۱۳۹۹ اسفند ۱۰, یکشنبه

درنگی در کاریکلماتور های پرویز شاپور (۸)

 از کاریکلماتور چه می‌دانید - 1

 کاریکَلِماتور

(مرکب از کاریکاتور + کلمات)

نامی است 

که 

پرویز شاپور 

 بر نوشته‌های خود داده است.

 

مأخذ:

سایت انترنتی دیده ور

 

درنگی

از

ربابه نون

فروغ فرخزاد پرویز و کامیار شاپور, عکس فروغ فرخزاد با همسر و پسرش 
 
۱
 آرزوهای بر باد رفته مشترکی داریم.

 
دلیل سرهم بندی این سخن،
اشتراک در چیزی است که برباد رفته است.
 
این جمله 
ولی
بیانگر چیز عجیب و غریبی نیست.
 
۲
  دلم به حال مسافری می‌سوزد که پایش در اثر خستگی اعتصاب می‌کند.
 
شاپور
در این جمله
مسافر
را
به
کارخانه
و
پای او
را
به 
کارگر
تشبیه کرده است.
 
ضمنا
فرم اقتصادی مبارزه طبقاتی
را
به
ابتذال کشیده است.
 
چون
او
مفهوم اعتصاب
را
شوخی شوخی
تحریف کرده است:
بدین طریق
اعتصاب
نه 
نتیجه رسیدن کارد به استخوان کارگر،
بلکه
نتیجه خستگی کارگر
قلمداد شده است.
 
این توهین به طبقه کارگر و مبارزه اقتصادی آن است.
 
بیگانگی پرویز شاپور با توده زحمت
در همین جفنگ او
آشکار می گردد.
 
ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر