۱۳۹۹ بهمن ۲۹, چهارشنبه

کلنجار سنگ سخنگویی با سگ سخن جویی (۳۵۸)

 Forough Farrokhzad 804.jpg

میم حجری



۴۳۰۵

سنگ سخنگو

شمام اینجورید که یهو دیگه هیچی پول ندارید؟

سگ سخن جو


نه.
ما همیشه پول داریم.
برای اینکه ولخرجی
خصیصه اشراف فئودال و روحانی انگل است و نه خصیصه زحمتکشان


۴۳۰۶

سنگ سخنگو

نمیدونم اسمشو چی بذارم، یه آرامش ناشی از خالی و بی معنا و مفهوم بودن.

سگ سخن جو


اسمش آرامش گورستانی است.
آرامش مرده های به ظاهر زنده است که فروغ فرخزاد تعریف کرده است


۴۳۰۷

سنگ سخنگو

باید رید به این دنیا و حکمت و قسمتش

سگ سخن جو


سکنه جنقوری با مفاهیم عهد بوقی می عندیشند.
منظور از دنیا چیست؟
جامعه؟
جامعه چیست؟
منظور از حکمت چیست؟
فلسفه؟
خرد کل اندیش؟
فلسفه مختص جامعه چیست؟
منظور از قسمت چیست؟
قضا و قدر؟
بخت و اقبال؟

۴۳۰۸

سنگ سخنگو

بحق ماه رجب الهی از چشم اهل بیت نیوفتی جوون

سگ سخن جو


افتادن از چشم اهل بیت مهم نیست
مهم
نیفتادن از چشم اهل بیت المال است که
خودشان در قصور مجلل کیف خر می کنند
و
توله های شان در سواحل کانادا لخت می گردند و عیش و عشرت و شهوت می رانند

۴۳۰۹

سنگ سخنگو

مَردی که پول نداره، جدی گرفته نمیشه
 این بیرحمانه ترین واقعیته.


سگ سخن جو


مگر زن بی پول جدی گرفته می شود؟
پول چیست که معیار ارزش آدم ها ست؟
واقعیت به چه معنی است؟

۴۳۱۰

سنگ سخنگو

اگر حوصله ات سر رفته بخوان
ما صدها قصه و شعر و مطلب و نکته و انیدشه منتشر کرده ایم
هنر برای سلامت روح و روان است

۴۳۱۱

سنگ سخنگو

این شیرینی ها رو یادتون میاد؟

سگ سخن جو


 
این جمله به لحاظ دستور زبان فارسی غلط است.
مگر در مدارس جنقوری عهد بوقی
فوت و فن خواندن و نوشتن و حرف زدن نمی آموزند؟

۴۳۱۲

سنگ سخنگو

آقاهه داره همسر اولشو طلاق می‌ده با این بهانه که تو چاقی به من نمیای! همسر اول اومده پیش ما جراحی بشه. حالا آقا همسر دومشم یواشکی برداشته آورده که اونم جراحی کنه. و صحنه برخورد این سه نفر توی کلینیک عجیب‌ترین اتفاقی بود که ممکن بود بیفته و افتاد.

سگ سخن جو


به جراحباشی
یوایشکی بگو:
مغز هر سه را عمل کن
تا
سلب خریت شوند و از جراحی چاقی بی نیاز گردند

۴۳۱۳

سنگ سخنگو

امروز یکی اومده بود ۳ تومن وام بگیره گفت میشه یکم کارم زودتر راه بیفته؟! گفتم نمیتونم فرق بزارم گفت جانبازم نشستن برام مشکله قبول کردم گفت خدا لعنتشون کنه گفتم بله! گفت نه اون عراقی رو میگم گفتم کدوم؟ گفت اونی که اشتباهی تیر خلاصو بجای سرم زد توی پام که الان لنگ ۳ تومن پولم

سگ سخن جو


عراقی می دانست که سکنه جنقوری
در کله چیز به دردبخوری ندارند
به همین دلیل به پای شان زده تا لنگ شوند و
لنگ ۳ تومان شوند و بهانه برای گدایی در گداخانه سیدعلی پیدا کنند

۴۳۱۴

سنگ سخنگو

امروز حین رانندگی، یه وانت خودش به من رسوند موازی من شروع کرد با نارنگی و پرتقال به ماشین من زدن. راننده اشم یه مرد سفید بود کنارشم یکی مثل خودش. اینقدر ترسیدم که نزدیک بود تصادف کنم

سگ سخن جو


زن ستیزی مشخصه مشترک فئودالیسم، فاشیسم و فوندامنتالیسم است


۴۳۱۵

سنگ سخنگو

کشیدن لحاف به موقع خواب به سر
برای سلامتی تان زیانبار است.
چرا و به چه دلیل؟


۴۳۱۶

سنگ سخنگو

طبقه حاکمه انگل الدنگ
جامعه را به طویله تبدیل کرده و اعضای آن را به مشتی لاشخور خر.
قحطستان شعور و شخصیت و شرم است.
ننگ شان باد از این خرقه آلوده خویش

۴۳۱۷

سنگ سخنگو

کودکان
گرهگاه همه زیبایی های هستی در فرم های سه گانه اند


۴۳۱۸

سنگ سخنگو

اگه میخوای یکی رو بکشی ساده تر از اینکه بهش شلیک کنی اینه که بهش خیانت کنی اولی یه بار میکشتش دومی روزی هزار بار..!!

سگ سخن جو


خدمت و خیانت
از مفاهیم فرماسیون های اقتصادی بنده داری و فئودالی اند که بسان آخوندها وبال مغز ما شده اند.
سکنه جنقوری
به عوض تحلیل عینی و علمی تجارب مثبت و منفی
دست به دامن مفاهیم اخلاقی عهد بوقی می شوند:
هر موافقی را خادم
و
هر مخالفی را خاین
قلمداد میکنند.

۴۳۱۹

سنگ سخنگو

آهنگه لاتینه نمیفهمم چی میگه ولی آی میگه ها

سگ سخن جو


آهنگ را هر کسی نمی تواند بفهمد
موسیقی و نقاشی و تنیدس و غیره
مفاهیم و زبان خاص خود را دارند.
آهنگ و غیره را امثال ما نمی فهمند
بلکه فقط حس می کنند


۴۳۲۰

سنگ سخنگو

هر کی یه قیمتی داره،تا حالا فکر کردی قیمتت چقدره؟

سگ سخن جو


عجب خرافاتی مهربانان دارند.
قیمت به چه معنی است؟
نه هر چه به قامت مهتر به قیمت بهتر
معمولا
برای کالا قیمت تعیین میکنند که محصول کار مادی ویا فکری بشر است.
پیش شرط کالاشدن ادمیان
سلب آدمیت از آنها ست.

۴۳۲۱

سنگ سخنگو

وقتی فکرم مشغوله هیچکاری نمیتونم انجام بدم. امروز از صبح به هیچ کاریم نرسیدم حتا صبانه خوردن

سگ سخن جو


عیب و ایراد منطقی و عقلی و واقعی این جمله تو کجا ست؟

۴۳۲۲

سنگ سخنگو

ما دوست نیستیم تو فقط وقتی حوصلت سر میره و تنها میشی یاد من میفتی

سگ سخن جو


عجب خرافاتی.
مگر قرار است که خلایق وقتی حوصله شان سر می رود
نزد دشمن شان بروند؟
مثلا باید به جماران بروند و با جنتی درد دل کنند؟


۴۳۲۳

سنگ سخنگو

نادونی شادی میاره خوش بحال دیوونه، که همیشه خندونه

سگ سخن جو

 

 اولا نادان با دیوانه فرق دارد
ثانیا
دیوانه چه بسا زار می زند و نه قهقهه
فرق نادان با دیوانه چیست؟
ثالثا
نادانی موجب شادی نمی شود.
فردوسی را هنوز نمی شناسید؟
به دانش
دل پیر برنا شود

و
نه
به
خریت و خردستیزی

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر