۱۳۹۹ اسفند ۹, شنبه

خود آموز خود اندیشی (۴۰۵)

خوداندیشی

شین میم شین

حکایت هفدهم

(دکتر حسین رزمجو، «بوستان سعدی»،  ص ۴۰)

بخش دوم

ما به سوی آنچه دانش زمانه مان نموده، می رویم!
 

۱

ز یاران، کسی گفتش اندر نهفت

مصالح نبود این سخن گفت،

گفت:

رسانیدن امر حق طاعت است

ز زندان نترسم، که یک ساعت است.

 

معنی تحت اللفظی:

یکی از دوستان نیکمرد او را مورد انتقاد قرار داد.

نیکمرد گفت:

دفاع از حق

نوعی عبادت است.

زندان

چیزی موقتی است و نه ابدی.

 

سعدی

در این بیت شعر، از دو نوع گرایش در مقابل اعضای طبقه حاکمه و یا هیئت حاکمه

 پرده برمی دارد:

 

الف

گرایش مبتنی بر مصلحت طلبی و سکوت

 

ب

گرایش انتقادی و جسارت آمیز و ریسک آمیز.

 

نیکمرد فقیر حقگو،

افشای حقیقت را اطاعت می نامد

و

به

مثابه یک وظیفه واجب شرعی

 قلمداد می کند.

او در واقع دیالک تیک داد و (۱)  را به شکل دیالک تیک حقگوئی و پاداش اخروی بسط و تعمیم می دهد.

 

جواب

 

او در واقع دیالک تیک داد و ستد را به شکل دیالک تیک حقگوئی و پاداش اخروی بسط و تعمیم می دهد.

 

این نیکمرد،

 قهرمان ایدئال سعدی در دیالک تیک روشنگری است.

 

او مظهر جسارت انقلابی است و باکی از بازداشت، زندان، شکنجه و اعدام به دل خود راه نمی دهد.

 

دلیل نیکمرد،

گذرائی بودن جهان (۲) و ابدیت جهان (۲)  بعد از مرگ است.

 

جواب

 

دلیل نیکمرد، گذرائی بودن جهان مادی و ابدیت جهان واهی بعد از مرگ است.

 

این پندار

مبتنی بر جهان بینی وارونه است.

 

مردم به تنگ آمده از بیداد،

اگر مسلح به تئوری انقلابی نباشند، برای توجیه مقاومت و پیکار به خرافه ها و یاوه های سنتی موجود متوسل می شوند.

 

نکته دیگر

تفاوت حق با حقیقت

است.

 

حق

مفعهومی فقهی ـ مذهبی است و چه بسا ضد حقیقت است.

 

اگر سعدی مشخصا می گفت، قابل بررسی بود.

 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر