۱۳۹۹ بهمن ۲۶, یکشنبه

خود آموز خود اندیشی (۳۹۶)

خوداندیشی

شین میم شین

حکایت پانزدهم

(دکتر حسین رزمجو، «بوستان سعدی»،  ص ۳۷ ـ ۳۸)

بخش دوم

ما به سوی آنچه دانش زمانه مان نموده، می رویم!
 

۱

وبال است دادن به رنجور، قند

که داروی تلخش بود سودمند.

 

معنی تحت اللفظی:

شیرینی دادن به بیمار معذب خواهد بود.

سودمند برای بیمار

نه

شیرینی

بلکه داروی تلخ است.

 

سعدی

در این بیت شعر، دیالک تیک درد و (۱)

را

 به شکل دیالک تیک رنجوری و داروی تلخ بسط و تعمیم می دهد و از تجویز قند شیرین به جای داروی تلخ نهی می کند.

 

جواب

 

سعدی

 در این بیت شعر،

 دیالک تیک درد و درمان 

 را

 به شکل دیالک تیک رنجوری و داروی تلخ بسط و تعمیم می دهد و از تجویز قند شیرین به جای داروی تلخ نهی می کند.

 

احکام سعدی را نباید به طور تحت اللفظی معنی کرد.

 

 

سعدی بانی بی بدیل تفکر (۲) است

و

لذا باید

به جای رنجور،

پادشاه معیوب را،

به جای قند،

مدح و تعریف و تمجید و ستایش را

و به جای داروی تلخ،

حقیقت مربوط به سیرت و خوی او را

گذاشت.

جواب

 

سعدی بانی بی بدیل تفکر مفهومی است

و

لذا باید

به جای رنجور،

پادشاه معیوب را،

به جای قند،

مدح و تعریف و تمجید و ستایش را

و به جای داروی تلخ،

حقیقت مربوط به سیرت و خوی او را

گذاشت.

 

پادشاه و هر انسان معیوب باید مورد انتقاد قرار گیرد و به معایب خویش واقف گردانده شود.

 

انتقاد داروی شفابخش برای بیمار مبتلا به معایب نظری و اخلاقی است.

 

دادن قند، تعریف و تمجید دروغین از فرد معیوب به تخریب شخصیتی او منجر خواهد شد، نه به رفع معایب او.

 

با سعدی نمی توان موافق نبود.

ولی مسئله به این سادگی ها نیست.

 

 

حسن و عیب انسانها در دیالک تیک اوبژکت و (۳)، در دیالک تیک اوبژکتیو و (۴)  پدید می آیند.

 

جواب

 

حسن و عیب انسانها در دیالک تیک اوبژکت و اوبژکت، در دیالک تیک اوبژکتیو و اوبژکتیو  پدید می آیند.

 

 

هرکس بنا بر جایگاه اجتماعی خویش در (۵) مادی مایحتاج حیاتی، شخصیت و حسن و عیب خود را کسب می کند.

 

جواب

 

هرکس بنا بر جایگاه اجتماعی خویش در تولید مادی مایحتاج حیاتی، شخصیت و حسن و عیب خود را کسب می کند.

 

از این رو پند و اندرز و عیبگوئی و انتقاد سوبژکتیو و اقناع، به تنهائی کارساز نخواهند بود.

 

خوی انسان انگل فقط از بی شعوری او ناشی نمی شود.

 

خوی انسان انگل قبل از همه، از زندگی انگلی او، از طفیلیگری او نشئت می گیرد و زندگی مبتنی بر طفیلیگری به عنوان شرایط مادی  در ضمیر او منعکس می شود و طرز تفکر، اخلاق، سیرت و خوی متناسب با آن  را پدید می آورد.

  

از این رو برای تربیت و تصحیح او باید در دیالک تیک مادی و فکری، در دیالک تیک اوبژکتیو و سوبژکتیو عمل کرد:

زندگی مادی او را باید تغییر داد و در ضمن شعور او را طی برنامه های آموزشی، با تکیه بر شرایط مادی زیست نوین، بالاتر برد و تغییر داد.

 

کاری که ماکارنکو انجام می داد.

 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر