمت آمیر

واو سین

امید اینکه بدون تسخیر قدرت، می توان جامعه را تغییر داد،
نه تنها به معنی تسلیم در برابر مسأله قدرت است،
بلکه علاوه بر آن، به معنی زانو زدن در برابر سیستم بازتولید حاکمیت است!


بخش دوم
تجزیه و تحلیل سرمایه داری و تصوراتی در باره سوسیالیسم


• با بررسی ساختار تضادهای جامعه سرمایه داری می توان به مشخصات عمده و کیفی آلترناتیو تاریخی آن دست یافت:

1
• زندگی فارغ از اعمال زور
2
• طرد استثمار و ستم
3
• انسانی کردن فرهنگ
4

• گسترش فراگیر شیوه رفتار مبتنی بر همبستگی

5

• پوشاندن جامه قانون بر اندام عدالت و تأمین اجتماعی.


• نکات فوق الذکر بی شک، اهداف مهم و ارزشمندی را تشکیل می دهند.
• لیکن شیوه تحقق آنها قابل بحث است.

• پاسخ روشن به این سؤال که نیروی محرکه این تغییرات کدام است، هنوزمعلوم نیست و احتیاج به بحث و بررسی دارد.

• کدام نیروی اجتماعی می تواند امروز به عنوان عامل تحول تاریخی محسوب شود؟


• جواب حاضر و آماده به این پرسش، مثل اغلب مسائل مطروحه، هنوز وجود ندارد.

• از این رو امروزه مسائل بنیادی که قبلا حل شده تلقی می شدند، از نو طرح می شوند:

1
• مثلا نقش طبقه کارگر
2

• مسأله تحولات اجتماعی با دخالت جدی دولت در امور

• راه حل های سنتی متداول امروزه در جمع متشتت و پریشان نیروهای چپ بحق مورد تردید قرار می گیرند:

1

• ازجمله نقش سازمان های سنتی که خود را نماینده بلافصل طبقه کارگر قلمداد می کردند، مورد انتقاد است.

2

• سندیکاها به عنوان انجمن های بروکراتیک و احزاب سیاسی پیشرو به عنوان نهادهایی محسوب می شوند که کاری جز گذاشتن حرف دهن طبقه کارگر ندارند.

3

• بجای ارائه طرح های متمرکز، پیشنهاد می شود که به مظاهر خودپوی تضادها و راه حل های زاییده از زندگی جاری توجه شود.

• کسی که بحث های جاری جنبش های اجتماعی سال های اخیر را دنبال کرده باشد، می تواند بآسانی دریابد که چنین نقطه نظرهائی جنبش ضد گلوبالیزاسیون را نیز بخود مشغول می دارد که پوسته پیشین خود را ترکانده، ولی از نظر محتوا بسیار ناهمگون مانده است.

1

• با این حال جنبش ضد گلوبالیزاسیون توانسته حداقل در محیط اجتماعی مملو از بی تفاوتی و محیط سیاسی آکنده ازعزلت جوئی و مسئولیت گریزی، مسائل مبرم توسعه جامعه بشری را بگوش بخش اعظم مردم برساند.
• اگرچه اعتراضات موجود علیه دینامیسم گلوبالیزاسیون سرمایه داری، اغلب فرم شماتت و سرزنش اخلاقی بخود می گیرد و بیشتر اوقات احساسات همگانی مبتنی بر نومیدی و عجز و بیچارگی را بهمراه می آورد، با این حال جریان فکری ضد گلوبالیزاسیون از روح سرکش تضادی غریب و بی سابقه حکایت می کند:
• این جریان فکری خطر اجتماعی ملموس را بنام می خواند و از ریشه های اقتصادی ـ اجتماعی عینی آن پرده برمی دارد.

2

• درک نفوذ روزافزون اکونومیسم سرد و بیرحم در عرصه های مختلف زندگی مردم به این جریان فکری چهره ای محتوامند بخشیده است.

3

• گسترش دم افزون تفکر ضد گلوبالیزاسیون، از سوی دیگر نشانگر آن است که وعده های پوچ و خدعه های عوام فریبانه جناح های حاکم اعتبار خود را تا حدودی از دست داده اند.

4

• شاید هنوز شتابزده باشد، که جنبش ضد گلوبالیزاسیون را ماهیتا ضد امپریالیستی قلمداد کنیم، ولی با توجه به محتوای این جنبش می توان گفت، که مبارزه سیاسی آن واقعیت امپریالیسم را در هیأت کنونی اش نشانه گرفته است.

5

• این جنبش نه تنها تصوری را در سر می پرورد که خواهان جهانی عادلانه و مبتنی بر همبستگی است، بلکه علاوه بر آن از اندیشه ای مایه می گیرد که از مرحله نارضایتی نا آگاهانه فراتر رفته است:
• چون دینامیسم گسترش گلوبالیزاسیون و تعمیق بحران عمومی به عنوان دو امر مربوط به هم مورد ملاحظه قرار می گیرند.

6

• این امردر مقایسه با جهان بینی «جنبش آلترناتیوی» که در دو دهه اخیر یکه تاز میدان بوده، از تفاوتی تعیین کننده حکایت می کند.

7

• افراد وابسته به جنبش آلترناتیوی اکنون دربخش سازمان یافته «حزب سبزها» تا حدود زیادی از تمایلات هژمونی طلبی امپریالیستی و استراتژی تغییرات نئولیبرالیستی پشتیبانی می کنند:

الف

• آنها در درهم کوبی یوگوسلاوی نقش فعالی به عهده داشته اند.

ب

• از مفاد عمده جنگ جهانشمول علیه تروریسم حمایت می کنند.

ت

• در تغییر قانون اساسی آلمان در زمینه تحدید حقوق پناهندگان نقش فعالی ایفا کرده اند.

پ

• آنها از منادیان استراتژی تعمیق فاصله طبقاتی ـ اجتماعی مردم کشور اند.


ادامه دارد

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر