شین میم شین
حکایت شانزدهم
(دکتر حسین رزمجو، «بوستان سعدی»، ص ۳۹)
بخش دوم
ما به سوی آنچه دانش زمانه مان نموده، می رویم!
چو دور خلافت به مأمون رسید
یکی ماه پیکر کنیزک خرید
به نزد من آن کس نکوخواه تو ست
که گوید:
«فلان خار در راه تو ست.»
به گمراه، گفتن:
«نکو می روی»
جفائی تمام است و جوری قوی
هر آن گه که عیبت نگویند پیش
هنر دانی از جاهلی، عیب خویش
چه خوش گفت، یک روز داروفروش:
«شفا بایدت، داروی تلخ نوش!»
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر