۱۳۹۱ تیر ۲۲, پنجشنبه

روشنگری به عوض عوامفریبی! (2)

سرچشمه:
صفحه فیس بوک گواراچه


منصور حکمت

مذهب و بخصوص اسلام مایه مشقت و سختی برای بشر است!
مایه اختناق و بی حرمتی است!
مایه تحقیر انسان ها ست!

• گواراچه عزیز
• این جمله قصار منصور حکمت ضد مارکسیستی است!
• علاوه بر آن، سرتاپا ایدئالیستی است:
• این بدان معنی است که روح ماده را، شعور وجود را می سازد و نه برعکس.


گواراچه
میم عزیز ما
با پوست وگوشت خود را این را تجربه کردیم.
مگر ایران نبودی و یا از ایران خبر نداری که این اسلام سیاسی به اسم خدا و رسوا خدا بر سر هر چهار راهی چوبه داری آویزان کرد و زندانیان در بند خود را قتل عام کرد و بر مبنای فتوای رهبر در زندان به پسر و دختر تجاوزجنسی کردند تا اعتراف بگیرند.
اسلام سیاسی ریشه است در مانیفست خشونت است که منصور حکمت با صدای رسا به گوش جهانیان رساند.
میم جان مارکسیسم به دنبال قربون صدقه مذهب نمی رود.
افکار شما کمی که چه عرض کنم شاید بیشتر ضد مارکسیستی باشد تا افکار م. حکمت

• خیلی ممنون.
• ایکاش ایرج آبشار عزیز نظر خود را با الفبای فارسی و یا عربی می نوشتند تا منظورشان را بتوان فهمید.
• ما در هر صورت، این جمله منصور حکمت را تحلیل می کنیم تا اثبات کنیم که ایدئالیستی و نتیجتا ضد مارکسیستی است.

• اینکه تحت لوای مسیحیت کوکلوس کلان فلان کرده، دار و دسته ریگان و بوش بهمان کرده، فوندامنتالیست های یهودی چنان و فوندامنتالیست های سنی و شیعه چنین کرده اند، ربطی به این تز منصور حکمت ندارد.

• همین شیوه تفکر و استدلال گواراچه عزیز هم کپیه طرز تفکر همان مذهبیون و فوندامنتالیست ها ست.

• یعنی تفکری سرتاپا مذهبی و ایدئالیستی است.
• یعنی وارونه بینی محض است.

منصور حکمت
مذهب و بخصوص اسلام مایه مشقت و سختی برای بشر است!
مایه اختناق و بی حرمتی است!
مایه تحقیر انسان ها ست!

این جمله قصار منصور حکمت غیرعلمی، نادرست و ضد مارکسیستی است!
• «مایه» در فرهنگ لغات فارسی به معنی بنیاد آمده است.
• اعلام اینکه مذهب و بخصوص اسلام بنیاد و یا علت مشقت و سختی برای بشر است، بنیاد و علت اختناق و بی حرمتی است، بنیاد و علت تحقیر انسان ها ست، نه تنها ادعای وارونه، غیرعلمی و بی پایه ای است، بلکه سرتاپا ایدئالیستی است.

• چرا؟

• چون این بدان معنی است که منشاء ماده (واقعیت عینی)، روح است!
• منشاء وجود اجتماعی، شعور اجتماعی است!

• چرا؟

• برای اینکه مذهب فرمی از شعور اجتماعی است.

• بنا بر تجارب زنده و بنا بر نص صریح مارکسیسم ـ لنینیسم، وجود اجتماعی تعیین کننده شعور اجتماعی است:
• یعنی خود مذهب و دیگر فرم های شعور اجتماعی، منشاء واقعی ـ عینی و مادی دارند، ثانوی اند و بوسیله وجود اجتماعی معین تعیین می شوند و با تغییر وجود اجتماعی مربوطه تحول می پذیرند و نه برعکس!

• این ادعا که مذهب بنیاد و علت و مایه همه بدبختی ها ست، وارونه بینی و وارونه نمائی محض است.
• بنیاد و علت بدبختی ها را باید در زیربنای هر جامعه بدبخت جستجو کرد و یافت و نه در عنصری از عناصر روبنائی آن جامعه.
علت و بنیاد و ریشه بدبختی ها همان علت و بنیاد و ریشه مذهب است.

• مذهب در این سیستم مختصات، معلول است و نه علت!


• این ادعا به معنی تعویض جای علت و معلول است!

• این ادعا به معنی جا زدن معلول به عنوان علت است!
• و اگر از سر نادانی نباشد، نوعی عوامفریبی است!

• چرا؟

• چون این به معنی تبرئه طبقات حاکمه است!
• چون این طبقات حاکمه اند که باعث و بانی بدبختی های اجتماعی اند.

• اسلام فقط پرچم ایدئولوژیکی آنها ست!

• در جای دیگر به جای اسلام، ناسیونایلسم، فاشیسم، راسیسم، نئولیبرالیسم، آته ئیسم و یا هر ایدئولوژی دیگری است.

• انداختن همه تقصیرات به گردن ایدئولوژی، عملا به معنی تبرئه طبقات حاکمه است و به معنی سرپوش نهادن بر علت فجایع و جا زدن معلول به عنوان علت است، به معنی عوامفریبی است!

• شکی نیست که مذهب در سیستم مختصات دیگر علت معلول های دیگر است.
• شکی نیست که مذهب انعکاس مخدوش و وارونه طبیعت و جامعه در ضمیر انسان ها ست.

• ولی بر ضد شعور وارونه باید از طریق روشنگری مبارزه کرد و نه از طریق عوامفریبی.


شعور کاذب و وارونه را باید از طریق روشنگری با شعور درست جایگزین ساخت.
پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر